bme.masood
پسندها
156

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • :gol::gol:سلام مسعود جان
    حالم خیلی مساعد نیست
    از دست خودم شاکی ام
    من می روم خاطره ام می ماند /گر نماند تو به سخت مگیر خاطره ات پا برجاست
    سلام
    فضایی که من توی مصرع اول شعرم نوشتم تصویر و در واقع ترسیمی از روز قیامت هست منظورم از غم
    غم ناشی از گناهانی هست که آدمی توی زندگیش مرتکب میشه و ظلمت در واقع فضایی غبار آلود و مه گرفته و تاریک که ناشی از سنگینی گناهان .آتش در نگاه من همون آتش جهنم و پل صراط هم به همون مفهوم خودش در واقعیته و سیاهی چاه هم همون جایگاهی هست که انسان گنه کار هنگام عبور از پل صراط در اون می افته. "در واقع شرایط غم بار و دردناک آدم گنه گار در مواجه با روز قیامت ودر لحظه عبور از
    پل صراط "و در مصرع دوم لحظه ایی به تصویر کشیده شده که امام حسین در برابر حالا اون عمل نیکی که فرد در عمرش انجام داده (گریه ایی برای امام / شکسته شدن دلی و یا .........)شافع فرد در روز قیامت میشه و اون فرد رو از آتش دوزخ نجات میده.
    واما آخرین کلام .....
    توی این تایم دوست خوبی بودی فکر میکنم تا الانم من رو شناخته باشی اگر هم نشناختی خیلی سخت نگیر در هر حال امیدوارم موفق باشی من دیگه باید برم
    قربانت ...
    گفته از نوشته هام برات بنویسم چند وقت پیش یه پروسه ایی اتفاق افتاد من به یه شعر درباره امام حسین(ع) احتیاج داشتم مجبور شدم یه بیت شعر بنویسم والانم خیلی دوستش دارم
    "غم بود و ظلمت و آتش و پل صراط و سیاهی چاه/ناگه نوایی برآمد از آسمان صبر کن حسین من آمد شد شفیع راه"
    به سلامداداش مسعود چه عجب یه بار من اومدم تو باشگاه تو همon هستی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    همیشه یا قبل از من میای یا بعد از من .........
    حقیقت آدم ها ان نیست که برشما اشکار می کنند بلکه آن است که از آشکار کردنش عاجزند. بنابراین اگر می خواهید آنها را بشناسید به آنچه می گویند گوش ندهید بلکه به آنچه نا گفته می گذارند گوش بسپارید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    خسته ام ....شاید بیش از همیشه.............
    کاش می شد بند کتو نی هایم را به هم می بافتم وباآن از زندان درون خودم فرار می کردم کاش می شد.................
    در این غبار غمزده احساس خنده هایم گم می شود. خستگی موجی از انتظار را در وجودم کهنه می کند اما یادم باشد....................... یادم باشد که مولانا گفت:" هرکس نردبانی دارد وآسمانی..."
    سلام دادا مسعودخوبی؟؟؟ اگه منظورت از فشار درس با توجه به عکس آواتارمه که باید گم من توی اون یه
    پروفسور به تمام معنام.................... ولی اگه درمورد دانشگاه میگی بگم دست رو دلم نذار که خونهدیگه تایم خاصی برامون نمونده اون وقت من کلی کار نیمه تموم دارمامشبم جنازه ام تمام تنم کوفته است تازه برای فردام طراحی هام هم مونده باید بشینم کلی وقت طراحی کنم
    وقتي اتفاقي برايتان مي افتد چه خوب وچه بد به معنايش فكر كنيد در پشت اتفاقات زندگي منظوري نهفته است كه به شما ياد مي دهد چه طور بيشتر بخنديد وسخت گريه كنيد....
    در رفاقت با وفا بودن شرط مردانگی است /ورنه با یک استخوان صد سگ رفیقت می شوند..........
    :gol::gol:راستی یه خواهش ازت داشتم ................... رفتی حرم من رو هم یاد کن .سلامم هم به امام رضا برسون. بگو دلم برای حرمش تنگ شده. گرچه که اونجا رفتن لیاقت میخواد. یه التماس دعا ویژه هم دارم.....
    سلام مسعود جون قربونت بازم برات متن مینویسم
    بابت توضیح هم ممنون من به ریاضی خیلی علاقه داشتم ولی جدایی از اون طراحی رو هم ویژه دوست داشتم این بود که هنرستان گرافیک خوندم طراحی صنعتی هم زیر شاخه گروه هنر وتنها رشته مهندسی اونه . هر چیزی که توی زندگی باهاش سر وکار داریم از یه قاشق گرفته تا مبلمان / جواهر /کیف وکفش/ خودرو/ لوازم خانگی/ بسته بندی ها و.............. همه وهمه اش طراحش یه طراح صنعتی هست شما هم
    طراحی دارید ولی بیشتر سر و کارتون با ریاضیاته. من یه چند سالی میشه ریاضی نخوندم با وجود این که ریاضی هم خوب بود ولی این ترم که ریاضی داریم حسابی هنگ کردم فقط آخر ترم خدا به دادم برسه با این استاد باحال
    سلام مسعود جون خوبی؟ چه خبر؟ باید سرت شلوغ باشه؟ من که حسابی درگیرم . صبح تا شب دانشگاه آدم و خسته میکنه ولش کن..............فکر میکنم با اون تصوری که من از مهندسی پزشکی داشته باشم رشته من خیلی شبیه به رشته تو باشه یه کم از رشته ات برام توضیح بده ببینم درست فکر میکردم یا نه.......... قربونت
    خوش باشی
    گاه یک سنجاقک به تو دل میبندد / وتو هر روز سحر می نشینی لب حوض / تا بیاید از راه / از خم پیچک نیلوفر ها/ روی موهای سرت بنشیند/ یا که از قطره آب کف دستت بخورد/ گاه یک سنجاقک/ همه معنی یک زندگی است.......................!
    هر انسانی با سر نوشتی خاص پا به دنیا می نهد /باید وظیفه ای را به انجام برساند /کاری را باید پایان برد/ نه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!/ آمدنت تصادفی نیست /آمدنت مقصودی به دنبال دارد / هدفی فرا راه توست /کل را اراده بر این است که کاری را با دستان تو به انجام برساند .............................:gol::gol::gol:
    سلام دادا. الان كه اصفهانم ودفتر نوشته هام همراهم نيست ولي توي اولين فرصت به روي چشم.
    گفتي اسمم دوست دارم امير علي صدام كني....... شهرم هم يه جورايي با شهر شما فاميل.......
    تو براي من يه آشنايي يه آشناي خوب.............
    ............................................................................................................................
    ............................................................................................................................
    ..................در تمامی رنجهایی که میبریم صبر اوج احترام به قوانین الهی است....( تمام نقطه چین های اول جای حرف های نگفتنی بود.):eek::crying2::w20::w10:
    سلام دادا خیلی خوشحالم از اینکه چیزهایی که برات مینویسم رو با تامل میخونی..........
    من خودم علاقه زیادی به نویسندگی دارم گهگاهی هم متن ادبی مینویسم.پرسیده بوده بودی ترم چندم باید بگم ......... ( شب دراز است وقلندر بیدار............ ) من راه زیادی تا فارق التحصیلی دارم تو ترم چندی ؟
    دلم برای خودم تنگ میشود گاهی .......... دلم.......
    و چه جالب گفت سهراب جور دیگر باید دید
    وکسی میگوید سر خود بالا کن/ به بلندا بنگر/ به بلندای عظیم/ به افق های پر از نور امید/ وخودت خواهی دید/ وخودت خواهی یافت/ خانه دوست کجاست/ خانه دوست در آن قلب پر از نور خداست/ وفقط دوست خداست.
    :eek:سلام داداش کجایی هر شب کله ام تو آسمونه بلکه پیدات کنم نیستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:surprised:;)
    و هنرمند کسی است /که میان آتش ودود/ خلوتی دارد هنوز/ وخدایش همه شب /دست مهری به سرش دارد هنوز/ هر کجا پر نوری از بوم/ هر کجا لکه ی رنگی زیبا /که به جان تو خزید/ ودلت را لرزاند/ بی گمان/ ذره ای لطف قشنگ است هنوز/ هر کجا پای گلی /پای سبزه یا آبی/ پای یک منظره روحانی/ غرق نوری وخدا /من رو از یاد مبر/ سخت محتاج دعام
    سلام ببينم حالا نكته نميگرفتي چي ميشد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اما بچه ي كجا من توي همين دنيا زندگي ميكنم .مهندسي طراحي صنعتي ميخونم و صدقه سري رشته ام كوي نشين نقش جهان ايران شدم.
    دیددددددددددددددددددی دوباره یادم رفت ببینم کجیی درس میخونی؟اصلا بچه کجایی؟
    13 روز تعطیلی هم تمام شد اما یادمان باشد تنها عید بهانه ایی بود تا بهار طبیعت را با بهار دلهامان پیوند بزنیم
    آآآآآآآآآآآآآآآآآآآخ آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآخ دیدی اشتباه شد. ولش کن سلام داش مسعود چطوری؟ راستی ببینم چی میخونی؟ اصلا این mbe یعنی چی؟ آهااااااااااااااااااااااا فهمیدم یعنی معتاد بیکار افراطی یاننننننننننننننننه یعنی مهندس باهوش احساسی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    دیدی یادم رفت عییییییییییییییییییییییییییییییییییدتم مبارک
    گفتی همینجا نیام؟:whistle:
    خیلی اتفاقی پیش اومد مسعود جان
    به جان تو:hypocrite:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا