فرشته کوچو لو
پسندها
61

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • خوبه تو همین پیام قبلی گفتم نوشته و تبلیغ و بنر روی عکسها نباشه آ :D
    سلام جوجو جان بهترم اینجا چند روزه بارون میاد منم هی میرم برای کارام بیرون بین خودمون بمونه بدون چتر رفتم زیر بارون قدم بزنم واسه همین هنوزم یه کوچولو تب دارم
    سلام
    مرسی
    از این عکسا دوست دارم.ولی به شرطی که هیچ تبلیغ و شعری روش نباشه
    چون آرشیو نگه میدارم
    پس از اَفرینش اَدم خدا گفت به او: نازنینم اَدم....

    با تو رازی دارم !..

    اندکی پیشتر اَی ..

    اَدم اَرام و نجیب ، اَمد پیش !!.

    ... زیر چشمی به خدا می نگریست !..

    محو لبخند غم آلود خدا ! .. دلش انگار گریست .

    نازنینم اَدم!!. قطره ای اشک ز چشمان خداوند چکید !!!..

    یاد من باش ... که بس تنهایم !!.

    بغض آدم ترکید ، .. گونه هایش لرزید !!

    به خدا گفت :

    من به اندازه ی ....

    من به اندازه ی گلهای بهشت .....نه ...

    به اندازه عرش ..نه ....نه

    من به اندازه ی تنهاییت ، ای هستی من ، .. دوستدارت هستم !!

    اَدم ،.. کوله اش را بر داشت

    خسته و سخت قدم بر می داشت !...

    راهی ظلمت پر شور زمین ..

    طفلکی بنده غمگین اَدم!..

    در میان لحظه ی جانکاه ، هبوط ...

    زیر لبهای خدا باز شنید ،...

    نازنینم اَدم !... نه به اندازه ی تنهایی من ...

    نه به اندازه ی عرش... نه به اندازه ی گلهای بهشت !...

    که به اندازه یک دانه گندم ، تو فقط یادم باش !!!

    نازنینم اَدم .... نبری از یادم ...
    سرگرمی ام شده گرفتنِ فال حافظ و من خسته از جواب های تکراری :
    “غم تمام می شود”
    “غصه نخور”
    “مشکلات حل می شود ”
    و …
    دلم می گیرد ، چرا حافظ نمی داند بی او هیچ چیز تمامی ندارد جز این زندگی ؟!
    گریه کردم گریه هم اینبار آرامم نکرد
    /دارو خوردم دارو مرفین دار آرامم نکرد
    /با خیالت راه رفتم در اتاق خالی ام
    /عکس های مانده بر دیوار آرامم نکرد
    /شعر خواندم شعر گفتم صد غزل ، صد مثنوی
    /عشق و شعر و دفتر و خودکارم آرامم نکرد
    /خواستم یکبار دیگر دل ببندم شاید او
    /دل سپردن از سرِ اجبار آرامم نکرد
    /خسته بودم چشم هایم نای خوابیدن نداشت
    /فکرهای تا سحر بیدار آرامم نکرد
    /خسته بودم از خودم از زندگی از شعرها
    /خسته بودم چای با قهوه آرامم نکرد
    /عاقبت دل کندم از دل بستن و چیزی به جز
    /سر سپردن به طناب دار آرامم نکرد
    ای عشق مرا به شطّ خون خواهی بُرد
    چون قیس به وادی جنون خواهی بُرد
    فرهاد صفت در آرزویی شیرین
    دنبال خودت به بیستون خواهی بُرد
    مرسي ممنون منم تحمل مساوات را ندارم بعضي موقعه ها دلم بد جور نامساوات ميخواد..
    هنوزم باورم نمیشه ی دختر اهل فوتبال باشه!!!نمدونم چرا؟
    ای ول تو هم مث من طرفدار اسپانیایی...من ک بیشتر بارساییم بخاطر همین دوس داشتم حالا ک اسپانیا نشد مسی قهرمان بشه..!
    اواتار من عکس کیه؟ حالا ک انقد اهل فوتبالی....
    سلام
    گفته بودی با چشای بسته میری سرکار؟!بهت نمیاد اهل جام جهانی و فوتبال باشی!اصا باور نمکنم دختر تا 4صب بیدار باشه فوتبال نیگا کنه...
    کدوم اوضاع رو میگی خوب شه من ک راضیم از همه چی ب غیر خودم!!!تو ناراضی ای؟؟
    سلام .........

    قربونت ....بزرگواری............

    خواهش میکنم خانومم.....شما راحت باش.............

    آهان که اینطور...........
    حرف های زیادی داری
    سکوت علامت چیست
    نمی دانم علامت رضایت است
    یا همان جواب ابلهان خاموشی است
    معنی جدیدی به سکوت داده ای
    سکوتت را می فهمم
    سلام از ماست...افتخارآشنایی باچه کسی رو داریم؟؟؟:w14:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا