قدم زدن در جنگل،
دراز کشیدن بر سبزهها،
کنارِ دریاچه وُ کوهستانی نشستن،
گلهیی گوسفند را تماشا کردن،
وَ با سگی سخن گفتن!
به صدای آتشِ بخاری گوش دادن،
با انسانهایی که دوستشان داری
روزها را رَج زدن!
آزادیِ تجربه شُده،
آزادیِ دوست داشتنی...