ن
پسندها
1,553

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • هنگامه....

    ای دل لبریزازشوق وامید!
    کاش می دیدی که فردانیستیم.

    کاش می دیدی که چون پنهان شدیم؛
    درهمه آفاق پیدانیستیم.

    گرچه هرمرگی تسلی بخش ماست
    کاندراین هنگامه تنهانیستیم!

    بدترازمرگ است آن دردی،که:باز،
    زندگی می خندد و،مانیستیم!!!
    دست ها...ودست ها

    به دست های اونگاه میکنم
    که می توانداززمین
    هزارریشه گیاه هرزه رابرآورد
    ومی توانداز فضا
    هزارهاستاره رابه زیرپردرآورد

    به دست های خودنگاه میکنم
    که ازسپیده تاغروب
    هزارکاغذسپیدراسیاه می کند
    هزارلحظه عزیزراتباه می کند
    مرافریب می دهد
    تورافریب می دهد
    گناه می کند!!!

    چراسپیدراسیاه می کند؟
    چراگناه میکند!؟
    دریچه...

    بازوبه گردنم ازمهر،حلقه کن
    برآسمان بپاش شراب نگاه را
    بگذارازدریچه چشم توبنگرم
    لبخند ماه را.
    سلام دوسته عزیز

    اگه دوست داشتید به این تاپیک سربزنید ممنون

    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/397996-تصاویر-و-مطالب-تکان-دهنده-خوردن-جنین-در-چین
    جادوی سکوت....
    من سکوت خویش راگم کرده ام!
    لاجرم در این هیاهو گم شدم
    من،که خود افسانه می پرداختم،
    عاقبت افسانه مردم شدم!!!!!!
    سلام
    دارم به سوالت فکر میکنم،یه جوابم پیداکردم که در اسرع وقت برات میفرستم ولی نمیتونم باهات تماس بگیرم چون میخوام هوییتم نامعلوم بمونه،ممنون از اعتمادت!!!!!!!
    زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست

    هرکسی نغمه خود خواند واز صحنه رود

    صحنه پیوسته بجاست

    خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

    پس همیشه نغمه های خوب بسرایید تا به بهترین شکل در یادها بمانید.........
    سلام نادین دوست عزیزم بابت پستای زیبات ازت متشکرم
    شرمنده دیر جواب دادم چون من کم میام
    گل زیبا به پروانه چنین می گفت:
    فرار نکن ببین چقدر سرنوشت ما با یکدیگر فرق دارد! من در جای خود می مانم و تو می روی. نگاه کن ما چقدر به یکدیگر علاقه داریم؟ ما دور از آدم ها زندگی می کنیم. آن قدر به هم شباهت داریم که مردم می گویند هر دوی ما گل هستیم ولی افسوس تو آزادی و من اسیر زمین هستم چه سرنوشت وحشتناکی؟!
    چقدر دوست داشتم می توانستم پرواز تو را در آسمان ها با نفس خود عطر آگین کنم ولی تو دور از من از میان گلهای دیگر فرار می کنی و من باید در جای خود بایستم و چرخیدن سایه ام را زیر پاهایم تماشا کنم.
    تو می گریزی و باز می گردی و عاقبت به جای دیگر می روی تا بهتر بدرخشی و برای همین است که هر روز صبح تو مرا گریان می بینی!
    آه برای این که عشق ما پایدار بماند ای پادشاه من یا تو هم مثل من ریشه بگیر یا مرا هم مثل خودت بال بده!
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا