؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

pouyan68

عضو جدید
سلام دوستان زیاد وقتتون رو نمیگیرم در حد چنتا خط میگم شما مشاوره بدین.ولی منطقی
پارسال در جریان یک سری مسابقات کشوری با ایشون آشنا شدم.خانم خیلی با وقاری بود ازش خیلی خوشم اومد. ولی بی خیالش شدم با اینکه بهش فکر میکردم.
فاصله ی خونه هامون حدودا 400-500 کیلومتری میشه از دو تا استان مختلف...
گذشت و گذشت تا اینکه دو روز پیش فهمیدم ارشد دانشگاه خودمون قبول شده شکه شدم...
با اینکه تهران هم قبول میشد ولی اصفهان رو انتخاب کرد.... نزدیکای ظهر دیدمش باهاش حرف زدم گفتم خیلی خوشحال شدم اومدین اینجا....
دو سه روزه همش جلو چشممه همش تو فکرمه ... نمیدونم چیکار کنم.تو یه درسا همکلاسیم شده... نمیدونم خوشحال باشم یا تاراحت...
خیلی دوسداشتم برم مستقیما موضوع رو به ایشون بگم ولی نمیخام احساسی عمل کنم و الان شرایطش رو هم ندارم...
تازه ممکنه تو یه مواردی اختلافاتی داشته باشیم.مثلا من میخام ایشاله واس دکتری برم خارج از کشور ولی فک نکنم خونواده ایشون این اجازه رو به ایشون بدن اخه تک دختره و یه داداش داره فقط....
پا حساب دلم بذارم میگه برم با ایشون صحبت کنم ولی عقلم میگه نه صبور باش تا یک سال دیگه که درس خودم تموم میشه حرفی نزنم منم حرف عقلمو گوش کردم....
شما بگین چیکار کنم که تمرکزم رو درسم حفظ شه و اسیر این حواشی نشم؟
نمیخام الان وارد این رابطه بشم چون از لحاظ فکری اصلا اماده نیستم و تا از لحاظ فکری روحی اماده نشم حتی یک کلمه هم حرفی نمیزنم....
وقتی پا سیستم مینشستم فقط سخنرانی از اساتید خاص خودم گوش میکردم ولی امشب رو آوردم به شادمهرو مازیار فلاحی....
نمیدونم چم شده...ولی الان برام زوده.
با اینکه ارشد میخونم اماده نیستم.....
بنظر شما خیلی غیر مستقیم به ایشون بفهمونم منظرمو؟
 
آخرین ویرایش:

pouyan68

عضو جدید
لازم به ذکره بنده ترم 3 ارشد بوده و خدمت مقدس سربازی رو هم گذروندم
پس انقدر عاقل و پخته هستم که مرز بین عشق و دوست داشتن واقعی و این دست داشتنای سطحی رو تشخیص بدم
اخه مرز بین این دو از مو باریک تره
 

pouyan68

عضو جدید
داداش من راهکار چی ؟ باید خودت زرنگ باشی
اینجوری که تو پیش میری آخرشم مخشو میزنن

زرنگیو که دارم ولی الان شرایط مناسب نیس
شوما جا من بودی چیکا میکردی؟
تشکر از راهنماییت
 

mavadd

اخراجی موقت
کاربر ممتاز
نمیدنم اینو ولی حلقه دستش نبود شایدم کسی تو زندگیش باشه واقعا نمیدونم سوال سختی پرسیدی....
سوال سختی نپرسیدم..........سوال منطقی پرسیدم.......:| می خوای شنا کنی ولی خیس نشی!!:|..........خب تحقیق کن راجع بش!!......مگه هرکی نامزد داره حلقه داره.......یا هرکی حلقه داره الزاما نامزد داره!!
 

pouyan68

عضو جدید
سوال سختی نپرسیدم..........سوال منطقی پرسیدم.......:| می خوای شنا کنی ولی خیس نشی!!:|..........خب تحقیق کن راجع بش!!......مگه هرکی نامزد داره حلقه داره.......یا هرکی حلقه داره الزاما نامزد داره!!


حرفات درس ولی چه جوری تحقیق کنم؟ خونواده اون یزد من اینجا....
فقط خودشا میشناسم...
یعنی تنها راهم سوال از خودشه.لی به شیوه اصفهانیششش
 

mavadd

اخراجی موقت
کاربر ممتاز
یادش بخیر یزد. پس احتمالا میشناسیش. الان ارشد یزدی؟ اره لباس زرشکیا منم یسری عکسار دارم شوما خوب میتونی کمک کنی. یزدیارو خوب میشناسی چه جور میتونم از زیر زبونش حرف بکشم؟
که چی؟؟ بهت فک میکنه یا نه؟؟:|......به نظرت می تونی؟؟...:|........به نظرم نمی تونی.......
 

mavadd

اخراجی موقت
کاربر ممتاز
حرفات درس ولی چه جوری تحقیق کنم؟ خونواده اون یزد من اینجا.... فقط خودشا میشناسم... یعنی تنها راهم سوال از خودشه.لی به شیوه اصفهانیششش
ترم 3 ارشدی از من می پرسی چطو باید تحقیق کنی؟؟:| از همکلاسیای قبلیش بپرس.......ورودی چند بوده؟؟ کارشناسیشونو می گم.......:|.... خودشو زیر نظر بگیر.......از هم خوابگاهیاش بپرس......... اصلا بیا یزد و برو راجع بش تحقیق کن...........اصلا بیا دانشگاه یزد راجع بش تحقیق کن......... از دخترایی که تو همکلاسیات هستن و باهاشون راحت می تونی حرف بزنی .........بگو بهت کمک کنن!! شما هم می خوای بشانیسیش.....یا بهتر بگم بفهمی تو دلش چی می گذره..........و هم کسیم نفهمه که داری بهش فک می کنی!! درسته؟؟ این که نمی شه داداش من!!.......
 

mavadd

اخراجی موقت
کاربر ممتاز
تونستنو که اره میتونم خودم مستقیم یا نهایت با خانم مسئول دانشکده حرف یزنم اون میتونه (غیر مستقیم) منتها تو زمانش شک دارم الان زمان مناسبی نیس برا اینکار
شما حداقل سه سال از من بزرگتری و دقیقا داری کارایی رو می کنی که من 1 سال پیش انجام دادم........:) به نظر من اشتباهه!!..........ستا راه داری: 1- فراموشش کنی 2-بهش بگی 3- تو برزخش بمونی که می خوادت یا نه.........بهت فک می کنه یا نه!! اگه قرار یه عمر همراه زندگیت باشه و برای سفر خارجت مشکل ایجاد کنه پس چطور همراهیه؟؟ :|... من نه از شرایط شما خبر دارم.......نا از شخصیتت خودت می دونی کدوم یکی ازین سه راهو انتخاب کنی:) ........شبت خوش!!
 

pouyan68

عضو جدید
شما حداقل سه سال از من بزرگتری و دقیقا داری کارایی رو می کنی که من 1 سال پیش انجام دادم........:) به نظر من اشتباهه!!..........ستا راه داری: 1- فراموشش کنی 2-بهش بگی 3- تو برزخش بمونی که می خوادت یا نه.........بهت فک می کنه یا نه!! اگه قرار یه عمر همراه زندگیت باشه و برای سفر خارجت مشکل ایجاد کنه پس چطور همراهیه؟؟ :|... من نه از شرایط شما خبر دارم.......نا از شخصیتت خودت می دونی کدوم یکی ازین سه راهو انتخاب کنی:) ........شبت خوش!!

مرسی از راهنماییت
گزینه 2 درسته صد در صد تشکر داداش
حدس میزنم شوما اون شخص رو بشناسیش
شبت خوش
تشکر
 

اوژنی دزیره

عضو جدید
سلام دوستان زیاد وقتتون رو نمیگیرم در حد چنتا خط میگم شما مشاوره بدین.ولی منطقی
پارسال در جریان یک سری مسابقات کشوری با ایشون آشنا شدم.خانم خیلی با وقاری بود ازش خیلی خوشم اومد. ولی بی خیالش شدم با اینکه بهش فکر میکردم.
فاصله ی خونه هامون حدودا 400-500 کیلومتری میشه از دو تا استان مختلف...
گذشت و گذشت تا اینکه دو روز پیش فهمیدم ارشد دانشگاه خودمون قبول شده شکه شدم...
با اینکه تهران هم قبول میشد ولی اصفهان رو انتخاب کرد.... نزدیکای ظهر دیدمش باهاش حرف زدم گفتم خیلی خوشحال شدم اومدین اینجا....
دو سه روزه همش جلو چشممه همش تو فکرمه ... نمیدونم چیکار کنم.تو یه درسا همکلاسیم شده... نمیدونم خوشحال باشم یا تاراحت...
خیلی دوسداشتم برم مستقیما موضوع رو به ایشون بگم ولی نمیخام احساسی عمل کنم و الان شرایطش رو هم ندارم...
تازه ممکنه تو یه مواردی اختلافاتی داشته باشیم.مثلا من میخام ایشاله واس دکتری برم خارج از کشور ولی فک نکنم خونواده ایشون این اجازه رو به ایشون بدن اخه تک دختره و یه داداش داره فقط....
پا حساب دلم بذارم میگه برم با ایشون صحبت کنم ولی عقلم میگه نه صبور باش تا یک سال دیگه که درس خودم تموم میشه حرفی نزنم منم حرف عقلمو گوش کردم....
شما بگین چیکار کنم که تمرکزم رو درسم حفظ شه و اسیر این حواشی نشم؟
نمیخام الان وارد این رابطه بشم چون از لحاظ فکری اصلا اماده نیستم و تا از لحاظ فکری روحی اماده نشم حتی یک کلمه هم حرفی نمیزنم....
وقتی پا سیستم مینشستم فقط سخنرانی از اساتید خاص خودم گوش میکردم ولی امشب رو آوردم به شادمهرو مازیار فلاحی....
نمیدونم چم شده...ولی الان برام زوده.
با اینکه ارشد میخونم اماده نیستم.....
بنظر شما خیلی غیر مستقیم به ایشون بفهمونم منظرمو؟

اول از آواتورت بگم لطفا گوسفند نباشید...خخخخخخخخخ:Dوای مشاوره ازدواج سخته بخدا.ولی خیلی برام جالبه که از عقل حرف شنوی داری آفرین داداش دمت گرم.بنظر من اول بشناسش بعد وارد رابطه شو ببین فقط اینکه به دلت نشسته کافیه؟اخلاق و خصوصیات اخلاقی و شخصیت و فکر و روحیاتشو میپسندی یا نه؟بننظر من به هم کفو بودن هم توجه کن اینکه از دو دنیای متفاوت نباشین که اگه سطح فرهنگی،فکری و جنس روحیاتتون به هم نخوره مشکلات اساسی پیش میاد.پس اول سعی کن بشناسیش.موفق باشی.
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام دوستان عزیز...
لطفا درباره موضوع تاپیک بحث کنید و اسپم ننمائید ممنون میشم
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوست عزیز مودبانه نظرتونو به اون خانمب گید شاید اون خانم با یه نفر دیگه در رابطه باشه برای همین با مطرح کردن موضوع با ایشون شما دچار سوء تفاهمات عاشقانه نمیشید ...
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دقیقا منظورتون به کیه؟همه پست ها مرتبط با موضوع تاپیکه.دقیق بخونی با حرفم موافقت میکنی.:gol:
سلام فرد خاصی منظورم نیست همه افراد شرکت کننده رو شامل میشه ... پست هائی که پاک شد اکثرا اسپم بودند بازم ممنون
 

pouyan68

عضو جدید
اول از آواتورت بگم لطفا گوسفند نباشید...خخخخخخخخخ:Dوای مشاوره ازدواج سخته بخدا.ولی خیلی برام جالبه که از عقل حرف شنوی داری آفرین داداش دمت گرم.بنظر من اول بشناسش بعد وارد رابطه شو ببین فقط اینکه به دلت نشسته کافیه؟اخلاق و خصوصیات اخلاقی و شخصیت و فکر و روحیاتشو میپسندی یا نه؟بننظر من به هم کفو بودن هم توجه کن اینکه از دو دنیای متفاوت نباشین که اگه سطح فرهنگی،فکری و جنس روحیاتتون به هم نخوره مشکلات اساسی پیش میاد.پس اول سعی کن بشناسیش.موفق باشی.


سلام مرسی از حرفات
باید ترم اول رو وقت بذارم برا شناخت بهتر و بیشتر
حرفات خوبه تشکر دوستم
 

pouyan68

عضو جدید
دوست عزیز مودبانه نظرتونو به اون خانمب گید شاید اون خانم با یه نفر دیگه در رابطه باشه برای همین با مطرح کردن موضوع با ایشون شما دچار سوء تفاهمات عاشقانه نمیشید ...

دوسدارم اینکارو کنم ولی فکر کنم یکم زود باشه چون نمیخام احساسی عمل کنم
خودمو میشناسم خیلی رو خودم مسلطم حواسمم بیشتر جم میکنم که دچار سوء تفاهمات عاشقان نشم بازم مرسی از راهنماییت.
اگه شما جای اون خانم بودین دوس داشتین چه جوری در جریان این مسئله قرار بگیرین؟
با واسطه یا بدون واسطه؟
خودم میگم بدون واسطه باشه بهتره ولی از دید خانوما نمیدنم کدومش بهتره؟/
 

shahab.

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام دوست عزیز درود بر تو...
اول باید بگم که شک نکن خانوما بدون واسطه رو ترجیح میدن اگه میخوای حرفتو بزنی مثل یه مرد برو جلو حرف دلتو بگو...
اگر هنوز به نتیجه نرسیدی و با خودت کنار نیومدی و هنوز خودتو برای این کار قانع نکردی اصلا پا پیش نزار چون اگر خدایی نکرده بعدا به مشکل بر بوخوری خودتو بیشتر سرزنش خواهی کرد...
در آخر خودت باید شرایط خودتو بسنجی اینو بدون که بهترین تصمیمو برای زندگیت خودت میتونی بگیری...
 

a.rahmani?

عضو جدید
چون هر دو از یه جسیم میدونم دقیقا چی میگی ولی پویان جان تو برزخ نمون(بین اینکه بگم یا نگم بین اینکه بیخیالش بشم یا نه بین اینکه اون منو میخاد یا نه بین .......و........) چون این حالت لعنتی آدمو نابود میکنه!!! چون اگه بخای تو بلا تکیفی بمونی از اهدافت فاصله میگیری و اونوخه که باید بشینی آهنگای خراطا و ........گوش کنی و هیچ چیز عایدت نمیشه!!! فکرنکن یعنی به تنهایی فکر نکن بلکه مشورت کن سبک سنگین کن بعد توکل کن و عمل کن!!!
من در این مورد تا دلت بخاد با آدمای گوناگون(بی سواد باسواد دارا و ندار و مجرد و متاهل صحبت کردم) و تجربه:
شرایط(فوق و سربازی) یک شرایط فوق العادس پس تحقیق کن و اگه طرف کسی بود که میتونه تو رو خوشبخت کنه شک نکن و برو خواستگاری(هی نگو شرایط مالی ندارم ) باور کن دوست عزیزم روزی میاد ماشین میگیری خونه میگیری دکترام میگیری ولی میبینی ای دل غافل مراد دلت نیس وبه مدرک و ماشینم نمیشه آدم درد دلشو بگه و اونوخته که ...........
 

mohandese.motefakker

عضو جدید
کاربر ممتاز
من نخوندم استارت تاپیک رو فقط فهمیدم موضوع عشقیه. تنها توصیه ام به تو اینه که اگه کسی رو پیدا کردی که شعورش بالاست, درکش بالاست و مهربونه و 2 چیز از اخلاقیات سرش میشه و تو رو واسه خودت دوست داشت از دستش نده.
 

ozra69

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظر من تصمیمت را بگیر سبک و سنگین کن اگه واقعا می خوایش مرد و مردونه برو جلو البته نه بی مقدمه ولی لفتش نده شاید اگه بخوای زیادی لفتش بدی توی این مدت یکی ازش خواستگاری کنه که حتی شرایطش از شما پایینتر باشه ولی اون قبول کنه اون وقته که تا اخر عمر حسرت میخوری که کاش دست دست نکرده بودی والا به خدا ...........................اگه سربازی رفتی که خودش خوبه ماشاله شما اصفهاانی ها هم که زرنگگگگگگگ بعید میدونم هیچ کار و باری نداشته باشی و فقط و فقط درس بخونی درضمن اگه نگران پولشی توکل کن به خدا از جایی که فکرش نمی کنی برات میرسونه ........................فقط توکل کن و زود تصمیمت را بگیر
موفق باشی
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوسدارم اینکارو کنم ولی فکر کنم یکم زود باشه چون نمیخام احساسی عمل کنم
خودمو میشناسم خیلی رو خودم مسلطم حواسمم بیشتر جم میکنم که دچار سوء تفاهمات عاشقان نشم بازم مرسی از راهنماییت.
اگه شما جای اون خانم بودین دوس داشتین چه جوری در جریان این مسئله قرار بگیرین؟
با واسطه یا بدون واسطه؟
خودم میگم بدون واسطه باشه بهتره ولی از دید خانوما نمیدنم کدومش بهتره؟/
سلام... بدون واسطه باشه و در کمال ادب و احترام... مخصوصا در جو دانشگاه ... یه توصیه دیگه خیلی وقتها این حس ها دوست داشتن نیست بلکه یه عشق ساده و زودگذره.. با دقت و با حوصله اول تحقیقاتون رو انجام بدین .. تاحدی بفهمید اون خانم هم همین حس رو به شما داره یا نه .. آخه متاسفانه بعضی از آقایون حس احترامی رو که یه خانم بهشون میزاره رو به حساب دوست داشتن میزارن در حالیکه اصلا اصل موضوع این نیست ... چون یه زنم اینوگفتم ... یه کم سبک و سنگین کن و بعد اقدام کن
 

ozra69

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام... بدون واسطه باشه و در کمال ادب و احترام... مخصوصا در جو دانشگاه ... یه توصیه دیگه خیلی وقتها این حس ها دوست داشتن نیست بلکه یه عشق ساده و زودگذره.. با دقت و با حوصله اول تحقیقاتون رو انجام بدین .. تاحدی بفهمید اون خانم هم همین حس رو به شما داره یا نه .. آخه متاسفانه بعضی از آقایون حس احترامی رو که یه خانم بهشون میزاره رو به حساب دوست داشتن میزارن در حالیکه اصلا اصل موضوع این نیست ... چون یه زنم اینوگفتم ... یه کم سبک و سنگین کن و بعد اقدام کن

دقیقا همینه اگه بایک پسر مودبانه برخورد کنی همه فک می کنن عاشقش شدی به خصوص توی معماری اگه با یکی همگروه شدی که دیگه تموم ملت خطبه را غیابی برات می خونن ..................ادب و احترام نزار به حساب عاشقی و دوست داشتن
حتی می تونی بری بگی اگه موافقه یکم باهم اشنا شید اگه دیدید که به درد هم می خورید تا رسمی شه ، البته یک جوری هم باید بگی و اقدامی کنی که دختره فک نکنه داری بهش پیشنهاد دوستی میدی چون همچین حالت در بعضی مواقع می گیرن که نگو و نپرس :biggrin: همه چیز رو مودبانه بگو و طوری برخورد کن که مطمین شه یک بازی نیست بعدش هم اگه قبول کرد بگو رابطه تون برای شناخته پس بهتر به جای اینکه عاطفه و احساساتتون خرج کنید منطقی صحبت کنید این جوری بهتره ..................... موفق باشید
به خدا نمونه های بسیاری بود که دیدم یکی اش هم اتاق خودم پسر خودش براش میکشت اتفاقا اصفهانی بود این قدر روی مخ دختره کار کرد تا قبول کرد تازه دختر شوشتری بود چند بار هم با خانواده اش پالشد رفت خواستگاری ولی ..............................ته اش قسمت نشد منطقی باشید که اخرش از لحاظ روحی ضربه نخورید
 

اوژنی دزیره

عضو جدید
دقیقا همینه اگه بایک پسر مودبانه برخورد کنی همه فک می کنن عاشقش شدی به خصوص توی معماری اگه با یکی همگروه شدی که دیگه تموم ملت خطبه را غیابی برات می خونن ..................ادب و احترام نزار به حساب عاشقی و دوست داشتن
حتی می تونی بری بگی اگه موافقه یکم باهم اشنا شید اگه دیدید که به درد هم می خورید تا رسمی شه ، البته یک جوری هم باید بگی و اقدامی کنی که دختره فک نکنه داری بهش پیشنهاد دوستی میدی چون همچین حالت در بعضی مواقع می گیرن که نگو و نپرس :biggrin: همه چیز رو مودبانه بگو و طوری برخورد کن که مطمین شه یک بازی نیست بعدش هم اگه قبول کرد بگو رابطه تون برای شناخته پس بهتر به جای اینکه عاطفه و احساساتتون خرج کنید منطقی صحبت کنید این جوری بهتره ..................... موفق باشید
به خدا نمونه های بسیاری بود که دیدم یکی اش هم اتاق خودم پسر خودش براش میکشت اتفاقا اصفهانی بود این قدر روی مخ دختره کار کرد تا قبول کرد تازه دختر شوشتری بود چند بار هم با خانواده اش پالشد رفت خواستگاری ولی ..............................ته اش قسمت نشد منطقی باشید که اخرش از لحاظ روحی ضربه نخورید

شما معماری ها مثل مامایی ها میمونید چنان کلاسی میذارید که نگو و نپرس که آدم فقط میتونه بخنده.:biggrin:چرا دوستت آخرش نشد؟مشکل از کدوما بود؟خب کامل میگفتی دیگه!:Dفضولیم گل کرده.
 
آخرین ویرایش:

f-15c

عضو جدید
:)
یکم دندون رو جیگر بزار
بزار یکم بیشتر باهاش اشناشی
اونوقت تصمیم بگیر
تا خوب نشناختیش وارد رابطه احساسیش نکن و نشو
چون بعد خدانکرده مشکلی شه و جدا شین هم تو ضربه میخوری هم اون
 

MILA.S

عضو جدید
داداش فکرشم نکن فقط به خارج فکر کن پات برسه اونور کلا یادت میره شکست عشقی بخوری سخته دیگه جمع و جور کنی خودته...:)
 

ozra69

عضو جدید
کاربر ممتاز
شما معماری ها مثل مامایی ها میمونید چنان کلاسی میذارید که نگو و نپرس که آدم فقط میتونه بخنده.:biggrin:چرا دوستت اخرش نشد؟مشکل از کدوما بود؟خب کامل میگفتی دیگه!:Dفضولیم گل کرده.

خخخخخخخ ما را با کسیمهندس مقایسه مکن معماری ها تک هستنننننننننننننننننننننننننننن
هیچی به تفاهم نرسیدن بعدش هم دوستم به شکر کردن افتاد .............................................. پسر را دوست نداشتمممممممممممم .......................................ولی نامرد بود اومد این بنده خدا را هم بهخودش وابسته کرد ولی اخر سر فک کنم سر مهره یا یک همیچین چیز مسخره بهم خورد مامان دوستم خیلیباهاش راه اومد که دانشجو بود سربازی نرفته بود و....................... بعد اون .................
انشاله همه عاقبت بخیر شن
 
بالا