مولانا ترک است

جنگلی

عضو جدید
مولانا ترک (تورک) است، فقط چند روزی از خاک ایران رد شده است. حضرت مولانا جلال ‌الدین بلخی ثم رومی در بلخ یا مرکز (ترکستان جنوبی) که فعلا مربوط مملکت افغانستان می‌باشد تولد یافته و زبان مادری ‌اش ترکی و زبان دومش دری بوده، طوریکه در ترکستان افغانستان همه ترکی زبانان به عین شکل (در واقع) زبان دومی ‌شان دری می ‌باشد. مولانا در سن ۶ سالگی با پدرش سلطان ‌العلما از طریق ایران (امروزي) به قونیه ترکیه امروزی هجرت نموده است و در ایران با شیخ فریدالدین عطار ملاقات نموده، تمام علاقه و ارتباط مولانا بجز از چند روز در خاک ایران و بين مردم ایران همینقدر بوده و بس.
مولانا در خانه خود بزبان ترکی اوزبیکی (اؤز بئيگ - ازبک) صحبت می‌نمود و تاجیکی را طوریکه از اشعار او برمی ‌آید بحد عالی می‌دانسته و وی اشعار ترکی بسیار دارد او گوید:
ترکی همه ترکی کند
تاجیک تاجیکی کند
من ساعتی ترکی کنم
یک لحظه تاجیکی کنم
گویا تنها لحظه تاجیکی گویيهای او شعر سرودن وی (بوده) است و بس. اگر او ایرانی می ‌بود و یا به ایران تعلق می ‌داشت چرا به ایران حیات بسر نبرد؟ (زندگي نکرد) و معلوم است که او ترک بوده و با ترکان ترکیه احساس آرامش و قومیت و هم ‌زبانی می ‌نموده است. حضرت مولانا ترک بودن خود را اینطور ثابت می ‌نماید و پاسخ این سوال را که مولانای رومی از کجا است از خود او بپرسیم:
گفتم ز کجایی تو، تسخیر زد و گفت ای جان
نیمیم ز ترکستان، نیمیم ز فرغانه
و باز در بیت زیر تأکید می‌ نماید که او یک ترک است و طوریکه ترک ‌ها گوشت را نیم خام می‌خورند و می ‌فرماید که من ترک هستم و در تصوف، نیم خام می‌باشم:
ترک جوشی کرده‌ ام من نیم خام
از حکیم غزنوی بشنو تمام
بیت بالا بصورت خاص حکم می ‌نماید مولانا به ترک بودن خود٫ هم اعتراف و هم افتخار می‌نماید. نوشتن و یا سرودن شعر بزبان تاجیکی این معنی را نمی‌ دهد که باید نویسنده و یا شاعر فارسی زبان باشد. حکیم انوری ابیوردی، خاقانی شیروانی، نظامی گنجوی، الخارزمی، شمس تبریزی یا مرشد عالی مولانا، حضرت ابوالمعانی بیدل، ابوریحان بیرونی، شیخ محمود شبستری، ابوعلی سینا بخارایی، زیب ‌النسا مخفی، میرزا اسدالله غالب، حضرت امیر خسرو بلخی ثم دهلوی فرخی سیستانی و صدهای دیگر ترکی زبانان بودند که بزبان تاجيکی آب حیات بشمار رفته و ستون فقرات ادبیات تاجيکی را تشکیل داده‌اند و تعداد زیاد اینها بشمول صائب تبریزی به هر دو زبان ترکی و تاجيکی شعر سروده‌اند و باید بدانید اشعار آبدار و ملکوتی صائب تبریزی هم به ترکی و هم بفارسی مقام ارجمند و عالی دارد.
بجای اینکه اندرز و پند خداوندگار بلخ را بپذیرید، برعلیه آن اقدام کرده‌اید٫ جضرت مولانا می‌فرماید:
تو برای وصل کردن آمدی
نی برای فصل کردن آمدی
سلطان محمود کبیر، تیموریان عالی ‌مقام ترکستان هرات و هند، سلجوقیان، ترکان عثمانی، و غیره همه ترکی زبانان بودند که از خان نعمت آنها، زبان فارسی رونق یافته است، شهنامه فردوسی به دربار یک ترک معظم سروده شده است و آن ترک برای فردوسی مستمری می‌ داد تا شهنامه را تهیه کند.
ميرزا بایسنقر تیموری، نسخه مفقود شدۀ آنرا بدربار شاهرخ میرزای تیموری تکثیرکرد. و شما برای اینکه دوستی این دو ملت ترک و فارسی را با هم نزدیک بسازید برخلاف فرمودۀ مولانا جلال‌الدین بلخی رومی عمل می‌نمایید.
برای روشنی موضوع جناب آقای شجریان لطفأ به شمارۀ ۷۲۶ در صفحه ۱۴ جریدۀ امید مراجعه فرمایید که دربارۀ « نقش تیموریان در تدوین دیوان خواجه حافظ نوشته اند. ما نگاهی سریع و سیال بر دیوان خواجه حافظ و جمع ‌آوری و تصحیح آن در عصر تیموریان هرات می‌افکنیم. تیموریان هرات نه تنها در رواج و پخش هنرخلاقه مینياتوری، تذهیب، و فن خطاطی کارهای تابانی کرده‌اند، بلکه در نقد و سره ساختن کتب ادبی و عرفانی همت گماشته بودند، بویژه در روزگار شاهرخ میرزا که با شهزاده بایسنقر میرزا سرپرستی هنرستان هرات را به عهده داشت.
مستشرقین عقیده دارند که، هرگاه تیموریان هرات در امور هنر و کتاب دوستی مساعی خود را صرف نمی ‌کردند، این ‌همه آثار شاید در برابر آماج نابودی قرار می‌گرفتند.
کار جمع ‌آوری و تصحیح کتب کار آسانی نبود، با آنهمه٫ این شهزاده هنر دوست بر مبنای مقدمه‌ای که بر حماسه شهنامه نگاشته، خدمات فراموش ناشدنی در اينمورد نموده است. همچنین انجمنی زیر نظارت شهزاده فریدون حسین میرزا، متوفای ۹۱۱ ه.‌ق، در هرات برگزار می‌شد که، منشی آن خواجه عبدالله مروارید بود. در متن مقدمه و شرفنامه ذکر رفته است که به حضور شخص شهزاده دو نسخه از دیوان خواجه حافظ از جانب سخن شناسان و کارآگاهان معروف وقت، صحیح و درست منتقدانه انتاج و سایر نسخ از روی آن تصحیح گردیده‌اند.
درشرفنامه خواجه عبدالله و دیباچه ‌هایی که در دو نسخه از دیوان خواجه حافظ، ساخته و پرداخته دوره سلطنت سلطان حسین بایقرا دیده می‌شود، جناب استاد واصف باختری یکی از بزرگان ادب دری در افغانستان، در محفلی سخنرانی داشتند، یکی از حاضران فارسی زبان ایرانی از وی پرسیده است که شما بسیار خوب فارسی صحبت می‌کنید، فارسی را از کی و در کجا آموخته‌ا‌ید؟ استاد واصف در پاسخ فرموده‌اند: فارسی را از مادر کلانم رابعه بلخی و پدر کلانم مولانا جلال‌الدین بلخی رومی، در زادگاه خودم بلخ آموخته‌ام. صفحه ۱۲ شماره ۷۱۳ جریده امید.
همچنان در هفته‌نامه وزین ایرانیان صفحه ۴۳ شماره ۱۹۸ نیز در موضوع اشاره‌ ها شده، اما بدبختانه شاید شما آنرا نخوانده باشید و یا اگر خوانده باشید، نوشته‌هايتان چنین مفهوم می‌رسانند که دربارۀ تاریخ٫ خصوصأ تاریخ ادبیات فارسی مطالعه ندارید، و اگر می ‌داشتید باید منصفانه مینگاشتید و خوانند‌ه ‌ها را بر تاریکی نمی‌گذاشتید.
با آمدن اسلام در ترکستان، زبان عربی زبان مذهبی و ادبی قبول گردید چنانچه علمای بزرگ ترکستان چون امام خواجه اسمعیل بخارایی، امام ترمزی، امام ابومنصور ماتریدی، ابوعلی سینای بخارایی، ابوریحان البیرونی، عمر نسفی، قفال چاچی و صدهای دیگر تألیفات خود را بزبان عربی نوشتند، اگر قرار باشد که دانشمندان یک مملکت به یکی از زبان‌ها تألیفات می‌نماید پس آنها به آن زبان و قوم متعلق باشند، علمای بزرگ فوق ‌الذکر ترکستان به زبان عربی تألیفات نموده‌اند پس به قرار فرمول شما٫ یعنی آنها عرب شمرده شوند؟؟
یکی از دانشمندان محترم بنام دکتر محمد حیدر در صفحه ۱۲ شماره ۷۰۰ هفته‌نا‌مه امید “دربارۀ نفوذ فارسی دری” چنین می‌نگارد: لسان دری مثل تعداد زیادی از السنه در جهان، قطعأ ما یملک فرهنگی ممثل هویت کدام مملکت و یا کدام ملت مشخص نیست، بلکه این لسان زیبا نتیجه سهم‌گیری تمام اقوام و ملل مسلمان در طول هزار سال اخیر می‌باشد، خصوصأ اقوام ترک ‌نژاد آسیای مرکزی، جنوب و جنوب غربی سهم بارز داشته‌اند.
البته در خور تمجید می‌باشد که بعضی کسان که حق می‌گویند بمانند جناب دکتر، نام گرامی ‌شان بخوبی یاد شود.
امیدواریم که جناب شجریان روش حق ‌نویسان را بمانند دکتر محمد حیدر تعقیب نموده خود را از شر تعصب و گزافه ‌گویی بدور سازند.
آقا بدانند مولانا جلال‌الدین رومی بلخی از نگاه هموطنی یا فارسی به ایران هیچ تعلقی ندارد، اما از نگاه معنوی به همه جهان ارتباط دارد.
(اين مقاله به عنوان جواب به يکي از سازمانهاي فارسگراي بزرگداشت مولانا در ايران فرستاده شده است. باي بک)
 

morta

عضو جدید
کاربر ممتاز
متنش طولاني
خب شما كه اين رو خوندي
به نظرت در كل مولانا ايراني هست يا نه ؟
 
  • Like
واکنش ها: SHRP

یوزا.

اخراجی موقت
خوب چرا شعر ترکی نگفته یکی 2 تا؟:confused:

حکیم انوری ابیوردی، خاقانی شیروانی، نظامی گنجوی، الخارزمی، شمس تبریزی یا مرشد عالی مولانا، حضرت ابوالمعانی بیدل، ابوریحان بیرونی، شیخ محمود شبستری، ابوعلی سینا بخارایی، زیب ‌النسا مخفی، میرزا اسدالله غالب، حضرت امیر خسرو بلخی ثم دهلوی فرخی سیستانی و صدهای دیگر ترکی زبانان بودند که بزبان تاجيکی آب حیات بشمار رفته و ستون فقرات ادبیات تاجيکی را تشکیل داده‌ان)

:biggrin:
 

jovhar

عضو جدید
کاربر ممتاز
به فارسی گویم که من ترکم؟!!!
یک ساعت به ترکی سخن گویم و شعر و کتابت به فارسی و تازی نمایم که چه،


دقیقا مثل جنگلی مون که ترکه ولی ایرانیه
مولانا هم اگر ترک بوده اما ایرانی بوده نه ترکیه ای یا افقانستانی یا تاجیکستانی
 

wasper

عضو جدید
• ای یوسف خوش نام ما خوش می​روی بر بام ما
• ای عاشقان ای عاشقان امروز ماییم و شما
• یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا
• معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادا
• زهی عشق زهی عشق که ما راست خدایا
• در هوایت بی​قرارم روز و شب
• در دل و جان خانه کردی عاقبت
• بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست
• پنهان مشو که روی تو بر ما مبارکست
• ای چنگ پرده​های سپاهانم آرزوست
• نوبت وصل و لقاست نوبت حشر و بقاست
• مر عاشقان را پند کس هرگز نباشد سودمند
• رندان سلامت می​کنند جان را غلامت می​کنند
• آب زنید راه را هین که نگار می​رسد
• بی همگان به سر شود بی​تو به سر نمی​شود
• نان پاره ز من بستان جان پاره نخواهد شد
• نومید مشو جانا کاومید پدید آمد
• بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید
• ای قوم به حج رفته کجایید کجایید
• عجب آن دلبر زیبا کجا شد
• صنما جفا رها کن کرم این روا ندارد
• اندک اندک جمع مستان می​رسند
• دی شد و بهمن گذشت فصل بهاران رسید
• امروز روز شادی و امسال سال گل
• آمد بهار ای دوستان منزل سوی بستان کنیم
• این بار من یک بارگی در عاشقی پیچیده​ام
• ای با من و پنهان چو دل از دل سلامت می کنم
• مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم
• آمده​ام که سر نهم عشق تو را به سر برم
• به گرد دل همی​گردی چه خواهی کرد می دانم
• ما ز بالاییم و بالا می رویم
• شد ز غمت خانه سودا دلم
• بیا بیا دلدار من دلدار من درآ درآ در کار من در کار من
• دزدیده چون جان می روی اندر میان جان من
• این کیست این این کیست این این یوسف ثانی است این
• این کیست این این کیست این هذا جنون العاشقین
• ای دل شکایت​ها مکن تا نشنود دلدار من
• پوشیده چون جان می روی اندر میان جان من
• چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند مجنون
• پرده بردار ای حیات جان و جان افزای من
• ای خدا این وصل را هجران مکن
• رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
• با من صنما دل یک دله کن
• حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو
• ای زده مطرب غمت در دل ما ترانه​ای
• کجایید ای شهیدان خدایی
• ای نوبهار خندان از لامکان رسیدی
• جان و جهان! دوش کجا بوده​ای
 

silver light

عضو جدید
کاربر ممتاز
• ای یوسف خوش نام ما خوش می​روی بر بام ما
• ای عاشقان ای عاشقان امروز ماییم و شما
• یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا
• معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادا
• زهی عشق زهی عشق که ما راست خدایا
• در هوایت بی​قرارم روز و شب
• در دل و جان خانه کردی عاقبت
• بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست
• پنهان مشو که روی تو بر ما مبارکست
• ای چنگ پرده​های سپاهانم آرزوست
• نوبت وصل و لقاست نوبت حشر و بقاست
• مر عاشقان را پند کس هرگز نباشد سودمند
• رندان سلامت می​کنند جان را غلامت می​کنند
• آب زنید راه را هین که نگار می​رسد
• بی همگان به سر شود بی​تو به سر نمی​شود
• نان پاره ز من بستان جان پاره نخواهد شد
• نومید مشو جانا کاومید پدید آمد
• بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید
• ای قوم به حج رفته کجایید کجایید
• عجب آن دلبر زیبا کجا شد
• صنما جفا رها کن کرم این روا ندارد
• اندک اندک جمع مستان می​رسند
• دی شد و بهمن گذشت فصل بهاران رسید
• امروز روز شادی و امسال سال گل
• آمد بهار ای دوستان منزل سوی بستان کنیم
• این بار من یک بارگی در عاشقی پیچیده​ام
• ای با من و پنهان چو دل از دل سلامت می کنم
• مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم
• آمده​ام که سر نهم عشق تو را به سر برم
• به گرد دل همی​گردی چه خواهی کرد می دانم
• ما ز بالاییم و بالا می رویم
• شد ز غمت خانه سودا دلم
• بیا بیا دلدار من دلدار من درآ درآ در کار من در کار من
• دزدیده چون جان می روی اندر میان جان من
• این کیست این این کیست این این یوسف ثانی است این
• این کیست این این کیست این هذا جنون العاشقین
• ای دل شکایت​ها مکن تا نشنود دلدار من
• پوشیده چون جان می روی اندر میان جان من
• چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند مجنون
• پرده بردار ای حیات جان و جان افزای من
• ای خدا این وصل را هجران مکن
• رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
• با من صنما دل یک دله کن
• حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو
• ای زده مطرب غمت در دل ما ترانه​ای
• کجایید ای شهیدان خدایی
• ای نوبهار خندان از لامکان رسیدی
• جان و جهان! دوش کجا بوده​ای


:confused::confused::confused:
 

wasper

عضو جدید
چرا منکر شدی ای میر کوران1
2
3
4
5
6
7
8 چرا منکر شدی ای میر کورانتو می گویی که بنما غیبیان رادر این دریا چه کشتی و چه تختهعدم دریاست وین عالم یکی کفز جوش بحر آید کف به هستیدر آن جوشش بگو کوشش چه باشداز این بحرند زشتان گشته نغزاننپردازی به من ای شمس تبریز نمی​گویم که مجنون را مشورانستیران را چه نسبت با ستوراندر این بخشش چه نزدیکان چه دورانسلیمانی است وین خلقان چو موراندو پاره کف بود ایران و تورانچه می لافند از صبر این صبوراناز این موجند شیرین گشته شورانکه در عشقت همی​سوزند حوران
 

silver light

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوب چرا شعر ترکی نگفته یکی 2 تا؟:confused:



:biggrin:
بی اطلاعی شما باعث تایید یک موضوع نمیشود
ایشان اشعار ترکی هم دارند اما محدود و در ایران موجود نیست

دلیل این که بسیاری از شاعرین به زبان فارسی شعر گفته اند این است کخ زبان فارسی زبان شعر است و فردوسی این زبان را بیشتر برای زبان شعر کامل تر کرده است .... در حالی که زبان ترکی زبان شعر نیست مثل انگلیسی یا المانی
 

jovhar

عضو جدید
کاربر ممتاز
بی اطلاعی شما باعث تایید یک موضوع نمیشود
ایشان اشعار ترکی هم دارند اما محدود و در ایران موجود نیست

دلیل این که بسیاری از شاعرین به زبان فارسی شعر گفته اند این است کخ زبان فارسی زبان شعر است و فردوسی این زبان را بیشتر برای زبان شعر کامل تر کرده است .... در حالی که زبان ترکی زبان شعر نیست مثل انگلیسی یا المانی

بشین بینیم با
فلسفهواسه مامیبافه


جنابعالی ترک هستی درست
اما از کدوم مملکتی؟ ایران! آذربایجان!ترکیه؟
کدوم.

مولانا هم همینجور؟
حالا واسه ما افسانه ننه کلثوم بخون
 

wasper

عضو جدید
بی اطلاعی شما باعث تایید یک موضوع نمیشود
ایشان اشعار ترکی هم دارند اما محدود و در ایران موجود نیست

دلیل این که بسیاری از شاعرین به زبان فارسی شعر گفته اند این است کخ زبان فارسی زبان شعر است و فردوسی این زبان را بیشتر برای زبان شعر کامل تر کرده است .... در حالی که زبان ترکی زبان شعر نیست مثل انگلیسی یا المانی

حالا زبان اشغال وسی سومین لهجه عربی شده بهترین زبان شعر
:biggrin::biggrin::biggrin::biggrin::biggrin::biggrin::biggrin:
خیلی بد هست که ادم خودش را گول بزنه/
وقتی که بحث زبان میشه.یک دفعه زبان فارسی اشغال میشه و 33 لهجه عربی.
ولی وقت مولانا میرسه.بهترین زبان شعر تو دنیا میشه /
یک سوال ازت دارم .چرا فقط ترک ها فکر میکنند که مولوی ترک بوده؟؟؟؟چرا؟؟؟؟؟؟؟؟
یعنی شما یک دانشمندان المانی
یک دانشمند فرانسوی.
یک دانشمند امریکایی
یک دانشمند ژاپنی.
یک دانشمند غیر ترک را نام ببر که گفته باشه مولانا ترک هست
 

Sarp

مدیر بازنشسته
بی اطلاعی شما باعث تایید یک موضوع نمیشود
ایشان اشعار ترکی هم دارند اما محدود و در ایران موجود نیست

دلیل این که بسیاری از شاعرین به زبان فارسی شعر گفته اند این است کخ زبان فارسی زبان شعر است و فردوسی این زبان را بیشتر برای زبان شعر کامل تر کرده است .... در حالی که زبان ترکی زبان شعر نیست مثل انگلیسی یا المانی

:surprised::eek:
 

ricardo

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
باز هم بساط کل کل جور شد

نمیدونم چرا هرکسی هم ذره ای اطلاعات در مورد مطلب نداره فوری اظهار وجود میکنه و یه نظریه از خودش درمیکنه .:surprised:

=========================
حالا چرا عصبی میشی ، چیزی نگفت که بابی ، خب اصن مولانا لر بود ، تو خودتو ناراحت نکن باااااااااااااااااابی:gol::gol:
 

Sarp

مدیر بازنشسته
=========================
حالا چرا عصبی میشی ، چیزی نگفت که بابی ، خب اصن مولانا لر بود ، تو خودتو ناراحت نکن باااااااااااااااااابی:gol::gol:
من که چیزی نگفتم ؟
مگه من گتم ترک بوده ؟
یا گفتم فارس بوده ؟ :surprised:

مشکل اینجاس که هیشکی نمیره پی کار خودش .:razz:
 

silver light

عضو جدید
کاربر ممتاز
بشین بینیم با
فلسفهواسه مامیبافه


جنابعالی ترک هستی درست
اما از کدوم مملکتی؟ ایران! آذربایجان!ترکیه؟
کدوم.

مولانا هم همینجور؟
حالا واسه ما افسانه ننه کلثوم بخون


جناب مودب باشین

بنده اصالتا آذربایجانی هستم و از خود شما هم بهتر فارسی میدونم;)
 

ricardo

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من که چیزی نگفتم ؟
مگه من گتم ترک بوده ؟
یا گفتم فارس بوده ؟ :surprised:

مشکل اینجاس که هیشکی نمیره پی کار خودش .:razz:

=======================

تو خودتو ناراحت نکن الان زنگ میزنم 110 ، بیان بچه ها رو متفرق کنن!!

==========

راستی این مدیرا هم یه تیکه جدید یاد گرفتن :w16:، تو هر تاپیکی میرن ::

قفل شد !:whistle:
 

silver light

عضو جدید
کاربر ممتاز
حالا زبان اشغال وسی سومین لهجه عربی شده بهترین زبان شعر
:biggrin::biggrin::biggrin::biggrin::biggrin::biggrin::biggrin:
خیلی بد هست که ادم خودش را گول بزنه/
وقتی که بحث زبان میشه.یک دفعه زبان فارسی اشغال میشه و 33 لهجه عربی.
ولی وقت مولانا میرسه.بهترین زبان شعر تو دنیا میشه /
یک سوال ازت دارم .چرا فقط ترک ها فکر میکنند که مولوی ترک بوده؟؟؟؟چرا؟؟؟؟؟؟؟؟
یعنی شما یک دانشمندان المانی
یک دانشمند فرانسوی.
یک دانشمند امریکایی
یک دانشمند ژاپنی.
یک دانشمند غیر ترک را نام ببر که گفته باشه مولانا ترک هست

اولا 36 مین لهجه عربی و باید امثال تو مدیون فردوسی باشن چون اگه کمی به فارسی سرو سامان میداد الان باید 70% کلماتتو عربی تایپ میکردی

برای این که بوده و هست بنده الان حوصله جر و بحث ندارم قرار نیست من بشینم برای شما اطلاعات عمومی جمع کنم
شما به دانسته های خود بسنده کن منم به دانسته های خودم
 

jovhar

عضو جدید
کاربر ممتاز
جناب مودب باشین

بنده اصالتا آذربایجانی هستم و از خود شما هم بهتر فارسی میدونم;)

آذرباییجان ایران یه کشور آذرباییجان؟

لطفا فارسیدونتون روبه رخ نکشین که کل نیوفته به خطر می افتی;)
 

silver light

عضو جدید
کاربر ممتاز
آذرباییجان ایران یه کشور آذرباییجان؟

لطفا فارسیدونتون روبه رخ نکشین که کل نیوفته به خطر می افتی;)
نه داداش از کشور اذربایجان و جاییش که خدا رو شکر حتی تو نقشه کوروش هم جزو ایران نبوده
 

Sarp

مدیر بازنشسته
=======================

تو خودتو ناراحت نکن الان زنگ میزنم 110 ، بیان بچه ها رو متفرق کنن!!

==========

راستی این مدیرا هم یه تیکه جدید یاد گرفتن :w16:، تو هر تاپیکی میرن ::

قفل شد !:whistle:
ببینم ریکی
مرض خط چین داری تو ؟ :huh:
حوصله داری این همه خط چین میذاری تو تایپیکات ؟
 

Similar threads

بالا