نتایح جستجو

سلام تولدتون مبارک

اگر دختری در سنین ازدواج هستید، بهتر است مردان را بهتر بشناسید... شناخت روحیه مردان نه تنها مشکلات زوجین را کم می کند بلکه باعث برقراری رابطه بهتر بین آنها می شود. روان شناسانی که نقش جنسیت را در برقراری ارتباط مطالعه می کنند، این ۱۷ نکته را در مورد شناخت مردان با اهمیت می دانند. ۱) مردان در...

ابن سینا: من در میان موجودات از گاو خیلی می‌ترسم. زیرا عقل ندارد و شاخ هم دارد! لشکر گوسفندان که توسط یک شیر اداره می‌شود، می‌تواند لشکر شیران را که توسط یک گوسفند اداره می‌شود، شکست دهد. ((نارسیس)) مدتها پیش آموختم که نباید با خوک کشتی گرفت، خیلی کثیف می‌‌شوی و مهم‌تر آنکه خوک از این کار لذت...

داستان جالب و آموزنده مردی، اسب اصیل و بسیار زیبایی داشت که توجه هر بیننده‌ای را به خود جلب می‌کرد. همه آرزوی تملک آن را داشتند. باديه‌نشین ثروتمندی پیشنهاد کرد که اسب را با دو شتر معاوضه کند، اما مرد موافقت نکرد. حتی حاضر نبود اسب خود را با تمام شترهای مرد باديه‌نشین تعویض کند. باد‌يه‌نشین با...

کلاس اولی یه پسربچه کلاس اولی به معلمش میگه : خانوم معلم من باید برم کلاس سوم معلمش با تعجب میپرسه برای چی ؟ اونم میگه : آخه خواهر من کلاس سومه اما من از اون بیشتر میدونم و باهوش ترم توی زنگ تفریح معلمه به مدیر مدرسه موضوع رو میگه اونم خوشش میاد میگه بچه رو بیار تو دفتر من چند تا تست ازش بگیریم...

جمال و جلال حاج آقا جمال از بازاری های به نام اصفهان ، پسری داشت به نام " جلال " که توی خانه " آقا جلال " صدایش می کردند . حاج آقا جمال به آقا جلال قول داده بود که اگر نمرات خوبی کسب کند برایش یک جایزه می خرد و اما بشنوید دنباله حکایت را به لهجه اصفهانی : جلال – بابا جمال ، جایزه برام یه " پلی...

مرد برنج فروشی بود که به درس های شیوانا بسیار علاقه داشت. اما به خاطر شغلی که داشت مجبور بود روزها در بازار مشغول کار باشد و شب ها نیز نزد خانواده برود. روزی این مرد نزد شیوانا آمد و به او گفت:" در بازار کسی هست که بدخواه من است و اتفاقا مغازه اش درست مقابل مغازه من است. او عطاری داشت اما از روی...

عزيزم سنش كم بوده يعني زير 9 ساله با اين هيكل!!!!!!!!!!!!!!!!! خوشگلم اينا داره عادي ميشه، خداييش من از روزي مي ترسم كه چادر از سرمان بكشن از روزي كه دور نيست مي ترسم كه بخاطر حجاب طرد بشيم

پسر بهروز، رضا، علي دختر مريم

سلام من ورودي كارداني 81 دانشگاه آزاد تويسركان بودم كامپيوتر خوندم اونجا خوشحال ميشم اگه از اساتيد يا همكلاسيهام كسيب رو اينجا پيدا كنم

ديگه اينكه حرمت چادر از بين رفته قبلا از كنار هرزه ترين پسر هم كه رد مي شدي با چادر سرش رو مودب پايين مينداخت راحت رد مي شدي اما الان از كنار تحصيل كرده هاش هم با ترس رد ميشي كه دور از ادب چيزي بهت نپرانه

سلام من جزو افرادي هستم كه از اول راهنمايي به خواست خودم چادر پوشيدم الان هم كه 30 سالم شده با همون اشتياق روزاي اول سرم ميكنم بخاطر خودم چادر مي پوشم اما......... اما دوستي كه گفتن تا 20 سال آينده هم نميشه بدون چادر استخدام شد، عزيزم من يه جاي دولتي امتحان استخدامي دادم از همه لحاظ نمرات عالي...

فقط ميشه گفت متاسفم براي خودمان و اين حقايقي كه اينجوري بيان ميشن

یه دختر تو فیس‌بوک نوشته «موهامو کوتاه کردم، هوراا»، سه میلیون لایک خورده، عده‌ای همون پای کامنتا خودکشی کردن و تعدادی دچار تشنج شدن... آدم باشید معلم ها همیشه واسه دانش آموزاشون آرزوی موفقیت دارند و دانش آموزان برای آنها آرزوی تصادف در راه مدرسه دوستم تعریف میکرد: تو دانشگاه یه استاد داشتم...

مزخرفن

دوست خوبم من مينا محمدي هستم اسم كاربري من يه ذره ظاهرا مبهمه ما هم واگذار كرديم به اوني كه اون بالا كارها و نيتهاي ما رو مي بينه

برا اينكه زور بگن داد بزنن خودنمايي كنن

من اون موقع اول ابتدايي بودم سال آخر جنگ كلي راه رو با بقيه بچه ميرفتيم تا به يه روستا برسيم بريم سر كلاس و درس اما الان اون سواد اصلا به دردم نخورد جايي كه امتحان دادم نمره خوب گرفتم مصاحبه رفتم با نمرات عالي مدرك كارشناسي داشتم باورت نميشه يك فرزند شهيد كه امتحان نداده بود با مدرك كارداني رو...

عزيز ندانستن هميشه سرمان رو گول ماليدن با عبارات ملت غيور و زجر كشيده و اين حرفا اما اينا براي ما دوران شيرين بچگي كه از دست داديم نميشه اينا شهر از ترقي جا مانده ما رو نمي سازه اينا حق كار كردن ما نميشه ما 8 سال تو اون شرايط بوديم اما.... اما الان كه استخدامي شركت كردم، گفتن حق و اولويت با...

سلام چرا كسي قدر زنده ها رو نمي دونه چرا كسي قدر مرز نشينها رو نمي دونه چرا كسي قدر اونايي كه پشت جبهه زحمت كشيدن نميدونه چرا كسي قدر آوارگي ما رو ندانست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چرا چرا چرا