sun_girl
پسندها
2,089

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام سمانه گلی:gol:
    ممنونم بابت چیزی که فرستادی
    فقط ببخشید چشمام ضعیف بود چیزی ندیدم:smile::surprised:
    بازگشت پیکر مطهر و پاک شهید سرافراز اسلام ، سردار سرلشکر حاج علی هاشمی
    نه بابا كجا ناراحت شدم ديدم داره شايعه ايجاد ميشه سريع اومدم روشنگري كنم اه جدي نكنه با هتل يا مهمانسرا يي چيزي قرارداد دارن ؟:surprised:
    اه چرا حرف ميزاري تو دهن مردم نداشتيما من گفتم اگه مهموناش همونا باشن خوب بچه هاشونم ميارن
    ممنونم سمانه خانم اه بازم مهمون نكنه بازم ليز بخوره خداي نكرده اتفاقي براش بيافته اگه ديدينش بگين اشكال نداره هر وقت دوست داشت بياد
    یادت هس قدیم قدیما باهم دوست بودیم برای هم پیام میزدیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    من به شما عرض می کردم خانم مهندس شما به من میفرمودین آقای مهندس

    آخ یادش بخیر

    یادته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    سالها نوشتم برای چه؟ برای که؟
    می خواهم باز بنویسم اما این بار برای تو...نه...نه...دیگر تو نه...من...من از من مینویسم...از من
    به نام او
    من نیز نامی دارم
    نامم قشنگترین واژه ی هستیست
    نامم...
    هر چه باشد مهم نیست چیست مهم این بود که روزگاری صدایی از نامم به گوشم میرسید و اکنون نه!
    اکنون من ... من هستم...پس دیگر چه حاجتیست که تو نامم را بدانی
    من اکنون هستم اما با نیست ها
    من صدای سکوت را میشنوم با گوش جان
    من سایه ی سنگین بودن در عین نبودنم را میبینم گاه پیشاپیشم گاه به دنبالم...گریزانم از هر انچه هست و نادیدنیست
    به دل نگیر خداوندگار قشنگیهایم تو را با هیچ میزانی نمی سنجم تو فراتر از میزان چون منی هستی تو خداوندگار من هستی
    سلام عزیزم
    خیلی خیلی ممنون بابت لطفت
    دست گلت درد نکنه
    سلام آبجی چرا از ما خبری نمی گیری با ما حال نمی کنی؟
    ما دوست داریم مهندس
    نه اتفاقا درمون سبزه....
    باشه...فقط اشتباه یه عکس دیگه رو نیگیری دستت ها
    هر وقت خواستی بیا خبر بده تا شترامونو اماده کنیم ....
    این هم روش خوبیه... اما امکان پذیر نیست.... اخه همه روزا که دانشگاه نیستم....
    امدی شیراز...بیا پیش پارک دم خونمون...روبروی پیتزا فروشه خونه ماست
    :biggrin::biggrin:عزیزمممممم
    جیگر هر وقت عروسی شد و دعوت کردم رو کارتم ادرس کامل هست....
    اما عجب کاریه... بین تمام دانشجویای دانشگاه ما :surprised: بیای همچین کاری کنی... فکر کنم هر کیو پیدا کنی الا من
    امروز باز اشک گوشه ی چشمانم را مهمان شد گویی دلش تنگ شده بود برای چشمانم از شادی زیادم خسته شده بود بی رمق می بارید می بارید می بارید می خواست بگوید اما ...
    امروز باز صدای شکستن گوشه ای از دلم را شنیدم کاش میتوانستم ببینمش که دیگر جایی سالم از ان مانده یا نه نمانده می دانم به خدا می دانم خودم لحظه لحظه نوای شکستنش را می شنیدم می شنیدم ...
    روزها در پس غفلت هایم می گذرند
    بهایش را بی انکه بدانم از کدام درامد می پردازم...می پردازم
    جوانی
    شور
    شیطنت
    کنجکاوی
    .
    .
    .
    می دانی و می دانم همه بهانه است
    برای اینکه بدانی و من نیز بیش تر از پیش...امروزت را ببین
    دیروزت را...
    فردایت مجهول معلومیست که او میداندو...
    بگذریم...
    می بینی همین گذشتن ها همین نادیده گرفتن ها...اری...همین لحظه بهایی بود که برای گذشتن پرداختی
    سمانه جان این حرفو نزن تو خیلیم گلی !!
    اگه اجازه بدی کم کم برم وسایلمو برا فردا اماده کنم ...می دونی که وقت کوچ کردن رسیده !!
    شب با همه زیبا یهاش تقدیم به بهترین دوستم تو باشگاه
    خواهش میکنم.. همین که به یادم بودی یه دنیا ارزش داره....
    نه گلم...چیزی نیست... نگران نباش... یخورده دل تنگ من شده :دی
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا