خسته ام از تظاهر به ایستادگی
از پنهان کردن زخم هایم
زور که نیست!
دیگر نمیتوانم بی دلیل بخندم و
با لبخندی مسخره وانمود کنم همه چیز رو به راه است....!
اصلأ دیگر نمیخواهم که بخندم.....
میخواهم لج کنم ، با خودم ، با تو ، با همه ی دنیا....!
هــــرکس جـــای مـــن بـــود
مـــی بـــریـــــد...
امــا مـــن هنــوز مــی دوزم
چشــــم بـــه امیـــد...!