از نور آموختم ؛
كه سكوت كنم ...
و از سكوت ؛
كه پذيرا باشم ...
راهی طولانی در پيش است ...!
-
از نور آموختم ؛
كه سكوت كنم ...
و از سكوت ؛
كه پذيرا باشم ...
راهی طولانی در پيش است ...!
[IMG][IMG]
سلام گلاب جونیم ...ای بابا اینم از شانسه منه دیگه ....اشکال نداره ...مامان جونی روز تولده حضرت معصومه مبارک ....
مامانی که تولده بچش رو فراموش کرد
AVAL SALAM CHE MIKONI BA KHATERATE KHALIYE BI KHORSHIDAT CHIKARA MIKONI KHABARI AZAT NIST
ماما این عکس خیلی خوشل بود گفتم دوباره ببینیش اجکال نداره که ها ؟؟؟
ای جانم .....وای گلاب جونیم قربونت برم ....ولی الان من اومدم تو هم بودی اخ جووووووووووووونم .....من همین جام ..میبخشی کمی درگیر مسائل و برنامه هایی هستم نمیزاره بیام به دوست جونام و مامان گلاب جیگرم سر بزنم .....برام دعا کن مامانی ....دوست دارم ...فراوووون ..
کسی می گوید آری
به تولد من
به زندگی ام
به بودنم
به ضعفم
نا توانی ام
مرگم
...
کسی میگوید آری
به من
به تو
...
و از انتظار طولانی شدن شنیدن پاسخ من
شنیدن پاسخ تو
خسته نمی شود ...!
سلام سایه جان
خوبین؟
ببخشین من چن روزی نبودم اینه که با تاخیر جواب دادم..
خوشحالم که دوباره میبینمتون..
جابه جا شدین به سلامتی؟مشکلی که پیش نیومد؟
سلام سايه جان
حالتون چطوره؟
خوب هستين؟
ببخشيد كه دير به دير احوال پرسي مي كنم راستش يه مدت هم هست كه درگير يك گلخونه تو هشتگردم.. اوقاتي كه سر كار نيستم ميرم اونجا . براي همين خيلي كم پيش مياد كه وقت آزاد داشته باشم. وگرنه شما كه ميدونين قبلا سر كلاس زياد بودم .
دلم براي همه تنگ شده. از مدير گرفته ، شما و ساير همكلاسيها ...
بازم معذرت مي خوام .
سعي مي كنم بيشتر سر بزنم
موفق و پايدار باشيد
فرزام
سلام سایه جونی
خوبی؟آقا رضا بچه ها خوبن؟
بابا تو نمی خوای اینترنت بگیری؟اگه نمیگیری تا خودم پاشم بیاما
ای سایه جون حرف اون موقع ها رو نزن گذشته دیگه خدا کنه دیگه با کسه دیگه تکرار نشه
منتظرتم با اینترنت بیایا
میان تکه های گم شده ام
سرگردانم ...
من این جا و آن جا
در جستجوی پیوندهایم
در پس کدامین ابهام
جا مانده ام،
که این آواز رازآلود
مرا به خویش می خواند ؟!
بر بیراهه های تردید
گام می زنم ...
میان تاریکی
قلبم را می یابم ...
همان یگانه راهنمای من
در مسیر زمان ،
که از هجوم آموخته ها
گریخته است
پیش می آیم و نگاه می کنم ...
اینک
حقیقت در یک قدمی ست ...!
فریبا حسینی سجادی
خاتون سلام
ممنون مامانی ..
گفته بوديد كه به زندگي زيباتر نگاه كنم.
...
ديروز كه باران باريد چترم را هم زنداني كردم
تا شايد باران چشمانم را بشويد
تا من هم به زندگي زيباتر بنگرم!!!
سلام عزيزم حرف زياد دارم خانومي ولي خب يه كم وضعم ناردسته مي ترسم حرف بزنم بازم حالتو اذيت كنم بهتر كه شدم واست حرف ميزنم آبجي -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
