نمی دانم چه می خواهم خدایا... به دنبال چه می گردم...
شب و روز چه می جوید... نگاه خسته من چرا
افسرده است این قلب پرسوزگریزانم از این...
مردم كه با من به ظاهر همدم و یكرنگ هستند...
ولی در باطن از فرط حقارت به دامانم دو صد...
پیرایه بستند دل من ای دل دیوانه من كه...
می سوزی از این بیگانگی ها مكن دیگر...
ز دست غیر فریاد خدا را بس كن این دیوانگی ها...