titi1370
پسندها
53

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • مراحل زندگیِ من و ترس از اشخاص :|...........دو سالگی : عباس عاغا :|چهار سالگی : نمکی :|شیش سالگی: بچه دزد :|ده سالگی : تاریکی :|سیزده سالگی : جن :|هیجده سالگی : جدایی از دوست دخترم :|بیست و پنج سالگی : تموم شدن حجم اینترنت :))
    موضوع تریبون آزاد امشب:
    -شما چه تیپی میزنی؟
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/412263-تریبون-آزاد?p=5681836#post5681836
    سلام من نمیدونم دی به چی میگن ومنظورشون چیگه... (ولی منظور من از دی ماه تولدمه)
    ازچوپان پیری ک دیگرتوان چوپانی نداشت پرسیدند چ خبر؟؟با لحن تلخی گفت:گرگ شد؛(آن بره ای ک نوازشش میکردم)!

    گل گلدون من شکسته در باد
    تو بیا تا دلم نکرده فریاد
    گل شب بو دیگه شب بو نمی ده
    کی گل شب بو رو از شاخه چیده

    گوشهء آسمون پر رنگین کمون
    من مثل تاریکی
    تو مثل مهتاب
    اگه باد از سر زلف تو نگذره
    من می رم گم می شم تو جنگل خواب

    گل گلدون من
    ماه ایوون من
    از تو تنها شدم چو ماهی از آب
    گل هر آرزو
    رفته از رنگ و بو
    من شدم رودخونه
    دلم یه مرداب

    آسمون آبی می شه
    اما گل خورشید
    از شاخه های بید بالا نمی ره
    دره مهتابی می شه
    اما گل مهتاب
    رو برکه های اب دلش می گیره
    تو که دست تکون می دی
    به ستاره جون می دی
    می شکفه گل از گل باد
    وقتی چشات هم میان
    دو ستاره کم میان
    می سوزه شقایق از داغ

    گل گلدون من
    ماه ایوون من
    از تو تنها شدم چو ماهی از آب
    گل هر آرزو
    رفته از رنگ و بو
    من شدم رودخونه
    دلم یه مرداب
    نمیدونم گفت که برای ارشد مقاله زیاد بهش دادن استاد ها واسه همین نمیتونه بیاد
    من با اجازه برم دونگ یی شروع شد
    شب خوش
    ما استان گلستانی هستیم
    ابجی گلم
    عسل که دیگه نمیاد چون سرش خیلی شلوغ شده کلی درس و مقاله داره
    برای همین دیگه نمیاد
    ماجرای شرط بندی جالب
    بازم مراقب خودت باش ابجی گلم
    چون همدان میدونم خیلی سرده
    البته سرمای استان ما خیلی فرق داره ها
    راستی خانوم دکتر هستی چه خبر؟
    نه عزیز حال خودت برام مهم بود که پرسیدم
    خدا بد نده طیبه خانوم گل
    چرا مراقب خودت نبودی که سرما بخوری اخه؟
    راستی شما کجایی بودین؟
    الان خیلی حالتون بده؟
    چند روزه سرما خوردین؟
    داستانی از پائولو کوئیلو

    یه پسر و دختر کوچولو داشتن با هم بازی میکردن. پسر کوچولو یه سری تیله داشت و دختر کوچولو چندتایی شیرینی با خودش داشت. پسر کوچولو به دختر کوچولو گفت من همه تیله هامو بهت میدم؛ تو همه شیرینی هاتو به من بده. دختر کوچولو قبول کرد پسر کوچولو بزرگترین و قشنگترین تیله رو یواشکی واسه خودش گذاشت کنار و بقیه رو به دختر کوچولو داد. اما دختر کوچولو همون جوری که قول داده بود تمام شیرینی هاشو به پسرک داد همون شب دختر کوچولو با آرامش تمام خوابید و خوابش برد. ولی پسر کوچولو نمی تونست بخوابه چون به این فکر می کرد که همونطوری که خودش بهترین تیله اشو یواشکی پنهان کرده شاید دختر کوچولو هم مثل اون یه خورده از شیرینی هاشو قایم کرده و همه شیرینی ها رو بهش نداده ______________________________________________ عذاب وجدان همیشه مال كسی است كه صادق نیست آرامش مال كسی است كه صادق است لذت دنیا مال كسی نیست كه با آدم صادق زندگی می كند آرامش دنیا مال اون كسی است كه با وجدان صادق زندگی میكند
    اگر تنهاییم چشم مرا بست
    اگر دل از تنم افتاد و بشکست
    فدای قلب پاک ان رفیقی
    که در هر جا ک باشد یاد ما هست!!
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا