سلام
فضایی که من توی مصرع اول شعرم نوشتم تصویر و در واقع ترسیمی از روز قیامت هست منظورم از غم
غم ناشی از گناهانی هست که آدمی توی زندگیش مرتکب میشه و ظلمت در واقع فضایی غبار آلود و مه گرفته و تاریک که ناشی از سنگینی گناهان .آتش در نگاه من همون آتش جهنم و پل صراط هم به همون مفهوم خودش در واقعیته و سیاهی چاه هم همون جایگاهی هست که انسان گنه کار هنگام عبور از پل صراط در اون می افته. "در واقع شرایط غم بار و دردناک آدم گنه گار در مواجه با روز قیامت ودر لحظه عبور از
پل صراط "و در مصرع دوم لحظه ایی به تصویر کشیده شده که امام حسین در برابر حالا اون عمل نیکی که فرد در عمرش انجام داده (گریه ایی برای امام / شکسته شدن دلی و یا .........)شافع فرد در روز قیامت میشه و اون فرد رو از آتش دوزخ نجات میده.
واما آخرین کلام .....
توی این تایم دوست خوبی بودی فکر میکنم تا الانم من رو شناخته باشی اگر هم نشناختی خیلی سخت نگیر در هر حال امیدوارم موفق باشی من دیگه باید برم
قربانت ...