emroz roze mohemi ast........... emroz avalin roz az baghiye zendegie man ast pas ghalbe khod ra migoshyam ta dobare dost bedaram va betavanam bedone hich khejalat ya tarsi be hame azizanam begoyam dostetan daram
روزی دروغ به حقيقت گفت : مــــيل داری با هم به دريـــا برويم و شنـــا کنيم ، حقيقــت ساده لــوح پذيرفت و گول خورد . آن دو با هم به کنار ساحل رفتند ، وقتی به ساحل رسيدند حقيقت لباسهايش را در آورد . دروغ حيلــــه گـــر لباسهای او را پوشيد و رفت . از آن روز هميشه حقيقت عــــريان و زشت است ، اما دروغ در لبــــــاس حقيقت با ظاهری آراسته نمايان می شود