دانشگاه فردوسی مشهد

primrose

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستان...امتحانا چطور بود؟
چرا کسی سر نمیزنه به اینجا؟
آقای دغدغه مند من پایه ام که یه تکونی به ایمجا بدیم....:)

سلا اینم سر آخه اینجا خبری نیست که ادم دلش بگیره بیاد شاید تکونا شما یه جون تازه ای بهش داد!!!

امتحانا خوب بودن اما اهنوز نمره بعضی هاش نیومده دیگه ماشاالله اساتید پرکارن دیگه!!!
 

mo_amin

عضو جدید
کاربر ممتاز
و بازهم سوت و كور...........
هيچ كسي نيست ديگه...:cowboy:
 

sepiiid88

عضو جدید
واقعا من در عجبم بچه های فردوسی با اینکه امتحانا تموم شده چرا نمیان انجمن؟؟!!

کسی میدونه چرا؟؟!!
 

توسلي

عضو جدید
سلام عرض می کنم خدمت تمام دوستان

امیدوارم امتحانات رو به خوبی گذرونده باشید;)

جناب دغدغه مند بنده پایم.:D

تا بعد دوستان
 

vahan

عضو جدید
سلام

ببخشید کسی از بچه های دانشگاه شاهد تهران این جا هست؟//؟؟؟؟؟؟؟


خیلی ضروریه:cry::cry:
 

sepiiid88

عضو جدید
چرا این چیتی نمره ها رو نمیده؟؟!!!

چقدر پرکاره این استاد.....!!!!
 

توسلي

عضو جدید
سلام دوستان

این شعر رو از تاپیک صنعتی اصفهان برداشتم.دیدم خوندنش شاید برای شما هم خالی از لطف نباشه.

صنعتی من زلف و مویی داشتم/پیش یاران ابرویی داشتم
میزدم فرق وسط گهگاه رپ/می شدم پشت تریبونهای گپ
از چه رو کردی سرم را طاس طاس/ای دریغ افتادم ازاند کلاس
اندر اینجا بنده از روز ازل/بوده ام چون حاج زنبورعسل
چونکه استادم مرا بیچاره کرد/درپی10روزها اواره کرد
سازهایش بنده را رقصانده است/بانوک خودکار خود ترسانده است
برگه تکلیف چون پر میکنم/چهره وی را تصور میکنم
دلخوشم تکلیف دارد درصدی/لیک زیرش مینویسد کپ زدی
نمره تک دادنش اسان بود/قیمت افتادنش ارزان بود
هرچه وی افتادگانش بیشتر/میرود بالا کلاسش بیشتر
مانده ام تا با کدامین ساز وی/رقص برگیرم شوم دمساز وی
روزهای امتحان با سوز و اه/می شود تالارها چون قتلگاه
امتحان سخت است و گریان میشوم/در جوابش گیج و حیران میشوم
عاقبت هم چهره پر غم میکنم/جامه را صد پاره بر تن میکنم
از عرق دورم چو خندق میشود/زیر پایم صندلی لق میشود
می جوم ناخن به دندانهای خویش/از تفکر میکنم دستی به ریش
عاقبت هم وقت میگردد تمام/ای خوشا انصاف ان سردار شام
بر سرم استاد می اید فرود/وقت میخواهم ز وی اما چه سود
گوش انان اندکی سنگین بود/راه و رسم ممتحن ها این بود
عاقبت هم نمره ها را پشت در/هرکه بیند میشود یکجا دمر
لاجرم در پشت در غش میکنیم/خاطر وی را مشوش میکنیم
التماسش میکنیم استاد ما/لااقل بر منحنی کن نمره ها
لیکن او بی اعتنایی میکند/بهرمان ماتم سرایی میکند
عاقبت اشوب و بلوا میشود/خودکشی اهسته برپا میشود
اندر اینجا خودکشی بیداد کرد/هرکدامش صنعتی را یاد کرد
این یکی با قرص و ان با مرگ موش/میکند جامی ز مرگ موش نوش
دیگری از پشت بام اید فرود/نمره گوید از کجا اید فرود
گر که من عاشق نبودم سوی یار/کشته بودم خویش را70بار
شکوه بسیار است از استادها/بهتر ان است که زنم فریادها
ای مردم من در اینجا مرده ام/چون فریب صنعتی را خورده ام
ای که در کنکور همت میکنی/انتخاب رشته دقت میکنی
جان من هرگز میا در صنعتی/پوستت را میکند این لعنتی
بهر مدرک میشوی اخر هلاک/پوزه ات را سفت می مالد به خاک
صنعتیون وصفشان اینگونه است/قصه شیرین مار و پونه است
شعر:محمدرضا اقاشاهی-ریاضی77
 

minerva

عضو جدید
سلام.
بچه ها یه سر به این جا بزنید.می دونم نباید توی این قسمت این پست رو بگذارم.اما دیگه داره خیلی دیر می شه.
به هر کسی هم که میشناسید بگید این تاپیک رو بخونه.
یک انسان به کمک همه تون احتیاج داره:cry:
هر كه در اين بزم مقرب تر است.....
 

mo_amin

عضو جدید
کاربر ممتاز
و بازهم سكوت...:cowboy:
خيلي بده...
فاصله 2تا پست2روز باشه....
 

mo_amin

عضو جدید
کاربر ممتاز
واقعا چه سكوتي!!!!

شما مععادلات چند شدي؟من كه گند زدم:redface:
همه گند زدن...چقدم زود امضا كرد...يني نذاشت بريم اعتراض...بعدشم اول ترم كه ميگفتن گلابه...اگه گلاب اينه،واي به حاله بقيه...:crying2:
 

دغدغه مند

عضو جدید
سلام
خداروشکر که دو نفر هستن حداقل اینجا رو از اوضاع سخت قدیم دربیارن.
من به نوبه ی خودم از sepiiid88 , mo_amin تشکر می کنم.
 

دغدغه مند

عضو جدید
در مورد معادلات هم بگم که اینجور که برآورد شده همه گند زدن.نگران نباشید همین که پاس کردید خداروشکر.
 

توسلي

عضو جدید
همه گند زدن...چقدم زود امضا كرد...يني نذاشت بريم اعتراض...بعدشم اول ترم كه ميگفتن گلابه...اگه گلاب اينه،واي به حاله بقيه...:crying2:

سلام دوستان

چیتی واقعا گلابه شما با طوسی کلاس نداشتین بدونین استاد بد نمره چیه!!!!!!:wallbash:

میانگین کلاسش 9 بود حساب افتادهاش با خودتون:eek::w20:
 

sepiiid88

عضو جدید
سلام دوستان

چیتی واقعا گلابه شما با طوسی کلاس نداشتین بدونین استاد بد نمره چیه!!!!!!:wallbash:

میانگین کلاسش 9 بود حساب افتادهاش با خودتون:eek::w20:

جدي ميگين؟؟:surprised:
نه بابا ولي من شنيدم از سال بالايي ها كه ميگفتن از وقتي چيتي فهميده بهش ميگن گلاب از گاب بودن دراومده.....:razz:
اينم از شانس ورودي هاست ديگه :confused:
 

mo_amin

عضو جدید
کاربر ممتاز
سكوت.......
دوستان بيخيال نمره ها...تابستونو بچسبين...:w14::w42::crying2::w14:
 

دغدغه مند

عضو جدید
پادشاهی جایزه بزرگی برای هنرمندی گذاشت که بتواند به بهترین شکل ، آرامش را تصویر کند.
نقاشان بسیاری آثار خود را به قصر فرستادند.
آن تابلو ها ، تصاویری بودند از جنگل به هنگام غروب ، رودهای آرام ، کودکانی که در خاک می دویدند ، رنگین کمان در آسمان ، و قطرات شبنم بر گلبرگ گل سرخ.
پادشاه تمام تابلو ها را بررسی کرد ، اما سرانجام فقط دو اثر را انتخاب کرد.
اولی ، تصویر دریاچه ی آرامی بود که کوههای عظیم و آسمان آبی را در خود منعکس کرده بود.
در جای جایش می شد ابرهای کوچک و سفید را دید، و اگر دقیق نگاه می کردند، در گوشه ی چپ دریاچه، خانه ی کوچکی قرار داشت، پنجره اش باز بود، دود از دودکش آن بر می خواست، که نشان می داد شام گرم و نرمی آماده است.
تصویر دوم هم کوهها را نمایش می داد.
اما کوهها ناهموار بود ، قله ها تیز و دندانه ای بود.
آسمان بالای کوهها بطور بیرحمانه ای تاریک بود، و ابرها آبستن آذرخش، تگرگ و باران سیل آسا بود.
این تابلو هیچ با تابلو های دیگری که برای مسابقه فرستاده بودند، هماهنگی نداشت.
اما وقتی آدم با دقت به تابلو نگاه می کرد، در بریدگی صخره ای شوم، جوجه پرنده ای را می دید.
آنجا، در میان غرش وحشیانه ی طوفان ، جوجه گنجشکی ، آرام نشسته بود.
پادشاه درباریان را جمع کرد و اعلام کرد که برنده ی جایزه ی بهترین تصویر آرامش، تابلو دوم است.
بعد توضیح داد :
آرامش آن چیزی نیست که در مکانی بی سر و صدا ، بی مشکل ، بی کار سخت یافت می شود ، چیزی است که می گذارد در میان شرایط سخت ، آرامش در قلب ما حفظ شود.این تنها معنای حقیقی آرامش است ...
 

sepiiid88

عضو جدید
خدايا به ما آرامشي اينچنين عطا كن.....:gol:

ممنون از آقاي دغدغه مند....
 

sepiiid88

عضو جدید
دوستان از بچه هاي شيمي كسي رو اينجا نميشناسين؟؟

عجيبه كه تو اين يك مورد بچه هاي شيمي از خودشون فعاليتي نشون نميدن!!!:cool:
 

توسلي

عضو جدید
سلام عرض می کنم دوستان

امید وارم تا این جا تابستون خوب بوده باشه!:D

تا بعد دوستان:smile:
 

دغدغه مند

عضو جدید
از چه بگویم؟ از نامهربانی های دانسته یا از مهربانی های ندانسته
از کجا بگویم؟ از آن سوی دل آگاه یا از مرکز عقل ناآگاه
از کدام بگویم؟ از تفکر درست یا از تعمل نادرست
چه چیز را هدف کمانم قرار دهم؟ از عشق به طریقت یا از به فراموشی حقیقت
به کجا بروم؟ به دنیای مردگان آگاه یا به زندگان از عمد ناآگاه
کدام را قبول کنم؟ حقیقت سخت و مردطلب یا بطلان راحت و عیش طلب
می دانم که چه می کند هوی و هوس
چگونه درخت عقل را می کند هرس
اما تمام برگ و ساقه های نیک را
له می کند و می برد در تیغ را
همه حق را در مقابل فطرت دارند
اما چه سود که در آن بی جهت خوارند
یادم نمی رود سخن دوست را
آن که بود توشه ی کاملیت راه
عمل را چه سود گر اخلاق نبود
آن را که اخلاق نبود به که عمل نبود
 

دغدغه مند

عضو جدید
ببخشید دیگه بنده زیاد ادبیاتم خوب نیست.همین هم گنده برداشتم و قلم بر دست گرفتم نواختم آنچه دلم می خواند.
راستی انتخاب واحد از کی شروع میشه؟
 

Similar threads

بالا