......
-
دمبمون بریده :دی
دمبتون سه چارک:دی
بوس تفی خاص و منحصر به فرد
عیدتون مبارک رفخای ناب خوتم
دوستون دارم عاقا اصنش
به امید بهترین ها برای بهترین های روزگار
سلام
عیدتون مبارک رفقا
سلام:|
من مشغول اتاق تکونی هستم.
تا الان سه پلاستیک بزرگ کاغذ و خرت و پرت دارم بیرون میکنم.
انگار اتاقم تولید زباله میکنه:دی
مامانم میگه هر سال جوری تمیز میکنی اتاقتو که تا یه سال نیاز به تکوندن نداره
کوجا رفتید باز غیبتون زد؟ :|
گاهی خیلی دلم خواسته جایی چیزی بگم
اما خودم رو وادار به سکوت کردم
و بعد دیدم چه بهتر خدا حرف زد!
خدا خوب بلده حرف بزنه
با حکمتاش با کارهاش با نشونه هاش و ...
----
ما میخوایم ( مخصوصا که دیگه مامان دست تنها هستن و منم نمیتونم کمکشون کنم)
اما!
تو که حتی نمیتونی اتاقتو تمیز کنی چ برسه ... :|
بچه ها کارگر خواستین دم عیدی تارف نکنین.
سر قیمتشم با هم کنار میایم:|
کارمم خوبه:|
اتاقم شده بازار شام اما برای اولین بار در زندگیم هست که حوصله تمیز کردنش رو ندارم:|
از علایم افسردگی چیه:ی اما خودم فک میکنم از علایم خونه تکونیه:|
اصن حرف نمیزنه فیو که. در و گوهر میباره از دهنش:دی اصن ادم دوست داره اس ام اسش کنه بفرسته برا دیگران:دی
"سکوت می کنم تا خدا حرف بزند!"
تا بی انتها دوست دارم زهرایی
سلام عزیز دلم
فیونا بدجور به سکوت علاقمند شده
سکوت می کنم تا خدا حرف بزند!
یادم نی کی کیه
فک کنم دنباله ی بارون بود.
الهی عزیزم
در اولین فرصت ی مثبتشو میدم که بره پایین :دی
نفیذ بهش بوگو در مورد کی صوبت میکنیم (بعید میدونم اصن درباره ی کسی صوبت بکنیم:دی)
هاع! خراااااااااااااب
هیشکی ج منو نمیده؟دیگه دوسم ندارین؟
کی کیه ستی؟:دی
امتیازت مونده تو حلقم پایین نمیره:|
عاغا شوما درباره کی صوبت موکونید خو...شکلکِ بگید منم بدونم
هاع نفیز من لپ و لب و لوچه ی مطلب رو گرفتم ..عصن یه وضی:دی...منم نظرم به نظرت نزدیکه
یه مورد از این آقایون خواستگارم بود..کلا طرف تو حال خودش بودا...خراااااااب:دی
بزودی مینویسم نفیذ
بذار احساس امنیت کنم اول :دی
این شکلک رو از صفحه بابای سایت کپی کردم:دی خوشم اومد. برش داشتم برا خودم
ستی یه چیزی بگم به فیو حسودیت نمیشه؟!
خب میگم.
فیو قبلنا خوشگل مینوشت. خوشگل حرف میزد. اون نوشتاهاشو و دست خطاشو بیشتر دوز داشتم
رسول یونان رو که میشناسین؟! خب!
ازش پرسیدن بهترین شهر دنیا کجاست: گفت تهران. طرف بهش گفت تهران که خیلی شلوغه! گفت به خاطر همون دوسش دارم
حالا منم با رسول یونان هم عقیده ام. لی لی لی لی مبارکم باشه:دی
دلم میخواد عید میرفتیم یزد. البته فقط دلم میخواد:|:|دلم خیلی چیزا میخواد لامصب.
چند روز پیش رفته بودیم، اجیل ماجیل بخریم. تو مغازه یه خانمی اومده بود. کمِ کم 67 یا 68 داشته. ناخوناش بلند و قرمز جیغ بود!
به 67 یا 68 سالگی خودم فکر کردم!
بدم میاد از مردایی که زیادی احساساتین. مرد باس قوی باشه. جوری احساساتشو بروز بده که زن خر کیف بشه.
نه اینکه ادم احساساتی نیستم. چرا اتفاقا ادم احساساتی هستم. محبت کردن رو دوست دارم:دی اما برای مرد یه جور خاص بیشتر دوست دارم! نمیدونم تونستم لپ کلام رو برسونم یا نه! اگر نتونستم موضوع رو ولش کنید
یعنی مردای زیادی احساساتی و رویایی میزنه تو ذوقم شدید!
البته این مورد رو وقتی پست های بعضی ها رو دیدم دارم میگم! وگرنه فک نکنید الان تو فکر این چیزای خاک برسری هستما:دی:دی
خدا بگم ستی....
________
خیلی بدی زهرا
بگو ببینم کیه :دی
امتیازمم نوش جونت
چطو نفیذ؟ :دی
یه باره هم گفته زن
نکرده بگه دختر دست کم
ببین وضع پسره چقد خراب بوده
عوضش ما مرد شدیم
والا!
ستی خعلی نامردی امتیاز منفی میدی
خو نمیرسم بیام زیاد...حوصله ندارم دیگه...پیر شدم خو میفهمی پیر:دی
اونو دیگه نیدونم ستی
چطو نفیز؟:دی
بعضی پسرا اشتباهی پسر شدن! باید زن میشدن
که نمش صداشو میشناسه؟ :|
بارون صدای احساسه:دی
بارون کیه مگه؟ :/
ستی با بارونه:دی -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...