خجالت نکشیــــــــم ,چرا خجالت بکشـــیم ....!!! واقعا چه حسی به شما دست داد اگه باره اوله که خوندینش میشه به من بگین؟

pinion

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خجالت نكشیم، چرا خجالت بكشیم


پرده اول
زمان: پنج شنبه شب
موضوع: مراسم خواستگاری

شب هنگام است، یك pent houseبه مساحت حدود 1000 مترمربع در طبقه
بیست و چندم یك آسمان خراش در خیابان الهیه برای حضور مهمانان در نظر
گرفته شده است. حدود 150 نفر از افراد با لباس های شیك و با دسته های گل و
بعضا هدایایی در دست به پنت هاوس وارد می شوند. در این مراسم طبق سنت
كهن ایرانی با مراسم خواستگاری، شربت، شرینی، میوه و شام سرو می شود.
تنها هزینه ی شام 150 نفر مهمان، رقمی حدود 170 میلیون ریال (شام هر نفر
حدودا 113 هزار تومان) برآورد می شود. مراسم خواستگاری در محیطی
صمیمی و بدون نگرانی انجام می شود.
در پایان مراسم مهمانان از میزبانان به خاطر پذیرایی تشكر كرده و به سوی خانه
ها پرواز می كنند.

پرده دوم
مراسم: سفر
موضوع: صرف شام
همان پنجشنبه حدودا همان ساعات

مادری با دختر 9-8 ساله اش که به شدت معصوم می نماید و از چالوس عازم تهران هستند، از «در» رستوران شهرام واقع در جاده چالوس وارد می شوند. مادر که بسیار موقر است به آرامی به پیشخوان نزدیک می شود و از مدیر رستوران می پرسد:
ـ ببخشید ارزانترین غذای این رستوران چقدر است؟
ـ 3000 تومان خانم و آن هم چلوکباب کوبیده.
ـ آیا غذایی ارزانتر از این ندارید؟
ـ خیر، از چلوکباب کوبیده ارزانتر چه می خواهید؟
فرزند با خجالت چادر مادر را می کشد و نجوا می کند:
ـ مامان ظهر هم ناهار نخوردم، مامان، و پا به زمین می کوبد.
مادر با اضطراب به مدیر رستوران می گوید:
ـ اگر کباب کوبیده را بدون برنج بدهید چقدر می شود؟
ـ 2000 تومان خانم.
ـ لطفاً یک پرس بگذارید.
چند قدم به سمت میزهای سالن پیش می رود، داخل کیفش را وارسی می کند. مناعت طبع، نیاز فرزند و ... با این همه برمی گردد و خواهش می کند:
ـ آقا ببخشید گوشت برایمان خوب نیست لطفا سفارش مرا لغو کنید.
اما کودک که تصمیم به لغو برنامه ندارد، این بار گریه را سر می دهد. قطرات بلورین اشک به آرامی در گوشه ی چشم مدیر رستوران نیز ظاهر می شود، اما خودش را جمع و جور می کند، پشت به مادر می ایستد و می گوید:
ـ ببخشید خانم غذا را گذاشته اند، نمی توانم کنسل کنم.
چند دقیقه بعد برای اینکه مادر تحقیر نشده باشد، از همان غذا (یک پرس چلوکباب کوبیده با یک سیخ کباب اضافه) روی میز گذاشته می شود.
مدیر رستوران:
ـ یک سیخ کباب جایزه ی دختر خانم گل شماست.
و به آرامی یک قطعه اسکناس دو هزار تومانی را به سمت دخترک می لغزاند و می گوید:
ـ این هم برای خریدن یک عروسک کوچولو؛ آخه دخترم تو هم هم سن دختر من هستی.
و تحمل نمی کند به نایبش می گوید:
ـ اون خانم با دخترش حساب کردن یادت نره.
و به کنار رودخانه می رود تا اشکش سیلی شود و ...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.


واقعا چه حسی به شما دست داد اگه باره اوله که خوندینش میشه به من بگین؟ لطف میکنید !!!
 
آخرین ویرایش:

Baran*

مدیر بازنشسته
خداوندا!

اگر روزی ‌ز عرش خود به زیر آیی

لباس فقرپوشی

غرورت را برای ‌تکه نانی

‌به زیر پای‌ نامردان بیاندازی‌

و شب آهسته و خسته

تهی‌ دست و زبان بسته

به سوی ‌خانه بازآیی

زمین و آسمان را کفر می‌گویی

نمی‌گویی؟!

خداوندا!

اگر در روز گرما خیز تابستان

تنت بر سایه‌ی ‌دیوار بگشایی

لبت بر کاسه‌ی‌ مسی‌ قیر اندود بگذاری

و قدری آن طرف‌تر

عمارت‌های ‌مرمرین بینی‌

و اعصابت برای‌ سکه‌ای‌ این‌سو و آن‌سو درروان باشد

زمین و آسمان را کفر می‌گویی
نمی‌گویی؟!


هر روز و هر جا شاهد این مسائل هستیم..
گاهی بدون توجه ای از کنارش می گذریم..
گاهی تنها سری از تاسف تکان می دهیم و عبور می کنیم..
گاهی در دل برباعث و بانی این وضعیت لعنت می فرستیم..
و گاهی..
ولی هیچ وقت نشده هر آنچه در توانمان هست را انجام بدیم..
همه چی رنگ باخته...
تنهای چیزی که وجود دارد آدمهایی در پی منافع شخصی..
همیشه از دیدن همچین شرایطی اشکهام سرازیر شده..اما چه فایده..من چه قدر توان دارم برای رفع این مشکل..
هیچی..
هر آنچه دارم را جمع کنم..می تونم مشکل چند نفرشون حل کنم..؟!؟!
آنهایی که دارند و توجه نمی کنن..گناه کارن و در پیشگاه خداوند شرمنده..
کاش توانی داشتم برای کمک..
خدایا چرا باید کودکانی معصوم حسرت همه چی را در دل داشته باشن و کودکی دیگر هر روز لذت بدست آوردن آرزویی بزرگتر از آرزوی قبلی را تجربه کند...
چرا این قدر نابرابری..؟!؟!؟!
تا کی باید تحمل کنیم..تا کی..؟؟!!
خدایا..
ممنون فیدل عزیز..
که باری دیگر این مسئله را
به ما یادآوری کردی..اما کاش روشی برای حل این مسئله را هم نشون می دادی...
:w05:
 

sima.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
گروه دوم هميشه بوده و هستند. چه مامان و دخترش چه مرد صاحب رستوران. کم هم نيستند ولي گروه اول.... واقعا چرا بايد من شامي بخورم که باهاش ميشه بيشتر از 20 30 نفر رو غذاي حسابي داد؟!!!! اين ديگه بر مي گرده به وجدان نداشته.
خدايا گفته بودي که دست از هدايت بعضي ها بر مي داري ولي آخه ....
خدايا مي دونم که آدمايي مثل مرد صاحب رستوران رو با رحمت خودت پاداش مي دي و گروه اول پيش تو شرمنده اند. خدايا مارو جزء گروه شرمنده ها قرار نده.
 

shahab85

عضو جدید
به قول منزه حقيقتي تلخ و واقعي از اجتماع.
به جاي غصه خوردن بهتره نيست هر كدوم از ماها و بقيه آدماي جامعه اگر حتي فقط وسع اينو دارند كه شكم يك نفر رو براي فقط يك وعده توي ماه سير كنند ، اين كارو بكنن تا شايد روزي برسه كه كسي سر گرسنه نزاره زمين؟
 

oxision

عضو جدید
کاربر ممتاز
فقط میتونم بگم متاسفم
بسیار دیده ام در جامعه
حتی بدتر از این مورد که خانم با فردی .... روبرو شده و مجبور شده ...... تا شکم فرزندش را سیر کند
متاسفانه یا خوشبختانه در منطقه ای کار می کنم که شاهد این جور موارد بسیار هستم.
متاسفانه ، چون هروقت میبینم ، قلبم بدرد میاد
خوشبختانه ، چون یادم میمونه که چه چیزهای با ارزشی دارم و خدا چقدر منو دوست داره که هنوز امکان دیدن این چیزها رو دارم.
خیلی ها هستند که می بینند و حاضر نیستند بپذیرند
 
آخرین ویرایش:

birdy

عضو جدید
خجالت نداره جوابش معلومه :گگگگگگگگگگگگگگگگگگگگرییییییه

من که حسابی اشک ریختم چون یه دفعه عین این اتفاق رو توی تهران باکمی تفاوت دیدم که هنوز بعد از سالیان که گذشته هنوز فراموشش نکردم.
 

nooshafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز
:(:cry::exclaim: همیشه اختلاف طبقاتی وجود داشته متاسفانه،یه عده انقدر دارند که نمیدونن چیکار کنن،و در مقابلش یه عده انقدر ندارند که نمیدونن چیکار کنن.اما چیزی که امروز وجود داره،نه اختلاف طبقاتی،که شکاف طبقاتیه،که به وضوح دیده میشه.:(:cry::exclaim:
 

عبید

عضو جدید
مي گويند يک آقاي هشتاد و چند ساله اي ؛ بليطش هفتاد - هشتاد ميليون دلار برنده شده بود .


ازش پرسيدند : با اين پول ميخواهي چيکار کني . ؟؟


گفت : مي خواهم هزار تا توالت عمومي توي شهر بسازم


پرسيدند : توالت عمومي ؟؟ براي چه ؟؟


گفت:براي اينکه مردم بروند به اين شانس من ب.....(با عرض پوزش از دوستان عزيزم ،بايد عين مطلبو ادا ميکردم )آخر من در هشتاد و چند سالگي اينهمه پول را ميخواهم چيکار ؟؟


اين را گفتم تا خبري را برايتان بازگو کنم . اين خبر ظاهرا هيچ ربطي هم به اين لطيفه اي که برايتان تعريف کردم ندارد .


در خبر ها خواندم که در قطر ؛ يک شماره تلفن - در واقع يک شماره تلفن همراه - به مبلغ ده ميليون ريال قطري ؛ يعني حدود سه ميليون دلار فروخته شد


خبر گزاري فرانسه مي گويد : اين تلفن همراه - يا بقول ايراني ها اين موبايل - که شماره اش 66- 66666است در قطر شماره نادري بحساب ميآيد و هشت نفر از خر پولان قطري خواهان خريد آن بودند و براي خريد آن سر و دست مي شکستند.


سر انجام؛ اين تلفن؛ در يک حراج پر سر و صدا؛ به يکي از آن بي دردان خر پول به مبلغ سه ميليون دلار فروخته شد .


اين خبر را داشته باشيد تا خبر ديگري را به عرض شما برسانم .


صندوق کودکان سازمان ملل متحد ميگويد : در هر دقيقه ؛ ده کودک در جهان از گرسنگي ميميرند !! و پرسش من اين است : آن آقايي که سه ميليون دلار بابت يک تلفن همراه ميدهد ؛ نمي تواند اين پول را به همان کودکان گرسنه بدهد تا با لقمه ناني از چنگال مرگ بگريزند ؟؟



حالا به خبر ديگري توجه بفرماييد :


در تايلند ؛ يک فرستنده راديويي ؛ فقط براي سگ ها برنامه پخش ميکند


از اين فرستنده راديويي موسيقي خاص سگها پخش ميشود و مديران اين راديو از شهروندان تايلندي خواسته اند با استفاده از اين راديو اوقات خوشي را براي سگ هاي خود فراهم کنند .




موسيقي خاصي که از اين فرستنده راديويي براي سگها پخش ميشود از صداي پارس سگان ساخته شده و در حال حاضر ده تن از دانشجويان مدرسه موسوم به " مدرسه تربيت سگها " کار رتق و فتق امور اين راديو را بعهده دارند و براي سگ ها موسيقي توليد و پخش ميکنند


به قول بابا طاهر


اگر دستم رسد بر چرخ گردون


ببينم اين چنين است و چنين چون ؟؟


يکي را ميدهي صد گونه نعمت


يکي را نان جو آلوده بر خون




و حرف آخر اينکه : به گفته حضرت مولانا جلال الدين محمد مولوي
درد بي دردي؛ علاجش آتش است .




چه دنيايي ....؟؟




** سازمان ملل اعلام کرده است که دو در صد از مردم جهان ؛ بيش از نيمي از کل ثروت دنيا را در اختيار دارند .!! يعني به زبان خيلي ساده و خودماني ؛ اگر جمعيت دنيا را ده نفر فرض کنيم ؛ 99 در صد کل ثروت جهان در اختيار يک نفر است و آن 9نفر مابقي بايد يک در صد ثروت باقيمانده را بين خودشان تقسيم بکنند .




حالا معلوم ميشود چرا در اين جهان سرشار از برادري و برابري و عدالت! آدمها اينجوري بجان هم افتاده اند و دارند اين کره خاکي را – که مي توانست بهشتي براي آنها باشد بر سر خودشان خراب ميکنند.




حرف ما اين است که اين آقايان و خانم هاي ثروتمند ؛ روزيکه غزل خدا حافظي را خواندند؛ آيا اينهمه مال و منال را با خودشان به آن دنيا مي برند ؟؟




ياد آن شعر معروف افتادم :


رفتم به سر تربت محمود غني


گفتم که : چه بردي تو ز دنياي دني ؟


گفتا که : دو گز زمين و ده گز کرباس


تو نيز همين بري اگر صد چو مني !




هر دو مطلب برگرفته ازگيله‌مرد(يادداشت‌هاي حسن رجب‌نژاد از شمال کاليفرنيا)

 

algh

عضو جدید
فیدل جان واقعا داستان عجیبی بود....
فقط یه چیز
هنوز هم در زمین خدا، در کنار آدمای پرده اول که تعدادشون هم کم نیست.... انسانهایی هستن که انسان هستند....
می دونی چرا؟؟؟
یکی از دلیلاش اینه که روز قیامت نگیم که نمیشد از دسته پرده دوم و انسان گونه بود...

بازم مرسی ازت
ای کاش انسان بودیم///
 

Saeed_askari

عضو جدید
کاربر ممتاز
فقط میتونم بگم متاسفم
بسیار دیده ام در جامعه
حتی بدتر از این مورد که خانم با فردی .... روبرو شده و مجبور شده ...... تا شکم فرزندش را سیر کند
متاسفانه یا خوشبختانه در منطقه ای کار می کنم که شاهد این جور موارد بسیار هستم.
متاسفانه ، چون هروقت میبینم ، قلبم بدرد میاد
خوشبختانه ، چون یادم میمونه که چه چیزهای با ارزشی دارم و خدا چقدر منو دوست داره که هنوز امکان دیدن این چیزها رو دارم.
خیلی ها هستند که می بینند و حاضر نیستند بپذیرند

همه هم از فقر نیست
از زیاده خواهی هم هست
 

oxision

عضو جدید
کاربر ممتاز
همه هم از فقر نیست
از زیاده خواهی هم هست
برات پیش اومده سعید جون
واقعا از نزدیک دیدی این شرایط رو؟
واقعا درک کردی نداشتن رو؟

وقتی فرزندت ازت چیزی بخواد و نتونی براش بخری، چه حسی بهت دست میده؟

برای من پیش اومده که یک ماه حقوقم رو پیش خرج کردم و تا آخر ماه پول نداشتم. بازار رفتم و چیزی رو خواستم بخرم ولی وقتی تا آخر ماه حقوقی نیست ..... واقعا روم نمیشه از مامان و بابام بگیرم. خودم اینقدر عذاب می کشم. حالا تصور اینکه بچم در این شرایط چیزی بخواد و نتونم براش بگیرم عذاب آوره

همیشه از زیاده خواهی نیست.
وقتی درآمدت رو میدی صاحبخونه و خرج ماهانه کمی میمونه ......
تو خیلی از موارد صرفه جویی میکنی. میتونی خودت نخوری و نخری ولی بچه ها نه.....
 

Baran*

مدیر بازنشسته
برات پیش اومده سعید جون
واقعا از نزدیک دیدی این شرایط رو؟
واقعا درک کردی نداشتن رو؟

وقتی فرزندت ازت چیزی بخواد و نتونی براش بخری، چه حسی بهت دست میده؟

برای من پیش اومده که یک ماه حقوقم رو پیش خرج کردم و تا آخر ماه پول نداشتم. بازار رفتم و چیزی رو خواستم بخرم ولی وقتی تا آخر ماه حقوقی نیست ..... واقعا روم نمیشه از مامان و بابام بگیرم. خودم اینقدر عذاب می کشم. حالا تصور اینکه بچم در این شرایط چیزی بخواد و نتونم براش بگیرم عذاب آوره

همیشه از زیاده خواهی نیست.
وقتی درآمدت رو میدی صاحبخونه و خرج ماهانه کمی میمونه ......
تو خیلی از موارد صرفه جویی میکنی. میتونی خودت نخوری و نخری ولی بچه ها نه.....
اکسیژن کاملا باهات موافقم..
سعید اشتباه می کنی...همیشه هم این طوری نیست...
به حرف اکسیژن گوش بده...:redface:
 

oxision

عضو جدید
کاربر ممتاز
اکسیژن کاملا باهات موافقم..
سعید اشتباه می کنی...همیشه هم این طوری نیست...
به حرف اکسیژن گوش بده...:redface:
ممنون باران جون

می فهمم وقتی دانش آموزی دفتر دیکته سال گذشته خواهر ابتدائیشو پاک کرده و دوباره داره توش می نویسه جلوی بقیه دوستاش چه حسی داره.
متاسفانه تلویزیون ما خیلی رویایی صحبت می کنه و سریال پخش می کنه. سریالهای کمی پخش شدند که واقعیت دردناک جامعه رو نشون بده . چند سریال از رضا عطاران بود که اونم ......
باور نمی کنید شاید 50% دانش آموزان منطقه تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی و خیریه هستند.
30% آنها پدر ندارند یا پدرانشون از کار افتاده هستند.
یه بابای کارگر از کار افتاده و 6-7 بچه و خونه اجاره ای و حقوق نداشته، چی زیاده خواهی داره؟( جز اضافه کردن جمعیت که اونم به دلیل شعور پائینشونه)
من از نزدیک اینها رو حس می کنم و سعی کردم چند تائیشونو دورادور تحت پوشش خودم بگیرم.(مقداری از حقوق ماهیانمو براشون میزارم کنار)
حتی به بهانه های مختلف به خونه هاشون رفتم که ببینم واقعیت داره یا نه.
خونه هایی که من تو ذهنمم نمی تونم تصور کنم که یک ساعت اینجا بمونم تا چه برسه به زندگی.

فقط یه چیز رو خوب میدونم، خدا به هر کس به اندازه باطنش میده.
اگه دلت بزرگ باشه ، پیشرفت می کنی و اگه از موقعیتی که داری فقط به نفع خودت استفاده کنی و بقیه رو ندیده بگیری ، مطمئنا این موقعیت را از دست میدی. اینرو به چشم خودم دیدم.
پس من سعی کردم قدر موقعیتی که خدا بهم داده بدونم ;)

حالا اینا چی بود گفتم و چرا گفتم، نمیدونم.:w20:
همه دوستان ببخشید اگر پرحرفی کردم:sweatdrop:
چیزهایی بود که حسشون کرده بودم و خواستم شما هم بدونید.:)
موفق باشید:gol::gol::gol:
 
آخرین ویرایش:

Saeed_askari

عضو جدید
کاربر ممتاز
برات پیش اومده سعید جون
واقعا از نزدیک دیدی این شرایط رو؟
واقعا درک کردی نداشتن رو؟

وقتی فرزندت ازت چیزی بخواد و نتونی براش بخری، چه حسی بهت دست میده؟

برای من پیش اومده که یک ماه حقوقم رو پیش خرج کردم و تا آخر ماه پول نداشتم. بازار رفتم و چیزی رو خواستم بخرم ولی وقتی تا آخر ماه حقوقی نیست ..... واقعا روم نمیشه از مامان و بابام بگیرم. خودم اینقدر عذاب می کشم. حالا تصور اینکه بچم در این شرایط چیزی بخواد و نتونم براش بگیرم عذاب آوره

همیشه از زیاده خواهی نیست.
وقتی درآمدت رو میدی صاحبخونه و خرج ماهانه کمی میمونه ......
تو خیلی از موارد صرفه جویی میکنی. میتونی خودت نخوری و نخری ولی بچه ها نه.....
من گفتم بیشتر موارد از رو زیاده خواهی هست نه همه
بارها یا شاید هر روز هم واسم از این موارد پیش میاد و میفهمم اینا یعنی چی

مگه قراره هر مادری نتونست چیزی واسه بچش بخره باید بره با هر کس و ناکسی.....؟
 

oxision

عضو جدید
کاربر ممتاز
من گفتم بیشتر موارد از رو زیاده خواهی هست نه همه
بارها یا شاید هر روز هم واسم از این موارد پیش میاد و میفهمم اینا یعنی چی

مگه قراره هر مادری نتونست چیزی واسه بچش بخره باید بره با هر کس و ناکسی.....؟
نه ، منظورم این نبود.
اگه اینجوری باشه که دیگه بهشت زیر پای چه کسانی هست :cry:
 

Saeed_askari

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنون باران جون

می فهمم وقتی دانش آموزی دفتر دیکته سال گذشته خواهر ابتدائیشو پاک کرده و دوباره داره توش می نویسه جلوی بقیه دوستاش چه حسی داره.
متاسفانه تلویزیون ما خیلی رویایی صحبت می کنه و سریال پخش می کنه. سریالهای کمی پخش شدند که واقعیت دردناک جامعه رو نشون بده . چند سریال از رضا عطاران بود که اونم ......
باور نمی کنید شاید 50% دانش آموزان منطقه تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی و خیریه هستند.
30% آنها پدر ندارند یا پدرانشون از کار افتاده هستند.
یه بابای کارگر از کار افتاده و 6-7 بچه و خونه اجاره ای و حقوق نداشته، چی زیاده خواهی داره؟( جز اضافه کردن جمعیت که اونم به دلیل شعور پائینشونه)
من از نزدیک اینها رو حس می کنم و سعی کردم چند تائیشونو دورادور تحت پوشش خودم بگیرم.(مقداری از حقوق ماهیانمو براشون میزارم کنار)
حتی به بهانه های مختلف به خونه هاشون رفتم که ببینم واقعیت داره یا نه.
خونه هایی که من تو ذهنمم نمی تونم تصور کنم که یک ساعت اینجا بمونم تا چه برسه به زندگی.

فقط یه چیز رو خوب میدونم، خدا به هر کس به اندازه باطنش میده.
اگه دلت بزرگ باشه ، پیشرفت می کنی و اگه از موقعیتی که داری فقط به نفع خودت استفاده کنی و بقیه رو ندیده بگیری ، مطمئنا این موقعیت را از دست میدی. اینرو به چشم خودم دیدم.
پس من سعی کردم قدر موقعیتی که خدا بهم داده بدونم ;)

حالا اینا چی بود گفتم و چرا گفتم، نمیدونم.:w20:
همه دوستان ببخشید اگر پرحرفی کردم:sweatdrop:
چیزهایی بود که حسشون کرده بودم و خواستم شما هم بدونید.:)
موفق باشید:gol::gol::gol:

آره
فقر و بی پولی خیلی خیلی بده
ولی هیچ وقت دلیلی برای بی بند و باری نمیشه
 

oxision

عضو جدید
کاربر ممتاز
آره
فقر و بی پولی خیلی خیلی بده
ولی هیچ وقت دلیلی برای بی بند و باری نمیشه
ببینم سعید چطوره من و تو یه قانون برای بی بندوباری تصویب کنیم. خیال هر دومون راحت میشه ا :biggrin:
گرچه یه چیزایی قبلا پیشنهاد دادم :biggrin:
 

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوب الان اکثریت دوستان خوبم
با خوندن این صحنه و بردن اون صحنه در مخیلات خودشون به شدت ناراحت شدن و دوست دارن هر چه سریعتر به اون اشخاصی که میتونن کمک کنن ولی
یکم تجزیه و تحلیل!
کشور ایران کشوری غنی از منابع است و نسبت به کشورهای دیگر غنی تر!!!
با وجود منابع سرشار این سرزمین مردمان آن
همیشه تا آنجا که توانسته اند
یا صدقه داده اند یا زکات داده اند یا خمس دادند یا در انجمن خیریه کمک کرده اند یا به فقیران سر چهارراه و ... کمک کرده اند یا نذری داده اند یا پول به امامزاده داده اند و ... و هر کدام به طریقی به فکر ضعیفان جامعه ی خویش بوده اند و به آنها کمک کرده اند ولی با همه ی این قضایا
شاهد مسائلی هستند که باز هم اشک در چشمانشان حلقه میزند!!!
عیب کار از کجاست؟
آیا عیب از افراد نوع اول است؟
آیا عیب از افراد نوع دوم است؟
بعضیا فکر میکنن که خون نوع دوم رو نوع اول در شیشه کرده اند ولی این طور نیست!
مردم ما علت اصلی فقر خود رو باید در نگرش خود به زندگی پیدا کنند که چقدر حق نسبت به جایی دارن؟!
مردم ما پذیرفته اند که حقشان این است
و نباید بیش از این بیاندیشند! و حق طلب نمایند!!
و...
موفق و پیروز باشید
یا حق
 

Ice Dream

عضو جدید
کاربر ممتاز
کشور ایران کشوری غنی از منابع است و نسبت به کشورهای دیگر غنی تر!!!
با وجود منابع سرشار این سرزمین مردمان آن
همیشه تا آنجا که توانسته اند
یا صدقه داده اند یا زکات داده اند یا خمس دادند یا در انجمن خیریه کمک کرده اند یا به فقیران سر چهارراه و ... کمک کرده اند یا نذری داده اند یا پول به امامزاده داده اند و ... و هر کدام به طریقی به فکر ضعیفان جامعه ی خویش بوده اند و به آنها کمک کرده اند ولی با همه ی این قضایا
شاهد مسائلی هستند که باز هم اشک در چشمانشان حلقه میزند!!!
عیب کار از کجاست؟
مردمی که با صدقه و نذری بار وجدانو از رو دوششون بر می دارن
اما آگاهی برتر از وجدان خالصه... اگه آگاهی بود به جای بازی خوردن تو رقابتهای قدرت از مسئولان می خواستن... چون این خواستن حق طبیعی همه ی ماست... خواستی در قبال همه ی فرصتها و غنائمی که در اختیار اونها قرار گرفته تا قدمی برای اعتلای کشور بردارن نه اینکه هم و غمشون بشه موندن سر منصب و استحمار و تحمیق مردم... مردمی که جای حق خواهی, خودشون مسئولان و قدرتمندانشونو تطهیر می کنن... شاید بخشی از این نذریها هم واسه سلامتی اونهاست تا باشن و این حماقتها هم باشه
 

mohammad u3fi

عضو جدید
کاربر ممتاز
واقعا چه حسی به شما دست داد اگه باره اوله که خوندینش میشه به من بگین؟ لطف میکنید !!!

چه حسی؟
این حس که هر کسی به اندازه زحمت و تلاشی که توی زندگیش کرده در آینده بهره برداری میکنه!

نمیدونم چرا همه فکر میکنند پولدارها دزدند!!؟
و باید یک انقلابی بشه و پول ثروتمندان رو گرفت و داد به فقرا ...

به خدا سر ریال ریالش خون دل خورده شده
 

oxision

عضو جدید
کاربر ممتاز
چه حسی؟
این حس که هر کسی به اندازه زحمت و تلاشی که توی زندگیش کرده در آینده بهره برداری میکنه!

نمیدونم چرا همه فکر میکنند پولدارها دزدند!!؟
و باید یک انقلابی بشه و پول ثروتمندان رو گرفت و داد به فقرا ...

به خدا سر ریال ریالش خون دل خورده شده
:surprised::surprised::surprised::w20:
بابا ثروتمند ، پولدار :smile:
میشه راه پول درآورن رو بگی، ما هم خون دل بخوریم و پولدار شیم ;)
 

بسیجی

عضو جدید
چه حسی؟
این حس که هر کسی به اندازه زحمت و تلاشی که توی زندگیش کرده در آینده بهره برداری میکنه!

نمیدونم چرا همه فکر میکنند پولدارها دزدند!!؟
و باید یک انقلابی بشه و پول ثروتمندان رو گرفت و داد به فقرا ...

به خدا سر ریال ریالش خون دل خورده شده

کاملا مخالفم
یه حدیث از امام معصوم بگم
هیچ کس فقیر نمیشود مگر اینکه حقی از او در مال اغنیا باشد
همون اقای پول دار چقدر مالیات میده میشه بگی ؟؟
یه کارمند باید مالیات کامل بده ولی یه مایه دار یک در صد واقعی بده با فرار از مالیات ؟؟؟؟؟
این فقط یه نمونه بود که بدونی همش حلال نیست
کسی هم نگفته باید پولشون را بگیریم چون میشه حرام اندر حرام
 
بالا