بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

kachal63

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بنويس! بابا انار دارد: معلم مي گويد

واو به ياد مي آورد دست هاي لرزان بابا هيچ اناري ندارد،
ميان شيارهاي پينه بسته دستانش، جز رنج چيز ديگري نيست.
معلم هجي مي کند انار مي شنود «فقر»؛
معلم مي گويد:«نان دارد»، مي داند که، دروغ است هيچ ناني ندارد،
معلم مي گويد:«آن مرد در باران آمد» مي نويسد، آن مرد در باران رفت و هرگز نيامد.
 

hd_memar

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام نگار جان عید تو هم مبارک :gol:

نترس فوقش يه دادگاهم واسه تو تشكيل مي ده:w15::w15::w15:

سلام نگار جون عيده تو هم مبارك:gol:

سلام نگار خانوم ...
خوش اومدی ...
بیا بشین گرم شی ...
به همه سلام
خوش می گذره؟
خوراکی چی دارین
؟
 

kachal63

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همیشه اونطورکه ما فکر میکنیم نیست
یک روز توی پیاده رو به طرفمیدان تجریش می رفتم...

از دور دیدم یك كارت پخش كن خیلی با كلاس ، كاغذهای رنگیقشنگی دستشه ولی به هر كسی نمیده!
خانم ها رو که کلا تحویل نمی گرفت و در مورد آقایون هم خیلی گزینشی رفتار میكرد و معلوم بود فقط به كسانی كاغذ رو می داد
كه مشخصات خاصی از نظر خودش داشته باشند ، اهل حروم كردنتبلیغات نبود...
احساسكردم فكر می كنه هر كسی لیاقت داشتن این تبلیغات تمام رنگی گرون قیمت رو نداره،لابد فقط به آدمهای باكلاس و شیك پوش و
با شخصیت میده! از كنجكاوی قلبم داشت می اومد تویدهنم...!!!
خدایا ، نظراین تبلیغاتچی خوش تیپ و با كلاس راجع به من چی خواهد بود؟! آیا منو تائید می كنه؟!!
كفشهامو با پشتشلوارم پاك كردم تا مختصر گرد و خاكی كه روش نشسته بود پاك بشه و كفشم برق بزنه!
شكم مبارك رو دادم تو ودر عین حال سعی كردم خودم رو بی تفاوت نشون بدم!
دل تو دلم نبود. یعنی منو می پسنده ؟ یعنی به من هم ازاین كاغذهای خوشگل میده...؟!
همین طور كه سعی می كردم با بی تفاوتی از كنارش رد بشم با لبخند نگاهی بهمكرد و یک كاغذ رنگی به طرفم گرفت و گفت :
" آقای محترم! بفرمایید ! "
قند تو دلم آب شد! بالبخندی ظاهری و بدون دستپاچگی یا حالتی كه بهش نشون بده گفتم : ا ِ ، آهان ، خب چرامن ؟
من كه حواسم جای دیگهبود و به شما توجهی نداشتم! خیلی خوب ، باشه ، می گیرمش ولی الآن وقت خوندنش روندارم!" كاغذ
روگرفتم ...
چند قدم اونورترپیچیدم توی قنادی و اونقدر هول بودم كه داشتم با سر می رفتم توی كیك تولدی كه دستیک آقای میانسال بود! وایسادم
وبا ولع تمام به كاغذ نگاه كردم ، نوشته بود :

به پایین صفحه مراجعهکنید!!
.

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.



دیگر نگرانطاسی سر خود نباشید، پیوند مو با جدیدترین متد روز اروپا و امریكا !!!
 

mohammad sadegh

عضو جدید
کاربر ممتاز


همینجوری گفتم این عکسو بذارم بیشتر دور هم باشیم ... :D:D:D
 
  • Like
واکنش ها: pme

kachal63

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خب داداش عروسک من بود دیگه، از دست تو خودکشی کرده
 

kachal63

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام

حالا اينجا چجور جايي هست؟

ما كه قصه اي توش نديديم!
اینم محمد همین امشب گفت:
اول از همه اینکه خوش اومدی به اینجا دوست عزیز و بعدم اینکه میتونم بهتون بگم که ایجا هیچ خبری جز سادگی و مهربونی و محبت نیست و شبا دوستان اینجا دور هم جمع میشن و هر چند کوتاه یا بلند توی این هوای سرد زیر کرسی دور هم هستن و میگن و میخندن و قصه میشنون ... :)
راستی اینم بگم که وقتی که میخوای وارد اینجا بشی دم در بازرسی بدنی میشی تا یه وقت خدای نکرده همراه خودت غم یا دلتنگی یا ناراحتی رو نیاری تو و همون بیرون بذاریش تا یخ بزنه ... :d
 

mohammad sadegh

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام

حالا اينجا چجور جايي هست؟

ما كه قصه اي توش نديديم!

سلام
خوش اومدی
اینجا جای خوبیه، مطمئنا پشیمون نمیشی ...
اینجا هم پر قصه هست، فقط کافیه یکم گوشاتو باز کنی و با دقت بیشتر گوش بدی ... :)
 

Similar threads

بالا