مديريت منابع انسانى
مديريت منابع انسانى را «شناسايى، انتخاب، استخدام، تربيت و پرورش نيروى انسانى به منظور دستيابى به اهداف سازمان» تعريف كردهاند. منظور از منابع انسانى، همه افرادى است كه در ادارات و سازمانهاى دولتى، اعم از كشورى و لشكرى، مؤسسات غيردولتى بازرگانى و صنعتى، مدارس و دانشگاهها، روستاها و ديگر فعاليتهاى مؤثر در توليد ملى اشتغال دارند. هدف اساسى اداره امور استخدامى (نام ديگر مديريت منابع انسانى) حصول نتايج مطلوب از تلاشهاى جمعى افراد است. از اين رو، مسؤولان اداره امور استخدامى موظفند در سازمانها محيط و شرايط مناسبى بهوجود آورند تا كاركنان با ميل و رغبت و خاطرى آسوده از بيم و اضطراب، كوششهاى خويش را در جهت نيل به هدفهاى مشترك معطوف سازند. بدون ترديد، توفيق در انجام اين مهم، مستلزم به كار بستن اصول و روشهاى مديريت منابع انسانى است.
علت دوم و مهمتر اين كه انسان موجودى زنده است كه قادر به تفكر، قضاوت و تصميمگيرى است. او مادهاى بىجان نيست كه به راحتى در دست ديگران شكل گيرد. بدين رو، خواستهها، اهداف و آمال نيروهاى شاغل، هميشه موافق يا همسو با اهداف سازمان نيست. مقاومت كاركنان در برابر تصميمهايى كه درباره آنان گرفته مىشود، منشأ دشوارىها و تنشهايى است كه در امر اداره و كنترل انسانها وجود دارد. به همين علت، دانشمندان علوم انسانى هرگز نتوانستهاند واكنشها و رفتارهاى انسان را طبق الگوى خاصى به طور دقيق پيشبينى كنند. افزون بر اين، ويژگىهاى فردى و شخصيتى انسان، مسائلى كه تجمع انسانها و پيدايش گروهها و در نتيجه، رفتار گروهى به وجود آورده و بر پيچيدگى موضوع افزوده، اداره و كنترل انسانها را در سازمان، به مراتب دشوارتر مىسازد.
عوامل مهم گسترش نقش مديريت منابع انسانى
نقش مديريت منابع انسانى، نخست تشخيص استعدادهاى بالقوه نيروهاى شاغل در سازمان و سپس فراهم آوردن امكاناتى براى شكوفايى آنها است. همراه با تغيير در فلسفه وجودى اداره امور كاركنان، مديريت منابع انسانى به تدريج پا را از وظايفى چون انتخاب و استخدام نيرو، تعيين حقوق و مزايا و ايجاد هماهنگى در روابط كارگرى، فراتر گذاشت. امروزه شاهديم كه مديريت منابع انسانى، در طرحريزى برنامههاى مهم و راهبردى، مشاركت فعالى دارد. بهداشت و ايمنى كار، اجتناب از تبعيض در استخدام و پرداخت حقوق و دستمزد كافى و عادلانه، از جمله مواردى است كه تحت نظارت و كنترل مستقيم دولت هستند و سازمان مكلف به رعايت آنها است.
. رفتار خشك و خشن و اغلب بيرحمانه با كاركنان، كه در گذشتهاى نه چندان دور، عادى و يا حتى ضرورى تلقى مىشد، با اصول امروزى مديريت منابع انسانى سازگارى ندارد. صبر و حوصله به جاى خشونت، تفاهم به جاى امر و نهى، تشويق و ترغيب به جاى تنبيه، ايجاد انگيزه به جاى اجبار و به طور كلى، فراهم آوردن فضايى مناسب براى پربار كردن زندگى خصوصى و ادارى كاركنان، از جمله اصولى است كه امروزه كار در سازمان و فعاليتهاى اجتماعى، در چهارچوب آن انجام مىشود.
نقش مديريت منابع انسانى در سوددهى سازمان
نمونههايى از اقدامات مسؤولان امور پرسنلى، كه مىتواند با افزايش توليد و كارآيى، به سود دهى بيشتر سازمان كمك كند، به اين شرح است:
1. كاهش اضافه كارىهاى غير ضرورى با افزايش راندمان كار در ساعات عادى.
2. اتخاذ تدابيرى براى كاهش غيبت و مرخصىهاى به ظاهر موجه و كنترل آنها.
3. طراحى درست مشاغل، براى جلوگيرى از اتلاف وقت كاركنان.
4. جلوگيرى از ترك سازمان، با مديريت درست و برقرارى روابط انسانى و اجتماعى سالم و فراهم كردن محيط مناسبى كه باعث خشنودى كاركنان، و در نتيجه، مانع از ترك سازمان و هزينههاى ناشى از آن گردد.
5. طراحى نظام بهداشتى و ايمنى مؤثر و نظارت دقيق بر آن، براى جلوگيرى از بروز حوادث و متحمل شدن هزينههايى مانند پرداخت هزينه درمان، بيمههاى بيكارى يا از كارافتادگى و زيانهاى ناشى از توقف كار و اتلاف وقت.
6. آموزش مهارتهاى لازم، به منظور تربيت كاركنانى كه بيشترين بازدهى را داشته باشند.
7. استخدام شايستهترين فرد ممكن، براى هر شغل و در هر سطح.
8. طراحى نظامى براى پرداخت حقوق و مزايا كه بتواند در جذب و نگهدارى نيروهاى كار با ديگر سازمانها رقابت كند.
9. تشويق متصديان مشاغل، به گونهاى كه زمينه مساعدى براى ابراز ديدگاههايشان درباره كاهش هزينهها فراهم آيد.(1)
هر آرزوئی که نسبت به خودت در رابطه با مافوق داری قطعا زیردستان شما هم همین تمنا را از شما دارند.
مديريت منابع انسانى را «شناسايى، انتخاب، استخدام، تربيت و پرورش نيروى انسانى به منظور دستيابى به اهداف سازمان» تعريف كردهاند. منظور از منابع انسانى، همه افرادى است كه در ادارات و سازمانهاى دولتى، اعم از كشورى و لشكرى، مؤسسات غيردولتى بازرگانى و صنعتى، مدارس و دانشگاهها، روستاها و ديگر فعاليتهاى مؤثر در توليد ملى اشتغال دارند. هدف اساسى اداره امور استخدامى (نام ديگر مديريت منابع انسانى) حصول نتايج مطلوب از تلاشهاى جمعى افراد است. از اين رو، مسؤولان اداره امور استخدامى موظفند در سازمانها محيط و شرايط مناسبى بهوجود آورند تا كاركنان با ميل و رغبت و خاطرى آسوده از بيم و اضطراب، كوششهاى خويش را در جهت نيل به هدفهاى مشترك معطوف سازند. بدون ترديد، توفيق در انجام اين مهم، مستلزم به كار بستن اصول و روشهاى مديريت منابع انسانى است.
علت دوم و مهمتر اين كه انسان موجودى زنده است كه قادر به تفكر، قضاوت و تصميمگيرى است. او مادهاى بىجان نيست كه به راحتى در دست ديگران شكل گيرد. بدين رو، خواستهها، اهداف و آمال نيروهاى شاغل، هميشه موافق يا همسو با اهداف سازمان نيست. مقاومت كاركنان در برابر تصميمهايى كه درباره آنان گرفته مىشود، منشأ دشوارىها و تنشهايى است كه در امر اداره و كنترل انسانها وجود دارد. به همين علت، دانشمندان علوم انسانى هرگز نتوانستهاند واكنشها و رفتارهاى انسان را طبق الگوى خاصى به طور دقيق پيشبينى كنند. افزون بر اين، ويژگىهاى فردى و شخصيتى انسان، مسائلى كه تجمع انسانها و پيدايش گروهها و در نتيجه، رفتار گروهى به وجود آورده و بر پيچيدگى موضوع افزوده، اداره و كنترل انسانها را در سازمان، به مراتب دشوارتر مىسازد.
عوامل مهم گسترش نقش مديريت منابع انسانى
نقش مديريت منابع انسانى، نخست تشخيص استعدادهاى بالقوه نيروهاى شاغل در سازمان و سپس فراهم آوردن امكاناتى براى شكوفايى آنها است. همراه با تغيير در فلسفه وجودى اداره امور كاركنان، مديريت منابع انسانى به تدريج پا را از وظايفى چون انتخاب و استخدام نيرو، تعيين حقوق و مزايا و ايجاد هماهنگى در روابط كارگرى، فراتر گذاشت. امروزه شاهديم كه مديريت منابع انسانى، در طرحريزى برنامههاى مهم و راهبردى، مشاركت فعالى دارد. بهداشت و ايمنى كار، اجتناب از تبعيض در استخدام و پرداخت حقوق و دستمزد كافى و عادلانه، از جمله مواردى است كه تحت نظارت و كنترل مستقيم دولت هستند و سازمان مكلف به رعايت آنها است.
. رفتار خشك و خشن و اغلب بيرحمانه با كاركنان، كه در گذشتهاى نه چندان دور، عادى و يا حتى ضرورى تلقى مىشد، با اصول امروزى مديريت منابع انسانى سازگارى ندارد. صبر و حوصله به جاى خشونت، تفاهم به جاى امر و نهى، تشويق و ترغيب به جاى تنبيه، ايجاد انگيزه به جاى اجبار و به طور كلى، فراهم آوردن فضايى مناسب براى پربار كردن زندگى خصوصى و ادارى كاركنان، از جمله اصولى است كه امروزه كار در سازمان و فعاليتهاى اجتماعى، در چهارچوب آن انجام مىشود.
نقش مديريت منابع انسانى در سوددهى سازمان
نمونههايى از اقدامات مسؤولان امور پرسنلى، كه مىتواند با افزايش توليد و كارآيى، به سود دهى بيشتر سازمان كمك كند، به اين شرح است:
1. كاهش اضافه كارىهاى غير ضرورى با افزايش راندمان كار در ساعات عادى.
2. اتخاذ تدابيرى براى كاهش غيبت و مرخصىهاى به ظاهر موجه و كنترل آنها.
3. طراحى درست مشاغل، براى جلوگيرى از اتلاف وقت كاركنان.
4. جلوگيرى از ترك سازمان، با مديريت درست و برقرارى روابط انسانى و اجتماعى سالم و فراهم كردن محيط مناسبى كه باعث خشنودى كاركنان، و در نتيجه، مانع از ترك سازمان و هزينههاى ناشى از آن گردد.
5. طراحى نظام بهداشتى و ايمنى مؤثر و نظارت دقيق بر آن، براى جلوگيرى از بروز حوادث و متحمل شدن هزينههايى مانند پرداخت هزينه درمان، بيمههاى بيكارى يا از كارافتادگى و زيانهاى ناشى از توقف كار و اتلاف وقت.
6. آموزش مهارتهاى لازم، به منظور تربيت كاركنانى كه بيشترين بازدهى را داشته باشند.
7. استخدام شايستهترين فرد ممكن، براى هر شغل و در هر سطح.
8. طراحى نظامى براى پرداخت حقوق و مزايا كه بتواند در جذب و نگهدارى نيروهاى كار با ديگر سازمانها رقابت كند.
9. تشويق متصديان مشاغل، به گونهاى كه زمينه مساعدى براى ابراز ديدگاههايشان درباره كاهش هزينهها فراهم آيد.(1)
هر آرزوئی که نسبت به خودت در رابطه با مافوق داری قطعا زیردستان شما هم همین تمنا را از شما دارند.