چه قدر خسته ام از «چرا»؟
از «چه گونه»!
خسته ام از سؤال های سخت
پاسخ های پيچيده
از کلمات سنگين
فکرهای عميق
پيچ های تند
نشانه های با معنا، بی معنا...
دلم تنگ می شود گاهی،
برای يک «دوستت دارم» ساده
دو «فنجان قهوه ی داغ»
سه «روز» تعطيلی در زمستان
چهار «خنده ی» بلند
و پنج «انگشت» دوست داشتنی!
#مصطفی_مستور