خودتو با یه شعر وصف کن...!

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گاهی دست " خـــودم " را می گیرم
می برم هوا خوری ...
" یــاد " تو هم که همه جا با من است ...
" تنــهایــی " هم که پا به پایم میدود ...
میبینی ... ؟
وقتی که نیستی جمعمان جمع است !
 

narges224

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]نفس می کشم نبودنت را[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]نیستی[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]هوای بوی تنت را کرده ام[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]می دانی[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]پیرهن جدایی ات بدجور به قامتم گشاد است[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]تو نیستی[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]آسمان بی معنیست[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]حتی آسمان پر ستاره[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]و باران[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]مثل قطره های عذاب روی سرم می ریزد[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]تو نیستی[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]و من چتر می خواهم ...[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]هر چیزی که حس عاشقانه و شاعرانه می دهد در چشمانم لباس سیاه پوشیده...[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]خودم را به هزار راه میزنم[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]به هزار کوچه[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]به هزار در[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]نکند یاد آغوشت بیفتم ...[/FONT]

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وقتی قنوت می کنم
حرفی نمی زنم
نه ربنایی
نه دعایی
معبود من
سکوت مراخوب می فهمد
.
 

F@tima s332

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]گنجشک می خندید به اینکه چرا..
هر روز بی هیچ پولی برایش دانه می ریزم...
و من می گریستم که حتی او هم محبت مرا سادگی ام می داند
[/FONT]
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
در آتش تو زاده شد ققنوس شعر من
در ديگران مي جويي ام اما بدان اي دوست
اينسان نمي يابي ز من حتي نشان اي دوست
من در تو گشتم مرا در خود صدا مي زن
تا پاسخم را بشنوي پژواك سان اي دوست
در آتش تو زاده شد ققنوس شعر من
سردي مكن با اين چنين آتش به جان اي دوست
گفتي بخوان خواندم اگر چه گوش نسپردي
حالا لالم خواستي پس خود بخوان اي دوست
من قانعم آن بخت جاويدان نمي خواهم
گر مي تواني يك نفس با من بمان اي دوست
يا نه تو هم با هر بهانه شانه خالي آن
از من من اين برشانه ها بار گران اي دوست
نامهرباني را هم از تو دوست خواهم داشت
بيهوده مي آوشي بماني مهربان اي دوست
انسان آه مي خواهد دلت با من بگو آري
من دوست دارم حرف دل را بر زبان اي دوست
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در آتش تو زاده شد ققنوس شعر من
در ديگران مي جويي ام اما بدان اي دوست
اينسان نمي يابي ز من حتي نشان اي دوست
من در تو گشتم مرا در خود صدا مي زن
تا پاسخم را بشنوي پژواك سان اي دوست
در آتش تو زاده شد ققنوس شعر من
سردي مكن با اين چنين آتش به جان اي دوست
گفتي بخوان خواندم اگر چه گوش نسپردي
حالا لالم خواستي پس خود بخوان اي دوست
من قانعم آن بخت جاويدان نمي خواهم
گر مي تواني يك نفس با من بمان اي دوست
يا نه تو هم با هر بهانه شانه خالي آن
از من من اين برشانه ها بار گران اي دوست
نامهرباني را هم از تو دوست خواهم داشت
بيهوده مي آوشي بماني مهربان اي دوست
انسان آه مي خواهد دلت با من بگو آري
من دوست دارم حرف دل را بر زبان اي دوست

دنـيا آخرين شـاهكـارَت را بيـبين
مـُجسمـه اي با چـِشمانـــے بـاز
خـيره به دور دسـت شـايد شَرق شـايد غَرب
مبهـوت يك شـِكست ، مغلوب يك اتِفاق
مصلوب يك عــِشق ، مفعول يك تاوان
خـُرده هايـَش را باد دارد ميبـَرد
و او فقـط خاطراتـَش را مُحكم بَغل گـِرفته
بيـا آخرين شاهكارت را بيبين مـُجسمه اي ساخـته اي به نـام " مـَن" !

__________________
 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
می دانی درد این روزهای من چیست؟
سایه های بودنمان…

بد دردیست!
 
  • Like
واکنش ها: RZGH

narges224

عضو جدید
کاربر ممتاز
نفس میکشم تا به جای مرده خاکم نکنند ! اینگونه است حال من ، دیگر چیزی نپرس ....
 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدایا شاهد تنهائی ام باش / بین غم ها تنها ناجی ام باش
پر پرواز من دیریست بسته / تو بگشا و در آزادی ام باش
اسیر موج های تند خشمم / تو آرام دل دریائی ام باش . . .
 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست دارمش اما میترسم به او بگویم وبگوید ممنون ولی من به دلایلی دوستت ندارم یا چه می دانم بگوید لیاقتم بیش از اینهاستمی ترسم از این که هرچیزی بگوید جز این کهدوستت دارم.....
 
  • Like
واکنش ها: RZGH

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
دلم شکست؟!

عیبی ندارد شکستنی است دیگر لعنتی میشکند

اصلا فدای سرت قضا وبلا بود از سرت دور شد...

اشکم بی امان میریزد مهم نیست آب روشنی است

خانه ات تا ابد روشن...
 

parastoo kh

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=6]· دلم تغییر می خواهد!
یك اتفاق خوب ...
دلم یك قهقهه از ته دل می خواهد!
دلم می خواهد كه بی تشویش بتپد!
این روزهای پر از خستگی ...
... این روزمرگی های مدام و ملال آور ...
این كه قدم هایم سنگین است و آرام ...
این ساعت های مشخص و منظم و تكراری زیر سقف های تكراری ...
خوشایند من نیست!
دل من این ها را بر نمی تابد!
مرا می كاهد![/h]
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هــی پـشت ِ پنجـــره می آیم
شاید ، شـمـیـم ِ پـیـرهـنـت را
کالسـکـه ی نـســیــم ، فـرو آرَد ...
هــی چـشـم ِ خـود ، بـه جــادّه می دوزم
زان دور دست ِ سـاکـــت و وَهــم آلـــود
گــــرد و غـبــار ِ پــای ِ ســـواری نیـسـت ؟
آیـــا ، کبــوتــر ِ صـحـرایــی
زانـســوی ِ ابــری ِ بــارانــی
مـکـتــوب ِ یــار ؛
نـیـاورده ســت ؟
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حرفهايم
در دل ميميرند...
اشکهايم
در چشمانم مي خشکند
پاهايم
از حرکت مي ايستند
بغضم در گلو ميميرد...
من مدت هاست
براي خنديدن
از غصه هايم اجازه مي گيرم!!
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
در ابعاد این عصر خاموش
من از طعم تصنیف در متن
ادراک یک کوچه تنها ترم.
بیا تا برایت بگوییم تا چه
اندازه تنهایی من بزرگ
است..
و تنهایی من شبیخون حجم
ترا بیشتر نمیکرد.
و خاصیت عشق این است.
بیا اب شو مثل یک واژه در
سطر خاموشی ام.
بیا ذوب کن در کف دست
من جرم نورانی عشق را





 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[SIZE=+0]حالا که همش تو رویاست بذار دلتنگت بمونم[/SIZE]
[SIZE=+0]مرگ بیداری برا من اینو خیلی خوب می دونم[/SIZE]
[SIZE=+0]بذار عاشقت بمونم بذار عاشقت بمونم[/SIZE]
[SIZE=+0]بذار عاشقت بمونم[/SIZE]
[SIZE=+0]قلب من می گه که هستی اما چشمام می گه نیستی[/SIZE]
[SIZE=+0]خیلی سخته باورم شه که تو پیشم دیگه نیستی[/SIZE]
[SIZE=+0]بگو که هنوز چشاتو رو به عشق من نبستی[/SIZE]
[SIZE=+0]چشم من می گه تو رفتی اما قلبم می گه هستی[/SIZE]
[SIZE=+0]مگه میشه تو نباشی تو مثه نفس می مونی[/SIZE]
[SIZE=+0]دستای گرمتو کاشکی تو به دستم برسونی[/SIZE]
[SIZE=+0]دستم بی تو بی پناه ِ می میرم وقتی نیستی[/SIZE]
[SIZE=+0]مگه میشه باورم شه که تو پیشم دیگه نیستی[/SIZE]
[SIZE=+0]حالا که همش خیاله بذار دستاتو بگیرم[/SIZE]
[SIZE=+0]بذار تو فرض محالم با تو باشم تا بمیرم[/SIZE]
[SIZE=+0]بذار عاشقت بمونم بذار عاشقت بمونم[/SIZE]
[SIZE=+0]حالا که همش تو رویاست بذار دلتنگت بمونم[/SIZE]
[SIZE=+0]مرگ بیداری برا من اینو خیلی خوب می دونم[/SIZE]
[SIZE=+0]بذار عاشقت بمونم بذار عاشقت بمونم[/SIZE]
[SIZE=+0]بذار عاشقت بمونم….[/SIZE]​
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
چه زخمهایی
بر دلم خورد ......
تا یاد گرفتم :
که هیچ نوازشی

........ بی درد نیست .......




 

(✿◠‿◠) Darya

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نبسته ام به کس دل

نبسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج
رها رها رها من
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[SIZE=+0]حالا که همش تو رویاست بذار دلتنگت بمونم[/SIZE]
[SIZE=+0]مرگ بیداری برا من اینو خیلی خوب می دونم[/SIZE]
[SIZE=+0]بذار عاشقت بمونم بذار عاشقت بمونم[/SIZE]
[SIZE=+0]بذار عاشقت بمونم[/SIZE]
 

parastoo kh

عضو جدید
کاربر ممتاز
بیا آخرین شاهکارت را ببین
مجسمه ای
با چشمانی باز
خیره به دور دست
شاید شرق ، شاید غرب...
مبهوت یک شکست
مغلوب یک اتفاق
مصلوب یک عشق
مفعول یک تاوان......
خرده هایش را باد دارد می برد
و او فقط خاطراتش را محکم بغل گرفته
بیا آخرین شاهکارت را ببین
مجسمه ای
ساخته ای
به نام من!!!
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز






جاي من خالي*ست

جاي من در عشق
جاي من در لحظه*هاي بي*دريغ اولين ديدار
جاي من در شوق تابستاني آن چشم
جاي من در طعم لبخندي كه از دريا سخن مي*گفت
جاي من در گرمي دستي كه با خورشيد نسبت داشت
جاي من خالي*ست
من كجا گم كرده*ام آهنگ باران را؟!
من كجا از مهرباني چشم پوشيدم؟
 

امالیا

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هان ای عقاب عشق
از اوج قله های مه آلود دوردست
پرواز کن به دشت غم انگیز عمر من
آنجا ببر مرا که شرابم نمی برد
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اي عشق !
من اگر تلخم گه اگر شيرين
من اگر زشتم گه اگر زيبا
اگرم در هستي يا كه در نيستي ام ، غرقم
من اگر مستم وديوانه يا كه هشيارم و فرزانه
من اگر گه خودم هستم و گه توام

تو مرا بخش و به خود وامگذار!
تو مرا بخش و به خود وامگذار !
اي عشق جانسوزم !
اگر رد ميكني رد كن ولي من به جز درگاه تو جايي ندارم .
به جز تو باكسي كاري ندارم .
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
در دلم، هوس پرواز است
قلبم، زندان راز است
سردم از احساس بی برگی
ای خدا مرا ببر، این پرواز نیاز است..
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
چه می شد اگر

لحظه ای

دمی

آرام

رام

می نشستی روی آن صندلی خالی

که همیشه خیال تو

روی آن نشسته؟
 

Similar threads

بالا