حرفی که رو دلم موند کاش جوابشو همون جا می دادم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

sara@fshar

عضو جدید
کاربر ممتاز
پیارسال بود چن روزی بیش از سالگرد روز دانشجو نگذاشته بود که رئیس دانشگاهی که من اونجا کارمند بودم منو به اتاقش احضار کرد وقتی رفتم دیدم مثلا مسوول فرهنگی و آموزشی هم اونجاست وداره باهاش حرف می زنه ...در زدم و رفتم تو....... نرسیده بهم گفت خانوم فلانی زودی واسه مراسم روز دانشجو یه کلیپی آماده کن:surprised:
گفتم بله :surprised:
گفت همون که گفتم فردا قراره مراسمی داشته باشیم برا روز دانشجو می خوام برام یه کلیپ به مناسبت روز دانشجو آماده کنی:surprised:..........
گفتم ولی خیلی وقت کم داریم چرا.......... دیگه بقیشو بهم اجازه حرف زدن نداد و گفت فردا صبح ساعت 10 باید رو میزم سی دیش آماده باشه:mad:
مثل همیشه حرفی واسه زدن نداشتم چشمی گفتم و اومدم بیرون:(

من مثلا مسوول سایت و کارشناس امور رایانه و فناوری بودم ( چه اسم قلمبه سلمبه ای)
اومدم طرف اتاقم کلی هم تو ذهنم شلوغ بود که ای خدا چیکار کنم برا روز دانشجو چیکار کنم اصلا روز دانشجو که چن روز پیش بود این چراحالا یادش افتاده که برا دانشجوها ارج بزاره:surprised:

با اینکه مثل همیشه سرم شلوغ بود اما بی اختیار رفتم سراغ اینترنت.....
رفتم گوگل و زدم روز دانشجو یه چیزایی آورد که خب هیچ کدوم به مذاق آقایون نبود ... همینطور که سرگردان تو نت می گشتم چشمم خورد به آهنگ معروف یار دبستانی......
جرقه ای که لازم داشتم تو ذهنم زد آره خودشه یار دبستانی ( تو ذهنم ارجاع کردم به آهنگ یار دبستانی که برا محمود درست کرده بودن:surprised: گفتم لابد حرام نیس این آهنگ پس می تونم ازش استفاده کنم)
خلاصه کنم اون روز هر چی عکس لازم داشتم از روز دانشجو از نت برداشتم که خب بیشترش مال حوادث 18 تیر بود:D.......... تاعصر تو اداره مشغول شدم بعدش هم به محض اینکه رسیدم خونه تا ساعت 4 صبح روش کار کردم تا بتونم همگام با آهنگ پیام تصاویر رو برسونم
اونقد تصاویر رو این ور اون ور کردم تا بلاخره راضی شدم فایل رو ذخیره کردم و رفتم خوابیدم
هنو درست حسابی چشام گرم نگرفته بود که موبایلم زنگ زد کی بود این وقت صب با چشم نمیه باز نگا کردم همکارم بود ساعت هم کمی بعد 6 صب بود الو چیکار دارین .......
گفت ریس گفته باید راس ساعت 7 صب اینجا باشی تا من کلیپ رو ببینم :eek:
اینکه تو دلم چقد فحش نثار رئیس و جد آبادش کردم بماند:biggrin:
با هر جون کندی بود لباس پوشیدمو سرکار راس ساعت حاضر شدم ( خب چیکار میشه کرد کارمند قراردادی این مکافات رو هم داره )

رئیس نیومده بود تو اداره هم فقط آبدارچی بود........ برا اطمینان یه بار دیگه فایل رو امتحان کردم.......صبر کردم ساعت هشت شد نیومد 9 شد نیومد 10 شد نیومد .... نزدیک ساعت 11 بود که همکارم گفت رئیس گفت نمی خواد دیگه لازم نداره کلیپ رو:surprised:...
گفتم چرا ؟ گفت چه می دونم رئیسه دیگه مگه خودت نمیشناسیش.....
بازم هیچی نگفتم ... مراسم تقریبا داشت شروع میشد که آقا مثل همیشه از بالای سقف افتاد وسط اتاق....
خانوم فلانی کلیپ آماده هست پس چرا نرفتی پایین ... مگه نگفتم ساعت 10 باید رو میزم سی دیش آماده باشه :eek:
اومدم بهش جوابی بدم مثل همیشه به حرفم گوش نداد و گفت یالا زودتر بیارش تو اتاقم ببینم چیکار کردی؟
البت بهم گفت باید بساط پروژکتور روهم راه بندازم تا آقا بتونه رو دیفار تماشاش کنه:razz:
خلاصه بساط رو جور کردم آقا هم نشستن پشت میز خدایی و موشکافانه به تماشای حاصل شب زنده داری من پرداختند.......... داشت خوب پیش می رفت هیچی بهم نگفت :smile:
احساس کردم راضیه که یه دفعه برگشت گفت تموم عکسای خانوم رو از رو فایل حذف کن:(
چرا؟
همین که گفتم در حالی که داشت به همکار مزدور پاچه خوارش نگاه می کرد گفت زن رو چه به سیاست .... در حالی هم که دهنش و کج کرده بود با تمسخر گفت آزادی و برابری حقوق زن ....جمع کن این بساط خانوم مملکت رو زنا به این وضع کشوندن
خیلی تو دلم حرف داشتم که بهش بگم خیلی .......اما خو بازم به استدلال هام گوش نکرد یعنی چی مگه زن جماعت هم استدلال بلده.......من مجبور شدم عکس دخترایی که تو حوادث 18 تیر و تظاهرات و تجمعات اعتراضی صدای حق خواهی خودشون رو بالا آورده بودن رو حذف کنم اون تصاویر حذف شدن توسط منم حذف شدن :mad:
ای کاش ای کاش اون روز حرفایی که تو دلم تلنبار شده بود درد ها و بی حرمتهایی که تو تموم اون مدت کارکردنم تو اون محیط دیده بودمو یه جا فریاد می کردم ای کاش
 

تسنیم_ط

عضو جدید
سلام سارا جونم
خیلی خوب کردی این تاپیکو زدی ...
بعضی این حرفا میمونه تو دل آدم نمیتونه به کسی بگه...
 
آخرین ویرایش:

...pianist

عضو جدید
کاربر ممتاز
جالب بود. چه كارمند وفاداري بودي! :surprised:تو محيط كار معمولا زياد خانومارو سركار ميذارن! جدي نگير
 

sara@fshar

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام سارا جونم
خیلی خوب کردی این تاپیکو زدی ...
بضی این حرفا میمونه تو دل آدم نمیتونه به کسی بگه...
حرفا زیاده آبجی گلم............... حق و حقوق زن ......... بی حرمتهاییی که در حق زن میشه....... هر کدوم از ما اگه بخوایم بگیم کمتر از زنای ستم کشیده افغان نیس........
مرسی که وقت گذاشتی خوندی..:gol:.........

ببخش تشکرام تموم شده
 

shadmehrbaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
پیارسال بود چن روزی بیش از سالگرد روز دانشجو نگذاشته بود که رئیس دانشگاهی که من اونجا کارمند بودم منو به اتاقش احضار کرد وقتی رفتم دیدم مثلا مسوول فرهنگی و آموزشی هم اونجاست وداره باهاش حرف می زنه ...در زدم و رفتم تو....... نرسیده بهم گفت خانوم فلانی زودی واسه مراسم روز دانشجو یه کلیپی آماده کن:surprised:
گفتم بله :surprised:
گفت همون که گفتم فردا قراره مراسمی داشته باشیم برا روز دانشجو می خوام برام یه کلیپ به مناسبت روز دانشجو آماده کنی:surprised:..........
گفتم ولی خیلی وقت کم داریم چرا.......... دیگه بقیشو بهم اجازه حرف زدن نداد و گفت فردا صبح ساعت 10 باید رو میزم سی دیش آماده باشه:mad:
مثل همیشه حرفی واسه زدن نداشتم چشمی گفتم و اومدم بیرون:(

من مثلا مسوول سایت و کارشناس امور رایانه و فناوری بودم ( چه اسم قلمبه سلمبه ای)
اومدم طرف اتاقم کلی هم تو ذهنم شلوغ بود که ای خدا چیکار کنم برا روز دانشجو چیکار کنم اصلا روز دانشجو که چن روز پیش بود این چراحالا یادش افتاده که برا دانشجوها ارج بزاره:surprised:

با اینکه مثل همیشه سرم شلوغ بود اما بی اختیار رفتم سراغ اینترنت.....
رفتم گوگل و زدم روز دانشجو یه چیزایی آورد که خب هیچ کدوم به مذاق آقایون نبود ... همینطور که سرگردان تو نت می گشتم چشمم خورد به آهنگ معروف یار دبستانی......
جرقه ای که لازم داشتم تو ذهنم زد آره خودشه یار دبستانی ( تو ذهنم ارجاع کردم به آهنگ یار دبستانی که برا محمود درست کرده بودن:surprised: گفتم لابد حرام نیس این آهنگ پس می تونم ازش استفاده کنم)
خلاصه کنم اون روز هر چی عکس لازم داشتم از روز دانشجو از نت برداشتم که خب بیشترش مال حوادث 18 تیر بود:D.......... تاعصر تو اداره مشغول شدم بعدش هم به محض اینکه رسیدم خونه تا ساعت 4 صبح روش کار کردم تا بتونم همگام با آهنگ پیام تصاویر رو برسونم
اونقد تصاویر رو این ور اون ور کردم تا بلاخره راضی شدم فایل رو ذخیره کردم و رفتم خوابیدم
هنو درست حسابی چشام گرم نگرفته بود که موبایلم زنگ زد کی بود این وقت صب با چشم نمیه باز نگا کردم همکارم بود ساعت هم کمی بعد 6 صب بود الو چیکار دارین .......
گفت ریس گفته باید راس ساعت 7 صب اینجا باشی تا من کلیپ رو ببینم :eek:
اینکه تو دلم چقد فحش نثار رئیس و جد آبادش کردم بماند:biggrin:
با هر جون کندی بود لباس پوشیدمو سرکار راس ساعت حاضر شدم ( خب چیکار میشه کرد کارمند قراردادی این مکافات رو هم داره )

رئیس نیومده بود تو اداره هم فقط آبدارچی بود........ برا اطمینان یه بار دیگه فایل رو امتحان کردم.......صبر کردم ساعت هشت شد نیومد 9 شد نیومد 10 شد نیومد .... نزدیک ساعت 11 بود که همکارم گفت رئیس گفت نمی خواد دیگه لازم نداره کلیپ رو:surprised:...
گفتم چرا ؟ گفت چه می دونم رئیسه دیگه مگه خودت نمیشناسیش.....
بازم هیچی نگفتم ... مراسم تقریبا داشت شروع میشد که آقا مثل همیشه از بالای سقف افتاد وسط اتاق....
خانوم فلانی کلیپ آماده هست پس چرا نرفتی پایین ... مگه نگفتم ساعت 10 باید رو میزم سی دیش آماده باشه :eek:
اومدم بهش جوابی بدم مثل همیشه به حرفم گوش نداد و گفت یالا زودتر بیارش تو اتاقم ببینم چیکار کردی؟
البت بهم گفت باید بساط پروژکتور روهم راه بندازم تا آقا بتونه رو دیفار تماشاش کنه:razz:
خلاصه بساط رو جور کردم آقا هم نشستن پشت میز خدایی و موشکافانه به تماشای حاصل شب زنده داری من پرداختند.......... داشت خوب پیش می رفت هیچی بهم نگفت :smile:
احساس کردم راضیه که یه دفعه برگشت گفت تموم عکسای خانوم رو از رو فایل حذف کن:(
چرا؟
همین که گفتم در حالی که داشت به همکار مزدور پاچه خوارش نگاه می کرد گفت زن رو چه به سیاست .... در حالی هم که دهنش و کج کرده بود با تمسخر گفت آزادی و برابری حقوق زن ....جمع کن این بساط خانوم مملکت رو زنا به این وضع کشوندن
خیلی تو دلم حرف داشتم که بهش بگم خیلی .......اما خو بازم به استدلال هام گوش نکرد یعنی چی مگه زن جماعت هم استدلال بلده.......من مجبور شدم عکس دخترایی که تو حوادث 18 تیر و تظاهرات و تجمعات اعتراضی صدای حق خواهی خودشون رو بالا آورده بودن رو حذف کنم اون تصاویر حذف شدن توسط منم حذف شدن :mad:
ای کاش ای کاش اون روز حرفایی که تو دلم تلنبار شده بود درد ها و بی حرمتهایی که تو تموم اون مدت کارکردنم تو اون محیط دیده بودمو یه جا فریاد می کردم ای کاش
برو آمارشو بگير ببين الان كجاس، پيداش كن انتقامتو بگير ! :w11:
 

تسنیم_ط

عضو جدید
حرفا زیاده آبجی گلم............... حق و حقوق زن ......... بی حرمتهاییی که در حق زن میشه....... هر کدوم از ما اگه بخوایم بگیم کمتر از زنای ستم کشیده افغان نیس........
مرسی که وقت گذاشتی خوندی..:gol:.........

ببخش تشکرام تموم شده
خواهش میکنم گلم...
حرف دله همه ما زنارو گفتی که همش حق مارو مردا زیر پا میزارن چون زنیم و به ماها به عنوان انسان نگاه نمی کنن..........
 

آرماندیس

عضو جدید
کاربر ممتاز
تقصیر خودمونه دیگه ... تو با اون همه تحقیر حاضر شدی اونجا بمونی ... من اگه بودم تف مینداختم تو صورتش سی دی رو هم پرت میکردم دیگه م نمی رفتم تو اون شرکت مزخرف ...
 

::arash::

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقتی با یه عده که فکر کنم با بن لادن و گروهش نسبتی دارن طرفین این حرفا هم پیش میاد دیگه سارا جان
 

mina jojo

عضو جدید
کاربر ممتاز
تقصیر خودمونه دیگه ... تو با اون همه تحقیر حاضر شدی اونجا بمونی ... من اگه بودم تف مینداختم تو صورتش سی دی رو هم پرت میکردم دیگه م نمی رفتم تو اون شرکت مزخرف ...
شدیدا موافقم(کو داداشم بگه گفت و گو تمدن ها);)
 

عطر بارون

عضو جدید
کاربر ممتاز
پیارسال بود چن روزی بیش از سالگرد روز دانشجو نگذاشته بود که رئیس دانشگاهی که من اونجا کارمند بودم منو به اتاقش احضار کرد وقتی رفتم دیدم مثلا مسوول فرهنگی و آموزشی هم اونجاست وداره باهاش حرف می زنه ...در زدم و رفتم تو....... نرسیده بهم گفت خانوم فلانی زودی واسه مراسم روز دانشجو یه کلیپی آماده کن:surprised:
گفتم بله :surprised:
گفت همون که گفتم فردا قراره مراسمی داشته باشیم برا روز دانشجو می خوام برام یه کلیپ به مناسبت روز دانشجو آماده کنی:surprised:..........
گفتم ولی خیلی وقت کم داریم چرا.......... دیگه بقیشو بهم اجازه حرف زدن نداد و گفت فردا صبح ساعت 10 باید رو میزم سی دیش آماده باشه:mad:
مثل همیشه حرفی واسه زدن نداشتم چشمی گفتم و اومدم بیرون:(

من مثلا مسوول سایت و کارشناس امور رایانه و فناوری بودم ( چه اسم قلمبه سلمبه ای)
اومدم طرف اتاقم کلی هم تو ذهنم شلوغ بود که ای خدا چیکار کنم برا روز دانشجو چیکار کنم اصلا روز دانشجو که چن روز پیش بود این چراحالا یادش افتاده که برا دانشجوها ارج بزاره:surprised:

با اینکه مثل همیشه سرم شلوغ بود اما بی اختیار رفتم سراغ اینترنت.....
رفتم گوگل و زدم روز دانشجو یه چیزایی آورد که خب هیچ کدوم به مذاق آقایون نبود ... همینطور که سرگردان تو نت می گشتم چشمم خورد به آهنگ معروف یار دبستانی......
جرقه ای که لازم داشتم تو ذهنم زد آره خودشه یار دبستانی ( تو ذهنم ارجاع کردم به آهنگ یار دبستانی که برا محمود درست کرده بودن:surprised: گفتم لابد حرام نیس این آهنگ پس می تونم ازش استفاده کنم)
خلاصه کنم اون روز هر چی عکس لازم داشتم از روز دانشجو از نت برداشتم که خب بیشترش مال حوادث 18 تیر بود:D.......... تاعصر تو اداره مشغول شدم بعدش هم به محض اینکه رسیدم خونه تا ساعت 4 صبح روش کار کردم تا بتونم همگام با آهنگ پیام تصاویر رو برسونم
اونقد تصاویر رو این ور اون ور کردم تا بلاخره راضی شدم فایل رو ذخیره کردم و رفتم خوابیدم
هنو درست حسابی چشام گرم نگرفته بود که موبایلم زنگ زد کی بود این وقت صب با چشم نمیه باز نگا کردم همکارم بود ساعت هم کمی بعد 6 صب بود الو چیکار دارین .......
گفت ریس گفته باید راس ساعت 7 صب اینجا باشی تا من کلیپ رو ببینم :eek:
اینکه تو دلم چقد فحش نثار رئیس و جد آبادش کردم بماند:biggrin:
با هر جون کندی بود لباس پوشیدمو سرکار راس ساعت حاضر شدم ( خب چیکار میشه کرد کارمند قراردادی این مکافات رو هم داره )

رئیس نیومده بود تو اداره هم فقط آبدارچی بود........ برا اطمینان یه بار دیگه فایل رو امتحان کردم.......صبر کردم ساعت هشت شد نیومد 9 شد نیومد 10 شد نیومد .... نزدیک ساعت 11 بود که همکارم گفت رئیس گفت نمی خواد دیگه لازم نداره کلیپ رو:surprised:...
گفتم چرا ؟ گفت چه می دونم رئیسه دیگه مگه خودت نمیشناسیش.....
بازم هیچی نگفتم ... مراسم تقریبا داشت شروع میشد که آقا مثل همیشه از بالای سقف افتاد وسط اتاق....
خانوم فلانی کلیپ آماده هست پس چرا نرفتی پایین ... مگه نگفتم ساعت 10 باید رو میزم سی دیش آماده باشه :eek:
اومدم بهش جوابی بدم مثل همیشه به حرفم گوش نداد و گفت یالا زودتر بیارش تو اتاقم ببینم چیکار کردی؟
البت بهم گفت باید بساط پروژکتور روهم راه بندازم تا آقا بتونه رو دیفار تماشاش کنه:razz:
خلاصه بساط رو جور کردم آقا هم نشستن پشت میز خدایی و موشکافانه به تماشای حاصل شب زنده داری من پرداختند.......... داشت خوب پیش می رفت هیچی بهم نگفت :smile:
احساس کردم راضیه که یه دفعه برگشت گفت تموم عکسای خانوم رو از رو فایل حذف کن:(
چرا؟
همین که گفتم در حالی که داشت به همکار مزدور پاچه خوارش نگاه می کرد گفت زن رو چه به سیاست .... در حالی هم که دهنش و کج کرده بود با تمسخر گفت آزادی و برابری حقوق زن ....جمع کن این بساط خانوم مملکت رو زنا به این وضع کشوندن
خیلی تو دلم حرف داشتم که بهش بگم خیلی .......اما خو بازم به استدلال هام گوش نکرد یعنی چی مگه زن جماعت هم استدلال بلده.......من مجبور شدم عکس دخترایی که تو حوادث 18 تیر و تظاهرات و تجمعات اعتراضی صدای حق خواهی خودشون رو بالا آورده بودن رو حذف کنم اون تصاویر حذف شدن توسط منم حذف شدن :mad:
ای کاش ای کاش اون روز حرفایی که تو دلم تلنبار شده بود درد ها و بی حرمتهایی که تو تموم اون مدت کارکردنم تو اون محیط دیده بودمو یه جا فریاد می کردم ای کاش
مرسی خیلی قشنگو ناراحت کننده بود چقد شما کارمند خوبی هستین و چقد رییس نادون و بی فرهنگیه
 

hakhamaneshian

عضو جدید
بیام بزنم در گوشش
بیام یه یوبچاگی بزنم تو صورتش
یه ابچگی بزنم تو شکمش
با چی حال میکنی؟:mad:

بابا تکواندو.........بزن فکشو بیار پایین;)
ولی منم اگه گیرش بیارم اول یه آپچولگی و بعد یه فیلیپینی خرجش میکنم...:neutral:
سارا خانوم عکس بده جنازه تحویل بگیر:w08:
 

مهرا

عضو جدید
سارا جان ان در حد شعور خودش حرف زده
اصلا ناراحت نشو
بهترین راه همین کار بود که تو کردی من اگر به جای تو بودم عکسای زنای انقلابی رو بهش نشون میدادم که یادش بیاد صندلی که الان داره از صدق سر این زناست
کلا بهترین راه بیارزش دونستن این طرز فکره
 

sara@fshar

عضو جدید
کاربر ممتاز
ولي معادله انتقام مستقل از زمانه ! :surprised: تابع يه چيزاي ديگه س ! :w08:
لازم نیس انتقام بگیرم ........ شرایط زندگی اون آقا طوریه که یه آب خوش از گلوش پایین نمیره
عزیزحسادت می دونی یعنی چه ........... عقده می دونی یعنی چه .........اینکه تو ظاهرت خودتو مغرور و خشک بگیری اما از درون به خاطر بعضی مسایل خانوادگی احساس حقارت کنی....
یه لحظه شما فکر کردی اون آقا چرا اون رفتارها می کرد انسان نرمال هرگز این کارا رو نمی کنه اون تو درونش با خودش کلی مشکل داره........ریزه کارهای زیادی در مورد زندگی این آقا می دونم که وقتی دقیق بهشون فکر می کنم می بینم شاید هرکس دیگری تو شرایط اون بود همون طوری رفتار می کرد.......

زمانه خود انتقام گیرنده خوبی هست.......فقط باید نشست و دید;)
 

salahshur

عضو جدید
کاربر ممتاز
بیام بزنم در گوشش
بیام یه یوبچاگی بزنم تو صورتش
یه ابچگی بزنم تو شکمش
با چی حال میکنی؟:mad:

درود بر شما خواهر رزمی کار تکواندو کار
یه دونه هم گدان و یک دونه هم سیکن از قول کاراته کارها بزنی بد نیست








 

mina jojo

عضو جدید
کاربر ممتاز
من به همین ها حالشو میگیرم
میشه ناخنم گرفت یه خالکوبی خودش:D






[/quote]
 

Hotspur_1985

عضو جدید
کاربر ممتاز
لازم نیس انتقام بگیرم ........ شرایط زندگی اون آقا طوریه که یه آب خوش از گلوش پایین نمیره
عزیزحسادت می دونی یعنی چه ........... عقده می دونی یعنی چه .........اینکه تو ظاهرت خودتو مغرور و خشک بگیری اما از درون به خاطر بعضی مسایل خانوادگی احساس حقارت کنی....
یه لحظه شما فکر کردی اون آقا چرا اون رفتارها می کرد انسان نرمال هرگز این کارا رو نمی کنه اون تو درونش با خودش کلی مشکل داره........ریزه کارهای زیادی در مورد زندگی این آقا می دونم که وقتی دقیق بهشون فکر می کنم می بینم شاید هرکس دیگری تو شرایط اون بود همون طوری رفتار می کرد.......

زمانه خود انتقام گیرنده خوبی هست.......فقط باید نشست و دید;)
شدیدا موافقم زمان خودش انتقام آدما رو میگیره.
فدات شم بعضی ها درکشون اززندگی محدود به چهاردیواری ذهن خودشونه.
انقد آدما هستن بااین تفکر که اکه بخوایم بشماریم جز افسردگی چیزی برامون نمی مونه اما خوب خلقت خدا اینه دیگه.
 

maryam-d

عضو جدید
کاربر ممتاز
شدیدا موافقم زمان خودش انتقام آدما رو میگیره.
فدات شم بعضی ها درکشون اززندگی محدود به چهاردیواری ذهن خودشونه.
انقد آدما هستن بااین تفکر که اکه بخوایم بشماریم جز افسردگی چیزی برامون نمی مونه اما خوب خلقت خدا اینه دیگه.

ولي اين خيلي سخته.
 

shadmehrbaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
لازم نیس انتقام بگیرم ........ شرایط زندگی اون آقا طوریه که یه آب خوش از گلوش پایین نمیره
عزیزحسادت می دونی یعنی چه ........... عقده می دونی یعنی چه .........اینکه تو ظاهرت خودتو مغرور و خشک بگیری اما از درون به خاطر بعضی مسایل خانوادگی احساس حقارت کنی....
یه لحظه شما فکر کردی اون آقا چرا اون رفتارها می کرد انسان نرمال هرگز این کارا رو نمی کنه اون تو درونش با خودش کلی مشکل داره........ریزه کارهای زیادی در مورد زندگی این آقا می دونم که وقتی دقیق بهشون فکر می کنم می بینم شاید هرکس دیگری تو شرایط اون بود همون طوری رفتار می کرد.......

زمانه خود انتقام گیرنده خوبی هست.......فقط باید نشست و دید;)
با همه اين حرفا ولي بازم خودت انتقام بگيري يه حال ديگه اي ميده !‌:w11:
 
بالا