تنت شاد و لبت خندان بماند
برايت عمرجاويدان بماند
خدارا ميدهم سوگند بر عشق
هر آن خواهي برايت آن بماند
به پايت ثروتي افزون بريزد
كه چشم دشمنت حيران بماند
تنت سالم سرايت سبز باشد
برايت زندگي آسان بماند
تمام فصل سالت عيد باشد
چراغ خانه ات تابان بماند
نفست را به باد بسپار
تا عطر خوشه لبانت را
در هوايه ابريه عشقم
به ساحله دلم
برساند
تا باز دوباره مزه ي عشقي سوزان را
در كنار اين ساحله بي پايان
و دريايه خروشان
بر خاطرم داغ زند
من از هزاران راه رفته و نرفته
گذشته ام
و در کنار تو
کنار کلبه ای تک و تنها
دمی آرام گرفته ام
دلم برای خودم
و برای تو خواهد سوخت
دلم را با هیزمهای باور رويايي عشق روشن ساختم
این آخرین هیزم زندگی من است
بسوزان و گرم شو!