نتایح جستجو

:gol::gol::gol::gol::heart:

مرررسی...از اینکه میخوام دوباره شروع کنم خیلی خوشحالم مرسی که بهم روحیه دادید...;) انشالله همیشه موفق باشید...:)

بچه ها سلام، بالاخره تصمیم گرفتم دوباره شروع کنم ولی از تیر میتونم، امیدوارم دیر نشه...

مرسی...خیلی مطالب خوبیه...;)

سلام بهارک جان،قربونت برم مرسییی...:gol:نشد که بشه...ولی بازم خدا رو شکر...

:biggrin:مواظبم...مرسی...آره دانشگاست ولی خیلی بی انصافیه... البته الان خیلیا مثل منن خدا اینطوری خواسته کاریش نمیشه کرد...

مرسی که بهم روحیه دادی...

رتبم 779 دانشگاه شمال آمل قبول شدم:(

من ایستایی و فن رو داشتم خیلی خوبه تمام دوستانم که گرفته بودند همه راضی بودند...

آزمون هر جایی رو که میخوای شرکت کنی باید با همونجا تماس بگیری تا بهت یوزرنیم پسورد بدن تا بتونی تو آزمون شرکت کنی...

یعنی باید با ایوان خانه تماس بگیریم؟یا اینکه حتما باید کلاس و آزموناشونو شرکت کنیم؟

وسه یوزرنیم،پسوردش باید چی وارد کنیم؟

بچه ها منابعی که فرح نوش گفته خیلی خوبه...راجع به زبانم باید بگم میگن اگه بخوای بین زبان عمومی و تخصصی یکیو کلاس بری بهتره که تخصصی باشه و منم امتحان کردم اگه رو تخصصی وقت بذاری حتما نتیجه میگیری ولی عمومی،شاید لغاتی بیاد که اصلا توی دایره لغات شما نباشه وسه عمومی لغات کنکور سالای گذشته مهمه من...

مرسی...مرسی بابت این رباعی زیبا...من فقط دارم سعی میکنم خودمو قانع کنم که اگه نشد دنیا به آخر نرسیده و دوباره میتونم شروع کنم میدونم که میتونم...بازم مرسی :victory:

QUOTE=samaneh.mhsn;7697591]حرفتون كاملن درسته، همه چى به خود آدم بستگى داره. من فارغ التحصيل سال نودم، از اون سال رفتم دنبال كار و هيچ انرژى اى رو كنكور نذاشتم،كارم الان تقريبن به ثبات رسيده خداروشكر، امسال مهر و آبان تصميم گرفتم يه امتحانى بكنم ارشدو با اينكه وقتم كم بود، تلاشمو كردم، اندازه...

سلام ، همزمان وقتی کتاب زارعی رو میخونید کتاب بانی مسعودم باید بخونید وباهم مطابقت بدید عکساشم مهمن...جزوه ی اون خانم رو ندیدم ولی میدون با اون چیزی که گفتم نتیجه میگیرید...

دقیقا...خیلی خیلی مرسی...انشاالله هممون مزد زحماتمونو بگیریم...

مرسی...ذهن من دچار یه گره خوردگی بسیار شدید شده احساس میکنم شما یه خورده از اون گره ها رو باز کردید بازم مرسی...

دقیقا منم همینطورم،فارغ التحصیل نودم اون سال از جو کنکور خبر نداشتم خودم هر کتابی که داشتم رو خوندم رتبم شد 3500 اشتباه کردم اسکیس شرکت نکردم وسه اینکه ترسم بریزه...امسال خیلی تلاش کردم ولی ترس از اینکه اگه رتبم خوب نشه زندگیم چی میشه باعث شد تا نتونم سر جلسه خودم باشم دستام اینقد لرزش میگرفت...

حرفاتون خیلی خوب بود...اینکه خودمون باید با خودمون کنار بیایم خیلی سخته لااقل وسه من...من از دانشگاه دولتی وسه خودم بت ساختم که استرسش باعث شد نه تئوری و نه اسکیسم رو خوب بدم احساس میکنم عمرم داره بیهوده میگذره و من موندم با تنها آرزوی فعلیم که ارشد باشه...