زیبا بود. کاش هم خود زنان و هم مردان جامعه ما قدر این شاهکار آفرینش را میدانستند.افسوس که همه چیز بوی منفعت طلبی میدهد و برای لحظه ای هوس ارزشها را قربانی میکند.
زندگی میکنم...
حتی اگر بهترین هایم را از دست بدهم...!
چون این زندگی کردن است که بهترین های دیگر را برایم میسازد...
بگذار هر چه از دست میرود برود...!
من آن را میخواهم که به التماس آلوده نباشد،
حتی "زندگی" را...!
همیــــشه جایی در حوالی دلتــنگی من جــاری می شــوی…
جــاری می شــوی در ابـــریِ چشــمانـــم…
و می بـــاری آنقــدر تا زلال شـــوم…
تا آســمانی شــود هــوایِ دلــم…
آنقــدر که با همـــه روحـــم حــس کنـــم…
داشتــــن تو …
می ارزد…
به تمـــام نداشــته هـــای دنیــــا…
بادهاي سهمگيني ميوزد.
موجهاي خشمگين مي خيزد از دريا
در گذرگاه حيات و زندگاني
« كوه » خواهي بود، يا چون كاه؟
كوه اگر باشي، تواني ماند
روي در روي هزاران موج
سينه اندر سينه هر باد ... هر طوفان
كاه، اگر باشي چه ميداني
خرمني را در مسير بادها بنگر
آنچه مانده گندم است
و آنچه باد، آن را...
در خواب ناز بودم شبی ...دیدم کسی در میزند... در را گشودم روی او... دیدم غم است در میزند... ای دوستان بی وفا... از غم بیاموزید وفا... غم با این همه بیگانگی... هر شب به ما سر میزند...