sey
عضو جدید
[FONT="]جذب روي در مراحل مختلف رشد گياه متفاوت است. به طوري که بيشترين جذب در اوائل رشد صورت گرفته و به مرور زمان مقدار آن کاهش مييابد. روي عمدتاً به فرم يون دو ظرفيتي [/FONT][FONT="]Zn[SUP]2+[/SUP][/FONT][FONT="] از محلول خاک جذب گياه ميشود. در خاکهاي داراي واکنش قليايي اين يون به صورت [/FONT][FONT="]Zn(OH)[SUP]2+[/SUP][/FONT][FONT="] نيز جذب گياه ميگردد. جذب روي توسط گياه با دو مکانيسم فعال و غيرفعال صورت ميگيرد. جذب غيرفعال روي از طريق جذب الکترواستاتيکي آن بر روي ديواره سلولي و ساير سطوح خارجي سلولهاي ريشه گياه صورت ميگيرد. اين نوع جذب غيراختصاصي بوده و مستقل از فعاليتهاي متابوليکي گياه است. اما برعکس جذب فعال تحت تأثير سوخت و ساز گياهي است و عواملي مانند دما، نور، تهويه و رطوبت که بر سوخت و ساز گياهي تأثير دارند، بر مقدار جذب روي نيز مؤثرند. بخش عمده روي در گياه توسط جذب فعال جذب ميگردد. حرکت روي در خاک عمدتاً به صورت انتشار است (تاکر و واکر، 1993). ضريب انتشار روي در خاکهاي آهکي نسبت به خاکهاي اسيدي 50 مرتبه کمتر است و اين خود دليلي براي کمبود روي در خاکهاي آهکي است (ملتون و همکاران، 1973). ساير يونها نيز در جذب روي توسط گياه تأثير دارند. کوثر و همکاران (1976) نشان دادند که مس شديداً از جذب روي جلوگيري ميکند. معلوم شده است که مس، از طريق رقابت بر سر محلهاي مشابه روي حاملها، با روي همکنش نشان ميدهد. [/FONT]
[FONT="]انتقال روي از ريشه به ديگر اندامهاي گياه از طريق آوندهاي چوبي صورت ميگيرد. اما معلوم نيست که در شيره خام گياهي، روي به صورت يوني و يا به صورت ترکيب با مواد آلي وجود داشته باشد. عليرغم اعتقاد بعضي از محققين که معتقدند روي در گياه تحرک زيادي دارد اما شواهد نشان ميدهد که پويايي روي در داخل گياه نسبتاً محدود بوده و نشانههاي کمبود ابتدا در بافتهاي جوان به چشم ميخورد. اين علائم بيشتر به صورت ريزبرگي و کچلي سرشاخهها و پيدايش حالت پنجهاي ديده ميشود. مقدار روي در گياه بستگي به سن گياه دارد. گياهان پير به علت اثر رقت و همچنين انتقال روي به دانهها، از غلظت روي کمتري برخوردارند (کوچيان، 1991). [/FONT]
[h=1][FONT="][/FONT][FONT="]بر خلاف آهن، منگنز و مس که در گياهان به چند شکل (چندظرفيت) ديده ميشوند، روي تنها به يک شکل و آن هم به صورت [/FONT][FONT="]Zn[SUP]2+[/SUP][/FONT][FONT="] وجود دارد. روي به عنوان يک عنصر غذايي، عمدتاً به صورت يک کاتيون دوظرفيتي عمل ميکند. روي در بسياري از سيستمهاي آنزيمي گياه نقش کاتاليزوري فعالکننده و يا ساختماني دارد و در گياه در ساخته شدن و تخريب پروتئينها دخيل است (براون و همکاران، 1993). روي نقشهاي متابوليکي مهمي را در گياه ايفا ميکند. برخي از آنزيمها حاوي روي هستند. مانند کربنيک انهيدراز، کربوکسي پيتيداز، الکل ديهيدروژناز، فسفاتاز قليايي، فسفوليپاز و [/FONT][FONT="]RNA[/FONT][FONT="] ديمراز. برخي از آنزيمها از جمله ديهيدروژناز، آدولاز، ايزومراز و ترانس فسفولاز توسط روي فعال ميشوند. در اثر کمبود روي سنتز پروتئين کاهش و اسيدهاي آمينه تجمع مييابند که علت آن کاهش انتقال اسيدهاي آمينه و همچنين افزايش تجزيه و تخريب [/FONT][FONT="]RNA[/FONT][FONT="] است. در اثر کمبود روي فعاليت آنزيم [/FONT][FONT="]RNase[/FONT][FONT="] افزايش مييابد که اين امر موجب تخريب [/FONT][FONT="]RNA[/FONT][FONT="] و کاهش سنتز پروتئين ميگردد (رومهلد و مارشنر، 1991). [/FONT][/h] [FONT="]مقدار هورمونهاي گياهي نيز تحت تأثير مقدار روي در گياه است. کمبود روي مقدار ايندول استيک اسيد ([/FONT][FONT="]IAA[/FONT][FONT="]) را کاهش و ميزان تريپتوفان را افزايش ميدهد. علاوه بر اين به نظر ميرسد که در گياهان با کمبود روي متابوليسم جيبرليک اسيد کاهش و ايندول استيک در کلروپلاست تجمع و بدينوسيله با تأمين يون [/FONT][FONT="]H[SUP]+[/SUP][/FONT][FONT="] نقش بافري خود را در تنظيم موقت [/FONT][FONT="]PH[/FONT][FONT="] ايفا نموده و از تخريب پروتئين جلوگيري ميکند. تحقيقات نشان داده است که ظهور علائم مشخصه کمبود روي مانند توقف رشد و ريزبرگي عمدتاً مربوط به بهم خوردن متابوليسم اکسين و به خصوص ايندول استيک اسيد است (مارشنر، 1995). مطالعات انجام شده توسط همانترانجان و گارگ (1993) در گندم نشان داده است که مصرف روي در گندم موجب افزايش ارتفاع گياه، تعداد دانه در خوشه، طول خوشه، تعداد خوشه در واحد سطح و وزن هزار دانه شده و از طرفي سرعت رشد گياه را زياد و در نتيجه موجب زودرسي ميگردد. در اثر کمبود روي تشکيل پرچم و دانه گرده در گندم آسيبديده و در نتيجه عملکرد به شدت پايين ميآيد که علت اين امر را کاهش مقدار ايندول استيک اسيد و پروتئين ذکر ميکنند (مارشنر، 1995). [/FONT]
[FONT="]حد بحراني روي در برگهاي بسياري از گياهان 15 ميکروگرم در گرم ماده خشک در نظر گرفته شده است. با اين حال حد بحراني کمبود روي در اندامهاي هوايي گياهان از 15 تا 30 و حد سميت آن در برگها از 200 تا 500 و برخي اوقات تا 8000 ميکروگرم در هر گرم ماده خشک تغيير ميکند. حساسيت گياهان مختلف نسبت به کمبود روي متفاوت است. ذرت، برنج، سويا، حبوبات، سورگوم، مرکبات، درختان ميوه و به ويژه انگور بيشترين حساسيت و هويج، گياهان علوفهاي و جو بيشترين مقاومت را نسبت به کمبود روي دارند (مارشنر، 1995). [/FONT]
[FONT="]انتقال روي از ريشه به ديگر اندامهاي گياه از طريق آوندهاي چوبي صورت ميگيرد. اما معلوم نيست که در شيره خام گياهي، روي به صورت يوني و يا به صورت ترکيب با مواد آلي وجود داشته باشد. عليرغم اعتقاد بعضي از محققين که معتقدند روي در گياه تحرک زيادي دارد اما شواهد نشان ميدهد که پويايي روي در داخل گياه نسبتاً محدود بوده و نشانههاي کمبود ابتدا در بافتهاي جوان به چشم ميخورد. اين علائم بيشتر به صورت ريزبرگي و کچلي سرشاخهها و پيدايش حالت پنجهاي ديده ميشود. مقدار روي در گياه بستگي به سن گياه دارد. گياهان پير به علت اثر رقت و همچنين انتقال روي به دانهها، از غلظت روي کمتري برخوردارند (کوچيان، 1991). [/FONT]
[h=1][FONT="][/FONT][FONT="]بر خلاف آهن، منگنز و مس که در گياهان به چند شکل (چندظرفيت) ديده ميشوند، روي تنها به يک شکل و آن هم به صورت [/FONT][FONT="]Zn[SUP]2+[/SUP][/FONT][FONT="] وجود دارد. روي به عنوان يک عنصر غذايي، عمدتاً به صورت يک کاتيون دوظرفيتي عمل ميکند. روي در بسياري از سيستمهاي آنزيمي گياه نقش کاتاليزوري فعالکننده و يا ساختماني دارد و در گياه در ساخته شدن و تخريب پروتئينها دخيل است (براون و همکاران، 1993). روي نقشهاي متابوليکي مهمي را در گياه ايفا ميکند. برخي از آنزيمها حاوي روي هستند. مانند کربنيک انهيدراز، کربوکسي پيتيداز، الکل ديهيدروژناز، فسفاتاز قليايي، فسفوليپاز و [/FONT][FONT="]RNA[/FONT][FONT="] ديمراز. برخي از آنزيمها از جمله ديهيدروژناز، آدولاز، ايزومراز و ترانس فسفولاز توسط روي فعال ميشوند. در اثر کمبود روي سنتز پروتئين کاهش و اسيدهاي آمينه تجمع مييابند که علت آن کاهش انتقال اسيدهاي آمينه و همچنين افزايش تجزيه و تخريب [/FONT][FONT="]RNA[/FONT][FONT="] است. در اثر کمبود روي فعاليت آنزيم [/FONT][FONT="]RNase[/FONT][FONT="] افزايش مييابد که اين امر موجب تخريب [/FONT][FONT="]RNA[/FONT][FONT="] و کاهش سنتز پروتئين ميگردد (رومهلد و مارشنر، 1991). [/FONT][/h] [FONT="]مقدار هورمونهاي گياهي نيز تحت تأثير مقدار روي در گياه است. کمبود روي مقدار ايندول استيک اسيد ([/FONT][FONT="]IAA[/FONT][FONT="]) را کاهش و ميزان تريپتوفان را افزايش ميدهد. علاوه بر اين به نظر ميرسد که در گياهان با کمبود روي متابوليسم جيبرليک اسيد کاهش و ايندول استيک در کلروپلاست تجمع و بدينوسيله با تأمين يون [/FONT][FONT="]H[SUP]+[/SUP][/FONT][FONT="] نقش بافري خود را در تنظيم موقت [/FONT][FONT="]PH[/FONT][FONT="] ايفا نموده و از تخريب پروتئين جلوگيري ميکند. تحقيقات نشان داده است که ظهور علائم مشخصه کمبود روي مانند توقف رشد و ريزبرگي عمدتاً مربوط به بهم خوردن متابوليسم اکسين و به خصوص ايندول استيک اسيد است (مارشنر، 1995). مطالعات انجام شده توسط همانترانجان و گارگ (1993) در گندم نشان داده است که مصرف روي در گندم موجب افزايش ارتفاع گياه، تعداد دانه در خوشه، طول خوشه، تعداد خوشه در واحد سطح و وزن هزار دانه شده و از طرفي سرعت رشد گياه را زياد و در نتيجه موجب زودرسي ميگردد. در اثر کمبود روي تشکيل پرچم و دانه گرده در گندم آسيبديده و در نتيجه عملکرد به شدت پايين ميآيد که علت اين امر را کاهش مقدار ايندول استيک اسيد و پروتئين ذکر ميکنند (مارشنر، 1995). [/FONT]
[FONT="]حد بحراني روي در برگهاي بسياري از گياهان 15 ميکروگرم در گرم ماده خشک در نظر گرفته شده است. با اين حال حد بحراني کمبود روي در اندامهاي هوايي گياهان از 15 تا 30 و حد سميت آن در برگها از 200 تا 500 و برخي اوقات تا 8000 ميکروگرم در هر گرم ماده خشک تغيير ميکند. حساسيت گياهان مختلف نسبت به کمبود روي متفاوت است. ذرت، برنج، سويا، حبوبات، سورگوم، مرکبات، درختان ميوه و به ويژه انگور بيشترين حساسيت و هويج، گياهان علوفهاي و جو بيشترين مقاومت را نسبت به کمبود روي دارند (مارشنر، 1995). [/FONT]