آخرش که چی ؟

NYC

عضو جدید
کاربر ممتاز
یک تاجر آمریکایی نزدیک یک روستای مکزیکی ایستاده بود که یک قایق کوچک ماهیگیری از بغلش رد شد که توش چند تا ماهی بود ! از مکزیکی پرسید : چقدر طول کشید تا این چند تارو بگیری ؟

مکزیکی :مدت خیلی کمی !


آمریکایی : پس چرا مدت بیشتری صبر نکردی تا بیشتر ماهی گیرت بیاد ؟

مکزیکی : چون همین تعداد هم برای سیر کردن خانواده ام کافیه !

آمریکایی : اما بقیه وقتت رو چیکار میکنی ؟

مکزیکی : تا دیر وقت میخوابم! یکم ماهیگیری میکنم! با بچه هام بازی میکنم ! با زنم خوش میگذرونم! بعد میرم تو دهکده میچرخم! بادوستام شروع میکنم به گیتار زدن و خوشگذرونی! خلاصه مشغولم با این نوع زندگی !

آمریکایی : من تو هاروارد درس خوندم و میتونم کمکت کنم! تو باید بیشتر ماهیگیری کنی!اونوقت میتونی با پولش یک قایق بزرگتر بخری! و با درآمد اون چند قایق دیگه هم بعدا اضافه میکنی! اونوقت یک عالمه قایق برای ماهیگیری داری !

مکزیکی : خوب بعدش چی ؟

آمریکایی : بجای اینکه ماهی رو به واسطه بفروشی اونارو مستقیما به مشتریها میدی و برای خودت کار و بار درست میکنی ... بعدش کارخونه راه میندازی و به تولیداتش نظارت میکنی... این دهکده کوچیک رو هم رها میکنی و میری مکزیکو سیتی! بعدشلوس آنجلس! و از اونجا هم نیویورک ... اونجاس که دست به کارهای مهمتر هم میزنی ...

مکزیکی : آقا! اینکار چقدر طول میکشه ؟

آمریکایی : پانزده تا بیست سال !

مکزیکی : اما بعدش چی آقا ؟

آمریکایی : بهترین قسمت همینه! موقع مناسب که گیر اومد، میری و سهام شرکتت ر به قیمت خیلی بالا میفروشی! اینکار میلیونها دلار برات عایدی داره !

مکزیکی : میلیون ها دلار ؟؟؟ خب بعدش چی ؟

آمریکایی : اونوقت بازنشسته میشی! میری به یه دهکده ساحلی که تا جایی که میتونی تا دیر وقت بخوابی! یکم ماهیگیری کنی! با بچه هات بازی کنی! بازنت خوش باشی! بری دهکده و تا دیر وقت با دوستات گیتار بزنی و خوش بگذرونی !!!

مکزیکی : خوب من که الان همین هستم، این همه راه برم که دوباره همین بشم ؟؟؟!!!

"آخرش که چی؟ " این روزها این سوال معروف در ذهن من زیاد رفت و آمد می کنه. چی شد اون همه شور و شوق دوران کودکی ؟ مدتهاست که گمش کرده ام ! خب سالها از پی هم آمدند و رفتند و من اینجا ایستاده ام. چند قدم دیگر تا مدرک کارشناسی نمانده است . اصلا گیرم که مدرک دکترام رو هم گرفتم ! اتفاق خاصی میفته ! نه هیچ اتفاقی نمی افته ! آخرش که چی ؟ این همه درس خوندم که چی بشه ؟ که به درد کی بخوره ؟ که اصلا چی بشه ؟ که اصلا خودم چی شدم ؟ آیا این اونجائی بود که دوست داشتم بهش برسم؟ تا کی نفس نکشم ؟ دیگه دارم خفه میشم ! خسته ام خیلی خسته !
بعضی موقع ها میزنه به کلم بلند شم برم یه گوشه ای بزنم تو نخ کشاورزی و این حرفا، دیگه رها بشم، ساده و بی ریا بشم، زمینمو شخم بزنم، ساده ی ساده زندگی کنم !!!
 

پری دریایی

عضو جدید
یک تاجر آمریکایی نزدیک یک روستای مکزیکی ایستاده بود که یک قایق کوچک ماهیگیری از بغلش رد شد که توش چند تا ماهی بود ! از مکزیکی پرسید : چقدر طول کشید تا این چند تارو بگیری ؟

مکزیکی :مدت خیلی کمی !

آمریکایی : پس چرا مدت بیشتری صبر نکردی تا بیشتر ماهی گیرت بیاد ؟

مکزیکی : چون همین تعداد هم برای سیر کردن خانواده ام کافیه !

آمریکایی : اما بقیه وقتت رو چیکار میکنی ؟

مکزیکی : تا دیر وقت میخوابم! یکم ماهیگیری میکنم! با بچه هام بازی میکنم ! با زنم خوش میگذرونم! بعد میرم تو دهکده میچرخم! بادوستام شروع میکنم به گیتار زدن و خوشگذرونی! خلاصه مشغولم با این نوع زندگی !

آمریکایی : من تو هاروارد درس خوندم و میتونم کمکت کنم! تو باید بیشتر ماهیگیری کنی!اونوقت میتونی با پولش یک قایق بزرگتر بخری! و با درآمد اون چند قایق دیگه هم بعدا اضافه میکنی! اونوقت یک عالمه قایق برای ماهیگیری داری !

مکزیکی : خوب بعدش چی ؟

آمریکایی : بجای اینکه ماهی رو به واسطه بفروشی اونارو مستقیما به مشتریها میدی و برای خودت کار و بار درست میکنی ... بعدش کارخونه راه میندازی و به تولیداتش نظارت میکنی... این دهکده کوچیک رو هم رها میکنی و میری مکزیکو سیتی! بعدشلوس آنجلس! و از اونجا هم نیویورک ... اونجاس که دست به کارهای مهمتر هم میزنی ...

مکزیکی : آقا! اینکار چقدر طول میکشه ؟

آمریکایی : پانزده تا بیست سال !

مکزیکی : اما بعدش چی آقا ؟

آمریکایی : بهترین قسمت همینه! موقع مناسب که گیر اومد، میری و سهام شرکتت ر به قیمت خیلی بالا میفروشی! اینکار میلیونها دلار برات عایدی داره !

مکزیکی : میلیون ها دلار ؟؟؟ خب بعدش چی ؟

آمریکایی : اونوقت بازنشسته میشی! میری به یه دهکده ساحلی که تا جایی که میتونی تا دیر وقت بخوابی! یکم ماهیگیری کنی! با بچه هات بازی کنی! بازنت خوش باشی! بری دهکده و تا دیر وقت با دوستات گیتار بزنی و خوش بگذرونی !!!

مکزیکی : خوب من که الان همین هستم، این همه راه برم که دوباره همین بشم ؟؟؟!!!

"آخرش که چی؟ " این روزها این سوال معروف در ذهن من زیاد رفت و آمد می کنه. چی شد اون همه شور و شوق دوران کودکی ؟ مدتهاست که گمش کرده ام ! خب سالها از پی هم آمدند و رفتند و من اینجا ایستاده ام. چند قدم دیگر تا مدرک کارشناسی نمانده است . اصلا گیرم که مدرک دکترام رو هم گرفتم ! اتفاق خاصی میفته ! نه هیچ اتفاقی نمی افته ! آخرش که چی ؟ این همه درس خوندم که چی بشه ؟ که به درد کی بخوره ؟ که اصلا چی بشه ؟ که اصلا خودم چی شدم ؟ آیا این اونجائی بود که دوست داشتم بهش برسم؟ تا کی نفس نکشم ؟ دیگه دارم خفه میشم ! خسته ام خیلی خسته !
بعضی موقع ها میزنه به کلم بلند شم برم یه گوشه ای بزنم تو نخ کشاورزی و این حرفا، دیگه رها بشم، ساده و بی ریا بشم، زمینمو شخم بزنم، ساده ی ساده زندگی کنم !!!
آخییییییی!نگران نباش دوست عزیزم!:w24:منم بچه که بودم اول دوست داشتم بازیگر شم...بعدش دوست داشتم معلم شم و در نهایت دوست داشتم دکتر شم ولی با توجه به امکانات و همین مسائل فعلا اینجاییم!:w22:
اما یادت نره که ما هر جایی که باشیم با همیم!و نبضمون الان از همیشه قویتر میتپه...حتی اگه زمین و زمان بخوان نفسمونو ببرن!:w36:
نصر من الله و فتح القریب.....طاقت بیار رفیق!!!!:victory:
 

عطر بارون

عضو جدید
کاربر ممتاز
"آخرش که چی؟ " این روزها این سوال معروف در ذهن من زیاد رفت و آمد می کنه. چی شد اون همه شور و شوق دوران کودکی ؟ مدتهاست که گمش کرده ام ! خب سالها از پی هم آمدند و رفتند و من اینجا ایستاده ام. چند قدم دیگر تا مدرک کارشناسی نمانده است . اصلا گیرم که مدرک دکترام رو هم گرفتم ! اتفاق خاصی میفته ! نه هیچ اتفاقی نمی افته ! آخرش که چی ؟ این همه درس خوندم که چی بشه ؟ که به درد کی بخوره ؟ که اصلا چی بشه ؟ که اصلا خودم چی شدم ؟ آیا این اونجائی بود که دوست داشتم بهش برسم؟ تا کی نفس نکشم ؟ دیگه دارم خفه میشم ! خسته ام خیلی خسته !
بعضی موقع ها میزنه به کلم بلند شم برم یه گوشه ای بزنم تو نخ کشاورزی و این حرفا، دیگه رها بشم، ساده و بی ریا بشم، زمینمو شخم بزنم، ساده ی ساده زندگی کنم !!!
خیلی قشنگ بود مرسی:gol::gol::gol:
با حرفات موافقم من همیش با خودم میگم اخرش چی من درس خوندم چی میشه چرا بجای درس خوندن نمیتونم کارایی رو که دوس دارم انجام بدم ....
 
بالا