برای تو می نویسم

وضعیت
موضوع بسته شده است.

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

یک شب ز ماورای سیاهی ها
چون اختری بسوی تو می ایم
بر بال بادهای جهان پیما
شادان به جستجوی تو می ایم
سرتا بپا حرارت و سرمستی
چون روزهای دلکش تابستان
پر میکنم برای تو دامان را
از لاله های وحشی کوهستان
یک شب ز حلقه که به در کوبم
در کنج سینه قلب تو می لرزد
چون در گشوده شد تن من بی تاب
در بازوان گرم تو می لغزد
دیگر در آن دقایق مستی بخش
در چشم من گریز نخواهی دید
چون کودکان نگاه خموشم را
با شرم در ستیز نخواهی دید
یکشب چو نام من به زبان آری
می خوانمت به عالم رویایی
بر موجهای یاد تو می رقصم
چون دختران وحشی دریایی
یکشب لبان تشنه من با شوق
در آتش لبان تو میسوزد
چشمان من امید نگاهش را
بر گردش نگاه تو میدوزد
از زهره آن الهه افسونگر
رسم و طریق عشق می آموزم
یکشب چو نوری از دل تاریکی
در کلبه ات شراره می افروزم
آه ای دو چشم خیره به ره مانده
آری منم که سوی تو می آیم
بر بال بادهای جهان پیما
شادان به جستجوی تو می آیم

فروغ فرخزاد

 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این بار تو بگو دوستت دارم
نترس
من آسمان را گرفته ام که به زمین نیاید!!!
 

kajal4

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=6]بعضی حرفا رو باید زد اما ، نمیتونی بگی ...
بعضی حرفا رو نباید زد اما ، نمیتونی نگی ...
و من این روز هــآ ماندهـ ام ...
میان دوراهی باید ها و نباید ها ...
توانستن و نتوانستن ها ...
من این جــــآ هستم میان بحث و جدل عقل و احساس ...
[/h]
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
گاهی سکوتم را به معنایی این نذار که دوستت ندارم نه انقدر دوستت دارم که وقتی میبینمت تنها تماشایت میکنم
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]در جستجوی چه جوابی هستی[/FONT] ....

[FONT=&quot]وقتی عاشقت را آزار می دهی ؛[/FONT]

[FONT=&quot]و بعد از او می پرسی[/FONT]:

[FONT=&quot]دوستـــــــــــــــم داری ... ؟؟؟[/FONT]

 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز


[FONT=&quot]اينجا منتظر توام[/FONT]

[FONT=&quot]خيلي گذشت نيامدي،[/FONT]

[FONT=&quot]روزها ست كه مرا اينجا كاشته اي[/FONT]

[FONT=&quot]قد كشيده ام ميبيني[/FONT]!!!!
[FONT=&quot] .[/FONT]
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز

[FONT=&quot]برای با تو ماندن[/FONT]
[FONT=&quot]قفل سکوتت را باید باز کنم؛[/FONT]
[FONT=&quot]اما[/FONT]
[FONT=&quot]کلید همیشه دست تو است[/FONT]!

( [FONT=&quot]رضا کاظمی[/FONT] )
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
هر روز در انتظار هستم هر روز به خود میگویم اگر بیاید کلی حرف برای گفتن دارم اما میدانم اگر بیاید تنها میخواهم اشک بریزم اخر توان ندارم ببینمش و با او قهر کنم یا دلخور شوم کاش تنها کمی بیشتر کنارم بود نه میدانم همیشه کنارم هست اخر در قلبم در روح .وجانم به سر میبرد
 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو را میشناسم
تو سالهاست که با منی!
مردی از جنس بلور
پاک
با احساس
مهربون

به زبان ساده تر یه ماه مغرور.
عزیز دلم در اسمان بی کسی نازنین این تویی که مثل ماه می درخشی
به همین خاطراست که از وقتی عطر حضورت را حس کردم اسمت را گذاشتم ماه نازنین.
اما نه اشتباه کردم!
اخر ستاره هایی که عاشقانه اطرافت تنازی میکنند به این اسمان تنها اجازه نمی دهند با ماهش خلوت کند.
ای کاش روزی برسد که تو فارغ از این ستاره های گستاخ ابرهای فاصله را کنار بزنی و اسمانت را در اغوش بکشی
.
به امید ان روز
 
آخرین ویرایش:

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
...........

...........

اهسته میایم به طرفت تا خواب از چشمانت نرود ولی تا رسیدم کنارت نمیدانم چه شد که چشمهایت را باز کردی و با لبخند مهربان ارام گفتی دیر برگشتی خیلی منتظرت بودم و من ارام بگویم ببخشید وقتی میگویی شام نمیخوری با لبخند میگویم مگر نگفتم شامت را بخور من کار دارم و تو ارام گفتی بدون حضورت غذا از گلویم پایین نمیرود و من تنها از این حرف ناراحت شدم میدانی سالهاست ارزو دارم که دوباره شام نخورده باشی و من اینبار بیایم تا با تو شام بخورم نه دیگران ولی حیف این خاک بین من و تو جدایی انداخت سالهاست به سراغ قبرت میایم و به خاطراتمان فکر میکنم کاش همان مردی بودم که تو ارزویش را داشتی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به تو تقديم ميكنم تمام احساسات دورنم را

كه مشتاقانه تو را طلب ميكنند.

به تو تقديم ميكنم لحظه لحظه هاي دلتنگي ام را

كه به وسعت تمام روزهايي است

كه بي تو سركردم.

وبه تو تقديم ميكنم عشق را

كه در تپشهاي قلبم

و دراشتياق چشمان هميشه

منتظرم ، يافتم.

اين ارزشمندترين هديه من به توست

گوشه اي از قلبت پناهش ده و با

خورشيد مهرباني ات نگهبانش باش.

هميشه در خاطرم خواهي ماند.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
قلب مرا ميان غمت جا گذاشتي


تا در حريم غربت من پا گذاشتی



رفتي و در سكوت تماشا نموده ام



تنهايي **ِ مرا تو چه تنها گذاشتي



رفتي و سهم عشق براي دل تو بود



سهمي براي اين دلم آيا گذاشتي ؟



يك بغض كال، يك سبد از درد بي كسي



سهم من غريب كه اينجا گذاشتي



گفتي بهار مي رسد اما دروغ بود



در قلب من غمي چو اهورا گذاشتي



مجنون ديگري شدي و دشت پيش روت



من را ميان غصه چو ليلا گذاشتي



گفتي كه از بهشت نصيبي نبرده اي




آن را تمام گردن حوا گذاشتي



يك قطره اشك سهم من از روزگار شد



در لحظه اي كه پاي به دنيا گذاشتي

 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نترس از سفر ها که یار توهستم
نترس از خطرها کنار توهستم
نترس از زمانه که بی اعتبار است
که هر لحظه من اعتبار تو هستم
کنار تو هستم که یار تو هستم
که بیش از خودت بی قرار تو هستم
چه با هم چه تنها چه حالا چه فردا
چه در آسمان و چه خاک و چه دریا
اگر سبز و شادی اگر زرد و غمگین
اگر گرم و سرشار اگر سرد و مسکین
کنار تو هستم که یار تو هستم
که بیش از خودت بی قرار تو هستم
در آتش ببینی اگر خانه ات را
برد آب اگر کوی و کاشانه ات را
بسوزی اگر سود و سرمایه ات را
بگیرد اگر آسمان سایه ات را
کنار تو هستم که یار تو هستم
که بیش از خودت بی قرار تو هستم
چه در عهد بستن چه وقت گسستن
چه در اقتدار و چه وقت شکستن
اگر هر چه دیدی و هر چه شنیدی
هر آنجا که ماندی به هر جا رسیدی
کنار تو هستم که یار تو هستم
که بیش از خودت بی قرار تو هستم

 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

هوای دلم ابری بود
بارانی در زندگیم بارید
و بعد از آن تو آمدی
آسمانم آبی شد
و تو شدی رنگین کمان زندگی من
 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ماه نازنین تو با یک قلب عاشق آمدی
و با یک سبد لبخند
و آنگاه بود که ابرهای خاکستری را
به کناری زدی
تا همه ی وجودم را
خالصانه در آغوش بگیری
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
تو همیشه در قلبم هستی این را خوب میدانی
تو در تک تک لحظات تنهایی من هستی این را خوب میدانی
تو تنها غمی هستی که در نگاهم هست
دوستت دارم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
میون این خاطره ها
گم شده ام هزار هزار
کاشکی که باز خبر بیاد
ازت برام قطار قطار
میون این فاصله ها
میمیرم و زنده میشم
زنده میشم چه فایده
وقتی که تو نیستی پیشم
اگه یه روز نبینمت
دلم نفس نمیکشه
اگه بیای تو نقاشیش
دیگه قفس نمیکشه
خط خطیام برای تو
قلب تورو میخوام فقط
رنجیدی از من که بگم
مهربونی میخوام ازت
رفتی و من تنها شدم
نگفتی این دل میمیره
نمیدونستی که دلم
فقط با تو جون میگیره
دلم میخواد آواز بخونم
برای تو برای تو
هرچی دارم تو زندگیم
فدای تو فدای تو
خوب میدونی که زندگیم
چیزی به جز کاغذا نیست
کاغذامو بهت میدم
جونم که هیچ قابلی نیست
کاغذامو آتیش بزن
ولی بازم برام بخند
درای غصه هامو باز
با خنده هات واسم ببند
شعر منو ببین که باز
اشکامو قایم میکنم
اگه بازم دریا بیای
دستامو قایق میکنم
برگشتی اما عشق من
انگار واست غریبه ام
خیلی دلم گرفت آخه
خنده هاتو ندیده ام
میون این خاطره ها
بازم منو نشونه کن
آغوش گرم و نرمتو
واسم یه آشیونه کن
نمیدونم نمیدونم
دوسم داری یا نداری
میترسم از اینکه بری
باز منو تنها بذاری
تنهایی رو دوس ندارم
تنهایی قلبم میگیره
تنهایی آرزوی من
تو قلب من زود میمیره
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همه چيز را بخاطر تو دوست دارم
من غم را در سكوت ،
سكوت را در شب،
شب را در بستر ،
بستر را برای انديشيدن به تو دوست ميدارم
من عشق را در اميد ،
اميد را در تو ،
تو را در دل،
دل را در موقع تپيدن به خاطر تو دوست دارم
ای دوست من خزان را به خاطر رنگش،
و بهار را به خاطر شكوفه هايش
و خدايی كه دل را برای تپش ،
تپش را در پاسخ ،
پاسخ را در چشمان قشنگ تو برای عصيان زندگی آفريد دوستدارم
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
تنها در کنار تو لحظات زندگیم زیباست
تنها یاد تو باعث لبخندی میشود بر لبانم
تنها یاد تو مرا مشتاق زندگی میکند
تنها یاد تو به من امید میدهد
 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

گـ ـنـاهـش گـ ـردن خـودت

امروز هـ ـم روزه بـ ـودم

کـه حـسـرت داشـتـنـتــ را خـوردم...
 

mahsa.mahsa

عضو جدید
کاربر ممتاز
از برت دامن كشان
رفتم اي نا مهربان
از من آزرده دل
كي دگر بيني
نشان
رفتم كه رفتم


از من ديوانه بگذر
بگذر اي جانانه بگذر
هر چه
بودي هر چه بودم
بي خبر رفتم كه رفتم

بعد از اين بعد از اين
كن
فراموشم كه رفتم
ديگر از دست تو
مي نمي نوشم كه مستم
با دل دير
آشنا
گشتم از دامت رها
رفتم كه رفتم
رفتم كه رفتم...
 

mahsa.mahsa

عضو جدید
کاربر ممتاز
​دلیلش واضح است چرا به خط فاصله خط تیره میگویند...............
 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نه مثل هرکس!
مثل کسی که برایم کس دیگریست دوستت دارم
تو نیز در این لحظه های ناب دلدادگی برایم سهمی از عشق بگذار
 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
امشب بازهم پستچی پیر محله ی ما نیومد

یا باید خانه مان را عوض کنم

یا پستچی را

تو که هر روز برایم نامه می نویسی .... مگه نه ؟!!


 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
در هر لحظه که به یادتم اما نمیدانم ایا تو نیز به یادم هستی یا نه دلم برایت خیلی تنگ شده
 

DOZI

اخراجی موقت
دیار عاشقی هم شهر هرت داره !!!
خیلی راحت دل می دزدن ، دل می برن ، دل می شکنن
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
برا تو مینویسم
که نگاهی پر مهر
دستانی سخاوتمند داری
برای تویی که دوریت برایم خیلی سخت هست
برای تویی که اگر روزی نبینمت ان حظه مرگم هست
برای تویی که در قلبم همیشه هستی
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
میشود کمی صبر کنی دیگر نمیتوانم بدوم این مسیر را مگر خودت نگفتی همیشه با هم هستیم پس چرا الان تو خیلی دور شدی و من میخواهم بنشینم و صدایت کنم اگر هم کمی دیر کنی از دل تنگی اشک بریزم تا تو زودتر برگردی
 
  • Like
واکنش ها: DOZI
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا