مشاعرۀ سنّتی

گلابتون

مدیر بازنشسته
لفظي فصيح شيرين قدي بلند چابك
روئي لطيف زيبا چشمي خوش كشيده

ياقوت جانفزايش از آب لطف زاده
شمشاد خوش خرامش در ناز پروريده
 

hamid_61

عضو جدید
هر شب هجر برآنم که اگر وصل بجویم

همه چون نی به فغان آیم و چون چنگ بمویم

لیک مدهوش شوم چون سر زلف تو ببویم

گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم

چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی
 

ForoOzAn

عضو جدید
يا رب اين نوگل خندان که سپردي به منش
مي‌سپارم به تو از چشم حسود چمنش
گر چه از کوي وفا گشت به صد مرحله دور
دور باد آفت دور فلک از جان و تنش
 

MOON.LIGHT

عضو جدید
کاربر ممتاز
شوریده و شیدا کند هر دل که دلبر جا کند

عین بقا پیدا کند هر جان که جانان پرورد


در خرابات طریقت ما به هم منزل شویم
کاین چنین رفته‌ست در عهد ازل تقدیر ما
عقل اگر داند که دل دربند زلفش چون خوش است
عاقلان دیوانه گردند از پی زنجیر ما
 

ForoOzAn

عضو جدید
دعوي درست نيست گر از دست نازنين
چون شربت شکر نخوري زهر ناب را
عشق آدميتست گر اين ذوق در تو نيست
همشرکتي به خوردن و خفتن دواب را
 

ForoOzAn

عضو جدید
در خرابات طریقت ما به هم منزل شویم
کاین چنین رفته‌ست در عهد ازل تقدیر ما
عقل اگر داند که دل دربند زلفش چون خوش است
عاقلان دیوانه گردند از پی زنجیر ما
امشب سبکتر مي‌زنند اين طبل بي‌هنگام را
يا وقت بيداري غلط بودست مرغ بام را
 

MOON.LIGHT

عضو جدید
کاربر ممتاز
دعوي درست نيست گر از دست نازنين
چون شربت شکر نخوري زهر ناب را
عشق آدميتست گر اين ذوق در تو نيست
همشرکتي به خوردن و خفتن دواب را


امشب ز غمت میان خون خواهم خفت
وز بستر عافیت برون خواهم خفت

باور نکنی خیال خود را بفرست
تا در نگرد که بی تو چون خواهم خفت

 

MOON.LIGHT

عضو جدید
کاربر ممتاز
امشب سبکتر مي‌زنند اين طبل بي‌هنگام را
يا وقت بيداري غلط بودست مرغ بام را



امروز چون گذشتی برما؟ عجب، عجب!
ماه نوی که گشتی پیدا، عجب، عجب!

خوبت رخست و زیبا، بنشین، نکو، نکو
شاد آمدی و خرم، فرما، عجب، عجب!

 

sh85

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
امشب ز غمت میان خون خواهم خفت
وز بستر عافیت برون خواهم خفت

باور نکنی خیال خود را بفرست
تا در نگرد که بی تو چون خواهم خفت

تو که ناخوانده ای علم سماوات
تو که نا برده ای ره در خرابات

تو که سود و زیان خود ندانی
به یارات کی رسی هیهات هیهات
(بابا طاهر عریان )
 

MOON.LIGHT

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو که ناخوانده ای علم سماوات
تو که نا برده ای ره در خرابات

تو که سود و زیان خود ندانی
به یارات کی رسی هیهات هیهات
(بابا طاهر عریان )


تو از دست که می‌خوردی؟ که خشم آلوده‌ای دیگر
مگر با دشمنان ما قدح پیموده‌ای دیگر؟

ز شادیها چه بنشستی؟ به عزتها چه برجستی؟
اگر دشمن ندانستی که بی ما بوده‌ای دیگر
 

ForoOzAn

عضو جدید
تو از دست که می‌خوردی؟ که خشم آلوده‌ای دیگر
مگر با دشمنان ما قدح پیموده‌ای دیگر؟

ز شادیها چه بنشستی؟ به عزتها چه برجستی؟
اگر دشمن ندانستی که بی ما بوده‌ای دیگر

روي تو خوش مي‌نمايد آينه ما
کينه پاکيزه است و روي تو زيبا

چون مي روشن در آبگينه صافي
خوي جميل از جمال روي تو پيدا
 

دختر شاه پریون

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست عزیز شعر نه ترانه;)

هر که خصم اندر او کمند انداخت
به مراد ویش بباید ساخت

هر که عاشق نبود مرد نشد
نقره فایق نگشت تا نگداخت
توانا بود هرکه دانا بود ز دانش دل پیر برنا بود......:redface::(:redface: دوام نکن دیگه ذوق ادبیم گل کرده
 

MOON.LIGHT

عضو جدید
کاربر ممتاز
توانا بود هرکه دانا بود ز دانش دل پیر برنا بود......:redface::(:redface: دوام نکن دیگه ذوق ادبیم گل کرده
:biggrin:

دل به امید صدایی که مگر در تو رسد
ناله‌ها کرد در این کوه که فرهاد نکرد
سایه تا بازگرفتی ز چمن مرغ سحر
آشیان در شکن طره شمشاد نکرد

 

دختر شاه پریون

عضو جدید
کاربر ممتاز
:biggrin:

دل به امید صدایی که مگر در تو رسد
ناله‌ها کرد در این کوه که فرهاد نکرد
سایه تا بازگرفتی ز چمن مرغ سحر
آشیان در شکن طره شمشاد نکرد

دلا دلالت خیرت کنم به راه نجات
مکن به فسق مباهات و زهد هم مفروش
 

MOON.LIGHT

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلا دلالت خیرت کنم به راه نجات
مکن به فسق مباهات و زهد هم مفروش


شبی نالم شبی شبگیر نالم
ز جور یار و چرخ پیر نالم

گهی همچون پلنگ تیر خورده
گهی چون شیر در زنجیر نالم
 

دختر شاه پریون

عضو جدید
کاربر ممتاز
شبی نالم شبی شبگیر نالم
ز جور یار و چرخ پیر نالم

گهی همچون پلنگ تیر خورده
گهی چون شیر در زنجیر نالم
باز یاد همون ترانه هه افتادم:surprised:
میازار مری که دانش کش است:smile: ..که جان داردو جان شیرین خوش است
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا