2خرداد
پسندها
10

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • از باران با ترانه..

    باز باران٬ با ترانه میخورد بر بام خانه»
    خانه ام کو؟ خانه ات کو؟
    آن دل دیوانه ات کو؟
    روزهای کودکی کو؟
    فصل خوب سادگی کو؟
    یادت آید روز باران گردش یک روز دیرین؟
    پس چه شد دیگر٬ کجا رفت؟خاطرات خوب و رنگین
    در پس آن کوی بن بست در دل تو٬ آرزو هست؟
    کودک خوشحال دیروز غرق در غمهای امروز
    ... یاد باران رفته از یاد آرزوها رفته بر باد
    باز باران٬ باز باران میخورد بر بام خانه بی ترانه ٬ بی بهانه شایدم٬ گم کرده خانه
    باران ؛‎

    شیشه ی پنجره را باران شست‎
    از دل من اما‎
    چه کسی نقش تو را خواهد شست ؟‎
    آسمان سربی رنگ‎
    من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ‎
    می پرد مرغ نگاهم تا دور‎
    وای ، باران‎
    باران ؛‎
    پر مرغان نگاهم را شست‎
    و ندایی که به من می گوید‎ :‎
    "‎گر چه شب تاریک است‎
    دل قوی دار ، سحر نزدیک است‎ "
    باز کن پنجره را‎
    تو اگر بازکنی پنجره را‎
    من نشان خواهم داد‎
    به تو زیبایی را
    می توان‎
    از میان فاصله ها را برداشت‎ ‎
    دل من با دل تو‎
    هر دو بیزار از این فاصله هاست‎ “
    قصه ی شیرینی ست‎
    کودک چشم من از قصه ی تو می خوابد
    رفته ای اینک ، اما ایا‎
    باز برمی گردی ؟‎
    چه تمنای محالی دارم‎
    خنده ام می گیرد
    گاه می اندیشم‎
    می توانی تو به لبخندی این فاصله را برداری‎
    تو توانایی بخشش داری‎
    دستهای تو توانایی آن را دارد‎
    که مرا‎
    زندگانی بخشد‎

    چشمهای تو به من می بخشد‎

    شور عشق و مستی‎

    و تو چون مصرع شعری زیبا‎

    سطر برجسته ای از زندگی من هستی

    کاهش جان من این شعر من است‎

    آرزو می کردم‎

    که تو خواننده ی شعرم باشی‎

    راستی شعر مرا می خوانی ؟

    کاشکی شعر مرا می خواندی
    ممنون که پاسخ دادید .

    آخه یکی از دوستان رویت نکرده بود .

    سپاس

    شاد و پیروز باشید دوست ِ من...:gol:
    :D
    سخت می گیرینا...

    نمی خواین بگین که واقعا تاریخ تولدتونه؟:smile:

    خوبم
    مرسی
    سلام جناب دوم خردادی!
    حالتون چطوره؟
    اوضاع روبه راهه؟


    بابت تصاویرم ممنون:)
    به روز ها دل نبند ...

    روزها به فصل که میرسند ، رنگ عوض میکنند .

    با شب بمان ، گرچه تاریک است ، اما همیشه یک رنگ است...:gol:
    گفتم : تو شـیرین منی . گفتی : تو فرهـادی مگر ؟ گفتم : خرابت می شـوم . گفتی : تو آبـادی مگـر؟ گفتم : ندادی دل به من . گفتی : تو جان دادی مگر؟ گفتم : ز کـویت مـی روم . گفتی :تو آزادی مگـر؟ گفتم : فراموشم مکن . گفتی : تو در یادی مگر......؟
    فرقی نمی‌کند؛
    در کوچه‌های مدینه یا در کوچه های منامه؛
    دست شُرطه‌های حجاز، همیشه سنگین است
    التماس دعا
    یاحق.
    مرسی ازعکستون.
    سهراب:اهل كاشانم.

    م.م:اهل غمهایم من

    سهراب:روزگارم بد نيست.
    م.م:بد نمي دانم چيست
    سهراب:تكه ناني دارم ،
    م.م: نان برفتست و ايمان زپي اش مست و خرام،
    سهراب:خرده هوشي ،
    م.م:هوش امروز شدست عقل معاش،من نميخواهم،نه
    سهراب:سر سوزن ذوقي .
    م.م:ذوق امروز سكوتست ،سكوت
    سهراب:مادري دارم ، بهتر از برگ درخت .
    م.م:مادرم ميگويد"من مريضم ،نه چون برگ درخت"
    سهراب:دوستاني ، بهتر از آب روان .
    م.م:خانه دوست كجاست؟
    آموخته ام که خدا عشق است وعشق تنها خداستآموخته ام که وقتی ناامید میشوم خدا باتمام عظمتش عاشقانه انتظار میکشددوباره به رحمتش امیدوار شومآموخته ام اگرتاکنون به آنچه خواستمنرسیدم خدا برایمبهترش را درنظرگرفتهآموخته ام که زندگی دشوار است ولی من از آن سخت ترم
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا