صفویه در اسلام یا اسلام در صفویه

پسر بهاری

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوران صفویه,از درخشان ترین دوران تمدن اسلامی در ایران به شمار می رود. آثار و بناهای به جای مانده از آن روزگار, نشان از تمدن و آبادانی ایران دارد.

در این عصر آثار فراوانی در زمینه: کلام, فقه, حدیث, فلسفه و عرفان نگاشته شده و گزاره های گوناگونی در آنها به بوته بررسی گذاشته شده است.
در این عصر, پاسخ به شبهه های نو و نقد و بررسی دیدگاههای جدید, در دستور کار عالمان و اندیشه وران بوده. گفت وگو, نقد و بررسی و… با نگارش رساله ای آغاز می شد و رساله ای دیگر در رد آن و رساله ای در پاسخ به رساله دوم و رساله هایی برای داوری در این باب به بازار دانش عرضه می شد. این نگارشهای عالمانه, بر دانشهای دینی ژرفا می بخشید. به طور معمول مقوله هایی که درباره آنها رساله نوشته می شد, از مسائل مورد نیاز و مطرح در جامعه بود. نگارش رساله, موج می آفرید و به گفت وگوها دامن می زد و گروهی را برمی انگیخت تا نقد بنویسند و نشر دهند.
در آن زمان, آسان ترین راه برای نشر عقیده و نظریه, نگاشتن رساله بود. نسخه برداران بسیار بودند و برابر سفارش افراد, از رساله ها نسخه برداری می کردند; از این روی, در برهه هایی می بینیم, در موضوعی ویژه, رساله های بسیار نگاشته شده و این نشانگر, موضوع روز بودن آن مقوله است.
در دوران صفویه, چون بحث و مناظره در مقوله های دینی, مورد علاقه فرهیختگان, اهل نظر, حتّی توده مردم بوده, کار نسخه برداران و صحافان, بسیار رونق داشته است.

شاردن در رونق کار صحافان و لوازم التحریر فروشان می نویسد:


(در ایران, صحافان هم کتاب صحافی می کنند و هم کاغذ و مرکب و قلم و دوات و قلمتراش و سایر انواع لوازم التحریر به فروش می رساندند.
صحافان, عادت دارند که عصر پنجشنبه یکی از آنها به قرعه انتخاب می شود, تا روز جمعه دکان خود را باز کند;زیرا روز جمعه, روز تعطیل مسلمین است و چون عموم مردم به مسجد می روند, صحافی که روز جمعه باز باشد, بیش تر از فروش یک ماه اجناس خود را به فروش می رساند.)1
نصر آبادی از شاعرانی یاد می کند که به نسخه برداری, روزگار می گذراندند 2ویا به نوشتن قرآن وصحیفه.3
آثار نوشتاری به جای مانده از دوران صفوی نشانگر اوج شکوفایی و دامن گستری دانشهای اسلامی است.
کتابهای خطی به جای مانده از آن زمان بسیارند. بسیاری از آثار پیشینیان در روزگار صفویان گرد آوری ویا از آنها نسخه برداری شده و بدین وسیله ماندگار شده و از گزند حوادث در امان مانده اند.

از آن جا که کتابها و رساله های بسیاری از شیعه در عرصه های:حدیث,کلام و فقه,به زبان فارسی بر گردانده شده و در اختیار پارسی زبانان قرار گرفته است,می توان صفویان را از گسترش دهندگان فرهنگ تشیع به زبان, پارسی دانست .
تذکره هایی که در آ ن زمان نگاشته شده حکایت از فراوانی شاعران پارسی گوی دارد.یا اگر کتابهای نگاشته شده در ایران , بر اساس قرن فهرست بندی بشوند, بی گمان قرن یازدهم و دوازدهم از درخشان ترین قرنهاخواهد بود:

کتابهای فقهی که در آن زمان نگاشته شده اند, نسبت به قرنهای قبل و بعد از آن ,تا زمان ما, بیش ترین رقم را نشان می دهد.4
دومین دایرة المعارف حدیثی شیعه در آن عصر نوشته شده است.
بسیاری از کتابهای تفسیر مأثور, مانند:نور الثقلین و تفسیر صافی, دستاوردآن دوره اند.
کتابهای رجالی مهمِ, بزرگ و پرحجم , مانند:منهج المقال, منتهی المقال, نقد الرجال, مجمع الرجال, جامع الرواة و… در آن زمان تدوین شده اند.
مهم ترین آثار فلسفی, مانند: قبسات, اسفار ملاصدرا و… در این دوره سامان یافته اند.
کتابهای درسی حوزه های علمیه, مانند: معالم, حاشیه ملاعبداللّه و شرح لمعه, از دستاوردهای مهم و ماندگار این دوره بشمار می روند.
اینها همه نشانه ای روشن از شادابی و پویایی علمی و فعالیتهای گسترده فرهنگی در آن برهه تاریخی است.
همچنین سفرنامه های اروپاییان نیز, نشان از شکوفایی تمدن اسلامی در ایران دارند.
خوانساریها نیز, مانند دیگر دانشمندان شیعه, در این پویایی و شادابی علمی نقش داشتند. آقا جمال خوانساری گنجینه سخنان کوتاه امیرالمؤمنین(ع) را به نام (غررالحکم) ترجمه و شرح کرد و رساله های بسیار در نقد و بررسی آثار و اندیشه های نحله ها و اندیشه وران نگاشت و با نگارش (کلثوم ننه) به نقد عقائد و فرهنگ عوام پرداخت. آقا حسین خوانساری, در رونق بخشی به مباحث فلسفی نقش اساسی داشت و حتی اندیشه های ملاّصدرا را در حاشیه شفا نقد کرد.
این دو با شیوه ای اجتهادی در برابر مکتب اخباری که بسیار رایج و مطرح بود, به نگارش کتابهای فقهی در قالب شرح دروس و حاشیه شرح لمعه پرداختند و به شبهه های فقهی پاسخ گفتند.

گزاره ها و مقوله های گوناگونی در عصر صفویه, مورد بحث و گفت وگو بوده است:

1. شبهه های اهل کتاب, بویژه مسیحیان و نقد دیدگاههای غیرواقعی و خرافی و ناسازگار آنان با قرآن.
2. نقد باورهای اهل سنّت و پاسخ به شبهه های آنان.
3. نقد و بررسی دیدگاههای مطرح در حوزه های شیعه: اخباریان, صوفیان و….


گفت وگوهای علمی متفکران شیعه با اهل کتاب


در روزگار صفویه مسیحیت و اروپای غربی عصر قرون وسطایی را سپری کرده و با تلاش علمی به صنعت ساخت کشتی بخار و ابزار نظامی و… دست

یافته بود.
غرب پس از دستیابی به صنعت برای به دست آوردن منابع اقتصادی بیش تر, تلاشهای گسترده ای را آغاز کرد و پا را از قلمرو خویش فراتر

نهاد. کشورهایی مانند: پرتغال, ایتالیا, اسپانیا, انگلستان و فرانسه, هر یک برابر توانایی کشتیرانی و قدرت نظامی که داشتند, به دیگر سرزمینها دست

یازی می کردند و توجه تمام به شرق داشتند; زیرا منابع اقتصادی فراوانی در این قاره نهفته بود.
بزرگ ترین سدّی که بر سر راه استعمارگران وجود

داشت و نمی گذاشت آنان از قلمرو خود پا را فراتر نهند, امپراطوری عثمانی بود. این حکومت بسیاری از سرزمینهای شرق را در اختیار داشت و با

مسیحیت دشمنی دیرینه داشت. در کنار این دولت, صفویان بودند که مانند اروپا, دولت عثمانی را دشمن خود می دانستند; از این روی اروپا و ایران در

مخالفت با دولتِ عثمانی, هماهنگ و همسو شدند و این دیدگاه مشترک و منافع اقتصادی دو جانبه اروپاییان و صفویان را به یکدیگر نزدیک می ساخت.

شاه عباس, برای به دست آوردن اعتماد برادران شرلی که در سال1006هـ./1591م. به دربار ایران آمده بودند, در یکی از مهمانیها در همراهی با

مسیحیان گفت:
(من نعل کفش یک عیسوی را بر بزرگ ترین مردان عثمانی ترجیح می دهم.)5اروپا, تلاش می ورزید اعتماد صفویان را به دست بیاورد.

مشاوران و کارشناسان نظامی, به سوی ایران گسیل می داشت تا بنیه نظامی ایران را در برابر دولت عثمانی, تقویت کند. با گسیل داشتن مشاوران

نظامی, مبشران و مبلغان مسیحی نیز به سوی ایران سرازیر شدند. اروپا, وقتی دانست دولت ایران به همکاری با اروپا اهمیت می دهد و به این

همکاری و پیوند, برای در افتادن با دولت عثمانی, سخت نیازمند است, سعی کردند از این فرصت برای نشر مسیحیت, بیش ترین بهره را ببرند و مانند

خاور دور, آفریقا و آمریکای جنوبی, ایران را در دام مسیحیت استعمارگر گرفتار سازند.



مبلغان مسیحی در ایران




اروپاییان برای نشر عقائد خود, که زمینه ساز استعمار و به بردگی کشیدن ملّت ایران بود, در آغاز به گسیل داشتن مبلغان خویش به ایران پرداختند و آن گاه که

مبشران,پیشقراولان استعمار, دریافتند عقائد آنان قابل درک و پذیرش نیست, به تحلیل و توجیه عقائد خود رو آوردند و در مرحله بعد, به مناظره و گفت وگو با

علمای اسلام نشستند و وقتی که از این برخورد نیز نتیجه نگرفتند, به هجوم علیه عقائد و باورهای دینی مسلمانان روی آوردند که در تمام این مراحل, با بازتاب

جانانه و پاسخهای استوار علمای دین روبه رو شدند.
فلیپ دوم, پادشاه اسپانیا, کشیشی به نام پرسیمون مورالس, به دربار سلطان محمد خدابنده لو

(حکومت966 ـ 985) فرستاد و از خواسته های وی این بود که: به پیروان مذهب کاتولیک, در سراسر ایران آزادی کامل داده شود.6
گروهی بر این باورند: هیأتهای

مبلغان پرتغالی, نخستین هیأتهای مذهبی بودند که در زمان صفویان وارد ایران شدند. آنان در سال 1602م./1010هـ.ق. به اصفهان آمده و کار خود را آغاز

کردند.7
فلیپ سوم, پادشاه اسپانیا, چند سال پس از آمدن نماینده فلیپ دوم به ایران, به نایب السلطنه هندوستان و اسقف بندر (گوا) دستور داد: یک هیأت

روحانی به دربار شاه عباس بفرستد. وی نیز دو کشیش به همراه کشیش آنتونیودوگوه آ, به ایران فرستاد. این هیأت در تاریخ 22 شعبان 1010هـ.ق./ 15 فوریه

1602م. به ایران آمد و یکی از خواستهای شاه اسپانیا, آزادی کامل تبلیغ دین مسیح در سراسر ایران بود.
شاه عباس, علما و روحانیان را بزرگ ترین سدّ راه تبلیغ

مسیحیت در ایران می دانست و او نمی خواست و یا نمی توانست با عالمان و روحانیان در افتد. از این روی, آنتونیودوگوه آ, که ریاست هیأت اسپانیایی را به عهده

داشت, در سفرنامه خود پاسخ شاه عباس را این گونه نقل می کند:
(من حاضرم که در ایران کلیسایی بسازم و بسیار مایلم که همه عیسویان, از زن و مرد, به

کشور من بیایند, ولی روحانیون ما, به این کار راضی نمی شوند و مرا منع می کنند و می ترسم اگر دست به چنین کاری بزنم, مرا بکشند. به عقیده من بهتر است

که: اوّل پادشاهان شما با ترکان از در جنگ درآیند و بعد از آن, به ساختن کلیسا اقدام کنید; زیرا اگر باز هم روحانیون بخواهند مخالفت کنند, من به ایشان خواهم

گفت: نمی توانم برخلاف میل و خواهش کسانی که بر ضد دشمنان ایران مرا یاری می کنند, رفتار کنم….)8
شاه عباس, دست آخر, این هیأت را خشنود کرد و

اجازه داد در اصفهان کلیسا بسازند و حتی هزینه کاشی کاری آن را خود پرداخت.9



مبارزه با اسلام و توجیه عقاید مسیحیت



در دوران صفویه, گروهی از مبلغان مسیحی, با نگارش کتاب به مبارزه با اسلام و توجیه عقائد مسیحیت پرداختند. یکی از کسانی که این روش را برگزید,

فرانسیس گزاویه, مشهور به رسول هندوان بود که در قرن دهم هجری به هندوستان رفت و در آن جا به نگاشتن کتاب (آیینه حق نما) برای جا انداختن باورهای

مسیحیان و توجیه آنها پرداخت
.



به نقل مصقل صفا, در این اثر, از سه موضوع بحث می شود:



1. در معرفت ذات حق تعالی.
2. درباره عیسی خداوند ما.
3. در احکام کتاب انجیل.

به نظر می رسد, مصقل صفا, نقد (منتخب آئینه حق نما) باشد و یا نقد سه فصل از آن. (آئینه حق نما) به گونه مناظره بین حکیم و پادری (کشیش) مسیحی,

سامان یافته است. و گاه, در این گفت وگو شخص سوّمی به نام (ملاّ) شرکت می جوید و در پایان کار, حکیم مسلمان, دست از دین خود می کشد و در جرگه

عیسویان داخل می شود.10 تنها نسخه شناخته شده آن در ایران در کتابخانه آستان قدس رضوی وجود دارد, به قلم پادری زیرونیموشاویرست. این اثر در سال

1595م./1004هـ. در هند نگاشته شده و یک مقدمه دارد و پنج باب11. گزاویه این اثر را در هند نگاشت و در هنگام جلوس جهانگیر شاه, این اثر را به عنوان هدیه

به او تقدیم کرد. نسخه ای از این کتاب, از دربار جهانگیر شاه, پادشاه هندوستان, به دربار شاه عباس فرستاده شد. از آن جا که این اثر از استواری ویژه ای

برخوردار بود, متفکران اسلامی, از جمله: سید احمد علوی عاملی, احمد بن عبدالحلیم, احمد بن ادریس, عبداللطیف و علی المنیر الشافعی12, آن را نقد کرده و

اشکالهای گوناگونی بر آن وارد ساختند. مهم ترین نقد از احمد علوی عاملی شاگرد میرداماد بود که با عنوان:
(مِصْقل صَفا در تجلیه آئینه حق نما د
ر ردّ تثلیث
نصاری) در یک مقدمه و سه فصل منتشر شد.

وی در مقدمه می نویسد:


(در سال غلب (1032) از هجرت خاتم النبیّین, از بعضی علماء نصاری که در بلاد هندوستان به سِمَت حجابت اشتهار داشت, تصنیفی, موسوم به: (آینه حق نما)

در اثبات تثلیث که عبارت است از اتّحاد بالذّات اُقنُوم الاب واقنوم الابن واقنوم روح القدس, و مغایرت میانه ایشان بالاعتبار و باز در اثبات خدایی مسیح و عدم وقوع

تغیّر در انجیل و منسوخ نگردیدن آن به فرقان عظیم و منسوخ بودن تورات به انجیل به نظر رسید و چون آن آینه به کدورات شُبَه و شکوک غبار آلوده بود…

فلامحاله آن را حاجت به مِصقلی افتاد که زنگش را حکّ و تجلیه و غبارش را محو و تصفیه نماید…. بنابر آن, این رساله موسوم گردید به مِصقل صفا در تجلیه آینه

حق نما, در ردّ تثلیث نصاری.)13
نقد عالمانه علوی بر باورها و عقاید مسیحیان, مسیحیان, بویژه مبلغان مسیحی را که در بین مسلمانان, به نشر باورهای خود می

پرداختند, سخت سردرگم کرد و آنان را از موضع تهاجمی به موضع تدافعی کشاند. چنان اشکالها و ایرادهای عالمانه علوی بر سر آنان آوار شد که ناگزیر, نسخه

ای از آن را به رم فرستادند, تا عالمان بلندمرتبه مسیحی به نقد آن بپردازند.
این کار به یکی از دانشمندان مسیحی فرقه فرانسیسکن, به نام فیلیپ گوادا گنولی

واگذار شد و وی, پاسخی بر کتاب علوی نوشت که در سال 1041هـ./1631م. در رم منتشر شد.14
علوی, پیش از نگارش مصقل صفا, لوامع ربّانی را در ردّ شُبَهات

نصاری و بیان تغیّر اناجیل یُوحنا و متی ومرقس و لوقا در نقد مسیحیت نگاشته بود.
و اثر دیگری به نام صواعق رحمان را در ردّ یهود و بیان تحریف تورات, زبور و

دیگر کتابهای ایشان15, نگاشت و عرضه کرد.


دویست سال بعد, نویسنده انگلیسی, به نام: (لی) (لوامع ربانی) علوی را مورد نقد و تجزیه و تحلیل قرارداد. او بر این باور بود: در زمان انتشار این اثر, فیلیپ

گواداگنولی, بر آن نیز پاسخ نوشته است.16
مبلغان مسیحی, پس از مدتی, افزون بر شناساندن اندیشه های مسیحیت و توجیه آنها, به گفت وگو با علمای اسلام

پرداختند و مناظره های گوناگونی در دربار صفویان, بدین جهت تشکیل شد.
در زمان شاه عباس دوم (حکومت: 1052 ـ 1077) وزیر اعظم وی, اعتمادالدوله (1063ـ

1070هـ. / 1652 ـ 1659م.) مجلس مناظره ای برگزار کرد. شزو, یکی از مبلغان مسیحی فرانسوی با علمای اصفهان به جدل و مناظره برخاست.
این گفت وگوها,

برای مسیحیان گران تمام شد و نه تنها هیچ توفیقی به دست نیاوردند که سبب آشنایی مسیحیان با اسلام و روی گردانی شماری از آنان از مسیحیت به اسلام

شد. از جمله کسانی که به اسلام گرویدند, یکی از بزرگان ارامنه, به نام آقاپیری بود. وی با مطالعه دیدگاههای فلسفی و کلامی اسلام, به اسلام گروید و در برابر

منطق و برهان اسلام, تسلیم شد.


شاردن که در آن زمان در اصفهان به سر می برده, درباره علت اسلام او و ضربه ای که این رخداد به مسیحیت زده است می
نویسد:


(در این روز مهتر ارامنه جلفا, که آقا پیری کلانتر نام داشت, مرتد شد و علیه مسیحیت سر به شورش برداشت. او, دانایی نیمه تمام بود و آثار ابوعلی سینا و

فلاسفه عرب و برخی از متکلّمان اسلامی را به طور سطحی مطالعه کرده بود و چون نتوانسته بود عمیقاً علل مخالفت آنان را با مسیحیت دریابد و در ضمیر

خویش تجزیه و تحلیل کند, تأثرات و خلجان شدیدی بر افکارش عارض شده بود….
بی گمان, در پی این اتفاق ناستوده, از کشورهای اسلامی, ضربه های سنگین

تر و کوبنده تر بر مسیحیت وارد خواهد شد.)17
این رخداد در روز 24 اوت 1673, در زمان شاه عباس دوم و نخست وزیری شیخ علی خان رخ داد. بعدها نیز, افراد

دیگری از مبلغان مسیحی, مسلمان شدند که یکی از آنها پدر آنتونیودوژزو پرتغالی, رئیس دیر آگوستینهای اصفهان بود که در زمان شاه سلطان حسین

(1105ـ1135/1694ـ1722) مسلمان شد و خود را علیقلی جدیدالاسلام نامید. وی, کتاب (سیف المؤمنین فی قتال المشرکین) را که ترجمه و شرح و نقدی بر

سفر پیدایش تورات است نگاشت.18
وی که کشیش ترسایی بود, پس از مسلمان شدن, چون به زبان لاتین آشنایی داشت به مقابله کتابهای لاتینی مسیحیان و

یهودیان با ترجمه عربی آن کتابها پرداخت و به یک رشته از تحریفهایی پی برد که مسیحیان در متون مذهبی خود انجام داده اند.19
در این زمان, علمای مسلمان

به متون نخستین مسیحیان دست یافتند و در شوال 1108هـ .میر محمد باقر بن اسماعیل خاتون آبادی, ترجمه اناجیل اربعه را به انجام رساند.مترجم, افزون بر

ترجمه در حاشیه به نقد آن پرداخت تناقضات و گفته های اناجیل را در جای مناسب یادآور شد.20
در این دوران, افزون بر علوی عاملی و کسانی که از آنان نام

بردیم, اندیشه وران و متفکران دیگری نیزبه نقد مسیحیتِ تحریف شده پرداختند و آثاری عرضه کردند که با عنوان: (الرد علی النصاری) از آنها یاد می شود, مانند

رد آقا خلیل بن محمد اشرف اصفهانی21 (م.1136) و ردّ محمد یوسف بن آقا محمد بیگ دهخوارقانی که به دستور شاه سلیمان صفوی به عربی سپس به

فارسی برگردانده شد.22
این حرکت علمی در عصرهای بعد نیز ادامه یافت. کتابهای گوناگونی در رد نصارا نگاشته شد.هنری مارتین, از بزرگ ترین مبلغان و

متکلمان مسیحی, در سال 1217هـ./1802م .توسط کمپانی هند شرقی به هندوستان و از آن جا به شیراز آمد و با علمای ایران, به مناظره پرداخت و کتاب

مشهور خود را به نام: (میزان الحق) در اثبات عقائد مسیحیت و نقد عقائد اسلامی نگاشت.


در این کتاب از موضوع های زیر بحث می شود:

1. آیا کتاب مقدس تحریف شده است؟
2. آیا اصول کلیّه در عهد قدیم و جدید اثبات می کند که آنها وحی الهیند؟
3.آیا قرآن کلام خداست و آیا محمد پیامبر خدا است؟23

همان گونه که پیداست, سومین فصل کتاب, علیه اسلام نگاشته شده که علمای اسلام پاسخهای در خور و شایسته ای به آن دادند, مانند: حجةالاسلام,

نوشته ملاعلی نوری و ارشاد المضلین و مفتاح النبوة, نوشته رضا همدانی24. از میرزای قمی نیز رساله ناتمامی در رد هنری مارتین به دست آمده است.25

برخی شمار رساله ها و کتابهایی که عالمان و دانشوران و متفکران اسلام, بر رد یهود و نصارا, نگاشته اند, یکصدوپنجاه ونه کتاب و رساله دانسته اند.26
از مجموع

نقدها به دست می آید که علمای شیعه, در رویارویی با علمای یهود و نصارا, به پیروزیهای بزرگی دست یافته و به راحتی توانسته اند با استفاده از اندیشه های

غنی کلامی و فلسفی, آنان را در عرصه مناظره زمین گیر کنند و در صف مسیحیان که بسیار قوی می نمود, رخنه کنند.


گفت وگو با عالمان اهل سنت



در دوران صفویه, رویارویی تشیّع و تسنن, به اوج خود رسیده بود. امپراتوری عثمانی که قلمرو گسترده ای از دنیای اسلام را در اختیار داشت, با تمام توان, به

رویارویی با شیعه برخاسته بود و استواری امپراتوری خود را در
نابودی تشیع می جست.



این سیاست دشمنانه و کینه توزانه عثمانی, شاه عباس را واداشت که به غرب روی آورد و با این سیاست به استوارسازی پایه های حکومت خود پرداخت. افزون

بر این, دو دولت, خود را ناگزیر می دیدند که در داخل نیز, سیاستمداران, برای برانگیختن مردم و وا داشتن آنان به جنگ, باورها و عقاید مردم را وارد کارزار می

کردند .برای دو دولت عثمانی و ایران, چه چیز بهتر از مذهب تشیع و تسننکه نزاعها, کشمکشها و درگیریهای دیرینه با یکدیگر داشته اند و با کوچک

ترین دمیدن , آتشهای زیر خاکستر, شعله می کشید. این بود که بازار اختلاف را گرم نگهداشتند تا بتوانند از این راه توده ها را به جنبش وادارند و دشمن را زمین

گیر کنند.



بله حاکمان ایران, در داغ نگهداشتن تنور درگیری و اختلاف, تمام توان خود را به کار می گرفتند و از احساسات پاک مردم برای نبرد با دولت عثمانی بهره می بردند

و از آن سوی دولت عثمانی نیز, به هیچ روی, رضا نمی داد که در همسایگی اش, حکومت شیعی قد برافرازد و قدرت حاکمیت او را در جهان اسلام به رسمیّت

نشناسدو عقائد مردم و باورهای آنان را تخطئه کند; از این روی, عالمان سنی را به میدان می آورد, رساله و کتاب علیه شیعه می نویسند و نشر می دهند, فتوا

به کفر شیعه,می دهند, تا آن جا که این فتواها سبب می شود توده مردم, از همه جا بی خبر و بی خبر از سیاستهای پشت پرده, دست خود را

به خون شیعیان آلوده کنند و….



در حدود سال 947, شخصی به نام حسین بن عبداللّه شروانی, کتابی علیه صفویان و عقاید آنان می نگارد به نام: الاحکام الدینیه فی تکفیر قزلباش.
این کتاب در

چهار باب به نام چهار خلیفه راشدین سامان یافته است:
باب اول: در بیان دیدگاههای مذهبی دولت صفوی و در اصل مذهب امامیه.باب دوم: درباره جنگ سلطان

عثمانی با صفویان و فضیلت این جهاد.
باب سوم: در بیان اقوال شاه اسماعیل و اعتقادات صفویان درباره شاه اسماعیل.باب چهارم: در بیان اقوال و افعال شیخ

حیدر و شیخ جنید پدر و جد شاه اسماعیل.



در این کتاب فتوای قتل شیعیان به شدیدترین وجه صادر شده است.27



در دوران سلطان مراد, وقتی که عثمانیان وارد عراق شدند, مفتی عثمانی: نوح افندی, فتوا به واجب بودن جنگ با شیعه, قتل, غارت اموال و اسارت

خانواده های
آنان داد.



در چنین برهه ای شرف الدین علی شولستانی, از علمای ایران خواست به فتوای او پاسخ دهند و مرحوم شیخ علی کمره ای (م. 1060) رساله ای در دو جلد

درباره امامت نگاشت28 و فتوای کینه توزانه و ناهمخوان با اسلام مفتی عثمانی را با دلیل و برهان پاسخ داد.



محقق کرکی در برخورد با اهل سنت



محقق کرکی را می توان نخستین مجتهد و فقیه با نفوذی دانست که در حکومت صفویه تلاش گسترده ای را برای گسترش تشیع و پاسخ گویی به شبهه ها آغاز

کرد. خط ومشی وی, اثر ژرفی در سیاستها و جهت گیریهای علمای دیگر که در دورانهای بعدی می زیستند, به جای گذاشت. کرکی انسانی آگاه و محققی

کارآمد و فرزانه ای اصولی بود. با این که رساله هایی در اثبات عقاید شیعه و ردّ عقایدو باورهای اهل سنت از او به جای مانده, ولی در زندگی علمی و اجتماعی,

پا را از حوزه منطق و برهان, فراتر نگذاشته است.



نوشته اند: زمانی که شاه اسماعیل, هرات را گشود, فرمان داد مولوی سیف الدین احمد بن یحیی تفتازانی را که مردی بسیار سخت گیر, متعصب و کژ اندیش

بود و با شیعه بسیار کینه توزانه برخورد می کرد, از دم تیغ بگذرانند. در همین هنگام شیخ علی بن عبدالعال کرکی, وارد هرات شد و به قتل وی اعتراض کرد و

گفت:



(لو لم یقتل لأمکن ان یتمّ علیه بالحجج والبراهین العقلیة والنقلیة حقیقة مذهب الامامیة وبطلان مذهب اهل السنة والجماعة ویودع عن مذهبه الباطل ویلزم بذلک

ویسکت ویذعن من الزامه جمیع اهل ماوراء النهر و خراسان بحقیقة مذهب الشیعة الاثنی عشریه ولذلک کان الشیخ المذکور متأسفاً دائماً.)29




اگر کشته نمی شد, ممکن بود با دلیل و برهان عقلی و نقلی, حق بودن مذهب امامیه و باطل بودن مذهب اهل سنت و جماعت بر او آشکار شود و از مذهب

باطل خود برگردد و ساکت شود و از کار او, تمام مردم ماوراء النهر و مردم خراسان, به حقیقت مذهب شیعه دوازده امامی معتقد شوند; از این روی, همیشه

محقق کرکی از این کار [کشتن تفتازانی] متأسف بود.


گفته محقق کرکی, حاکی از آن است که او منطق و گفت وگو را اساس برخورد با بزرگان اهل سنت قرار داده بود و از برخورد حذفی با افراد شکایت داشت و به

هیچ روی آن را نمی پذیرفت.


مرحوم کرکی در رساله: تعیین مخالفین امیرالمؤمنین(ع), با این که خلفای سه گانه را در برابر علی(ع) قرار می دهد, ولی از آنان با واژگان زشت یاد نمی کند30,


گفت وگوها


در دوران صفویه, مناظره و گفت وگو, برای نمایاندن مسائل کلی اختلافی بین شیعه و سنی و روشن گری شکل می گرفته است. منطقی که محقق کرکی بر آن

اصرار داشت, در مناظره جلوه گر می شود و در مناظره, حقیقت رخ می نماد و حق بودن مذهب با ارائه دلیلها و پاسخهای منطقی آشکار, ابهامها زدوده و شبهه

ها برطرف می شود. این که این جلسه های گفت وگو و بحث در دربار حاکمان صفوی برگزار می شده و عالمان شیعه و سنی, رو در روی یکدیگر به گفت وگو می

پرداخته و دلیلهای خود را ارائه می کرده و پاسخ می شنیده اند, برای حفظ سلامتی افراد درگیر و جلوگیری از دخالتهای توده مردم و متعصبان و امنیت جلسه

بحث, پایبندی دو طرف به اصول مناظره و دریافت درست مطالب از جانب حاضران که خود اهل فکر و اندیشه بودند و پرهیز از عوام فریبی بوده است. شاه عباس,

خود, به این گونه جلسه ها اهتمام داشته است. در فهرست نسخه های خطی کتابخانه مجلس شورا, به کتابی بر می خوریم با نام: مباحثات قاضی زاده, در

شناسه آن آمده: این کتاب در برگیرنده مباحثی است که در مجلس شاه عباس اوّل, بین مؤلف کتاب قاضی زاده و قاضی زاده ماوراء النهر رخ داده و دلیلهای

برحق بودن عقاید شیعه
, به شرح در این کتاب نقل گردیده است.31


گاهی نیز مجموعه هایی با عنوان: مناظرات, سامان می دادند. از جمله گفته اند: عباس مولوی, معاصر شاه سلیمان, مجموعه ای چنین, سامان داده است.32


گفت وگوهای علمی درون حوزوی


حکومت صفوی خود را مقید به احکام اسلام می دانست و مدعی بود: حکومتی دینی است و پیاده کننده دستورات اسلام و علمای شیعه. بسیاری از موضوعات مطرح

شده در این دوران براساس دیدگاههای فقهی رقم می خورد و حمایت و گرایش حاکمان به دیدگاهی, حساسیتهای بیش تری را بر می انگیخت و سبب توجه دیگران

به آن دیدگاه می شد و صاحب دیدگاه به طور طبیعی از جایگاه ویژه ای برخوردار می شد.



صاحب نظران و فقیهانی که مورد توجه قرار می گرفتند, از این موقعیت مناسب, در جهت گسترش فرهنگ تشیع بهره می بردند. و چه بسا با این که حاکمان را

شایسته حکومت نمی دانستند و همه رفتار و منش آنان را قبول نداشتند, اما برای نشر اندیشه شیعه, و دفاع از شیعیان مظلوم و جلوگیری از زورگوییها و خونریزیهای

حاکمان سنی مذهب و جلوگیری از حکومتهای ملوک الطوایفی حمایت از آنان را لازم می شمردند و تلاش می کردند: از این پیوند, جامعه را از آفات به دور دارند و امر به

معروف و نهی از منکر را به پا بدارند.



شماری از فقیهان و نظریه پردازان, در برابر رساله ها و دیدگاههای فقهی عالمانی که به گونه ای با حکومت در پیوند بودند, حساسیت نشان می دادند و تلاش می

ورزیدند, دیدگاههای اینان را به نقد بکشانند و این چه بسا از روی دلسوزی بود. به هر حال بحثهایی را در جامعه علمی بر می انگیخت که به یک نمونه اشاره می کنیم:


شرب توتون و تنباکو


در عصر صفوی, مسائل نوپیدا, علما و صاحب نظران را بر می انگیخت که به نگارش رساله های علمی و یا گفت وگوهای علمی بپردازند. وقتی که توتون به ایران

وارد شد, گفت وگوهایی در بین علمای دین پدید آورد و دامنه آن به تمامی لایه های اجتماعی نیز گسترش یافت.



واژه تنباکو و توتون را آمریکایی دانسته اند.71 گفته اند: برگ تنباکو در سال 1519م./925هـ.ق. از آمریکا به اسپانیا وارد شد و در سال 1560م. از آن جا به اروپا و

سال 1565 از فرانسه به آلمان و سال 1586م./994هـ. وارد انگلیس شد.72 در عهد شاه عباس (996 ـ 1038هـ.) سال 999 به وسیله پرتغالیها, وارد ایران شد.73

و در سال 1010هـ.74 و بنابر قولی در سال 1012, با اختراع غلیان در ایران, استفاده از تنباکو به اوج خود رسید.75



شاه عباس, با کشیدن غلیان به شدت مخالف بود و آن را ممنوع کرد. اگر دیده و شنیده می شد که کسی چپق می کشد, بینی و لبان او را مأموران حکومتی می

بریدند و بار تنباکو را با صاحب بار به آتش می کشیدند.76 اما تنباکو و توتون, در زمان شاه صفی (حکومت 1038 ـ 1052) و شاه عباس دوم (1052 ـ 1077) رواج

یافت و با آن که حکومت, مردم را از کشیدن تنباکو باز می داشت, ولی توفیقی نیافت و نتوانست کشیدن تنباکو را مهار کند.77


بین علما نیز در این باره اختلاف پدید آمد, گروهی به حرام بودن و گروهی به حلال بودن آن فتوا دادند. مولی حسام الدین ماچینی, در حدود سال 1012 رساله ای

به زبان فارسی درباره سود و زیان تنباکو نگاشت و مولی حاج عبدالله سمنانی, شاگرد میرداماد و نویسنده: تحفة العابدین, به خواست سید علی بن حسن بن

شدقم حسینی مدنی, در سال 1020 آن را به عربی برگرداند و مطالبی بر آن افزود و دلیلهایی بر حرام بودن شرب توتون, اقامه کرد.



وی از میرداماد نقل کرده است: اهل حجاز این گیاه را (طابه), فارسیان (تنباکو) و مردم عثمانی و ترک, (تتن) می نامند.78



عبدالحی کاشانی, فصل بیستم کتاب حدیقة الشیعه خود را به حکم غلیان ویژه کرده است.79


گویا در دوره شاه عباس اول, چون شاه با کشیدن غلیان, سرسختانه مخالف بود, علما, نیازی به نگارشِ رساله درباره حرام بودن تنباکو ندیدند; امّا با رواج آن در

زمان شاه صفی و شاه عباس
دوم و پس از آن, رساله های گوناگونی در حرام بودن شرب توتون نگاشته شد:

1. تحریم تتن. از شیخ علی نقی کمره ای (م.1060) وی دوازده دلیل بر حرام بودن توتون اقامه می کند و میرزا عبداللّه افندی در نقدی که به رساله وی می زند, دلیلهای وی را سست و بی اعتبار می داند.80


2. حرمت شرب تتن, از فخرالدین طریحی (م.1085) وی خوابی را که از حضرت امیر(ع) دیده و آن حضرت در خواب دستور به ترک شرب توتون داده نقل کرده است.81


3. حرمت شرب تتن, از شیخ زین الدین علی بن سلیمان بحرانی (م.1064) این رساله برای نخستین بار در بحرین نشر یافته است.82


4. حرمت شرب تتن و قهوه, از شیخ حر عاملی (م.1104).83


5. حرمت شرب تتن, از شیخ داود بن حسن جزائری.84


6. حرمت شرب تتن, از سید نصرالله موسوی جزائری که بعد از سال 1153 شهید شده است.85


7. حرمت شرب تتن, از مولی خلیل بن غازی قزوینی (1001 ـ 1089هـ.).86


در همان برهه تاریخی, پانزده رساله در حرام بودن شرب تتن, از سوی علمای اهل سنت نیز نگاشته شده است.87


8. در برابر اینها, از رساله ای در تحلیل تتن و قهوه, به خامه شیخ سلیمان بن علی شاخوری (م.1101) گزارش شده که در آن, دیدگاه اخباریان که شرب تتن را

حرام می دانسته اند, نقد شده است.88


گفته اند: محمد تقی مجلسی, شرب توتون را حلال می دانست و حتی استعمال آن را باطل کننده روزه نمی دانست و در روزه های مستحبی از آن استفاده می

کرد; اما در روزه های واجب, از شرب توتون, به خاطر ترس از عوام پرهیز می کرد.89



همچنین گفته اند: علامه مجلسی نیز, شرب توتون را حرام نمی دانست, بلکه گاهی در بالای منبر غلیان می کشید. مولی خلیل قزوینی که شرب توتون را حرام

می دانست, رساله ای در این باره نگاشت و آن را در جلد نفیسی قرار داد و برای علامه مجلسی به اصفهان فرستاد, تا مگر با مطالعه آن, از کشیدن غلیان دست

بردارد. علامه که رساله وی را کامل ندانست, مقداری تنباکوی نفیس در جلد کتابی که فرستاده بود, برای وی فرستاد! به این معنی که این رساله چیزی نداشت,

منتهی جلد آن برای تنباکو شایسته است.90









1. (سفرنامه شاردن), ترجمه حسین عریضی, قسمت اصفهان73/, انتشارات نگاه.2. (تذکره نصرآبادی), میرزا طاهر نصرآبادی, تصحیح وحید دستگردی344/, فروغی.3. همان مدرک348/, 398.4. با نگاهی کوتاه به کتابها و رساله های فقهی, این نکته را بیش تر نمایان می سازیم. این گزارش, براساس کتابهای فهرست شده در (مقدمه ای بر فقه شیعه) نوشته حسین مدرسی, ارائه می گردد, گرچه کامل نیست. کتابها و رساله های نگاشته شده, به سه دوره تقسیم شده اند: پیش از محقق ثانی, از محقق ثانی (م.940) تاحدود سال 1150هـ. و پس از صفویه تا سال 1400, دوران امام خمینی رضوان اللّه تعالی علیه.از مجموع 1071 کتاب فقهی, 177 کتاب, قبل از صفویه و 423 کتاب در دوران صفویه و 480 کتاب بعد از دوران صفویه نگاشته شده است.این آمار شرح و حواشی کتابهای فقهی را در بر نمی گیرد.از مجموع 114رساله عملیّه, 5 رساله, قبل از صفویه و 52 رساله در دوران صفویه و 57 رساله, پس از صفویه نگاشته و نشر شده است.این آمار, گرچه کامل نیست,امّا نشان می دهد که تلاشهای فقهی عصر صفویه, چشم گیر بوده, با این که دو قرن اخیر, ایران از صنعت چاپ برخوردار بوده و این کمک شایانی به نشر آثار فقهی کرده است.5. (امیر کبیر قهرمان مبارزه با استعمار), اکبر هاشمی رفسنجانی248/, فراهانی, تهران.6. همان مدرک246/.7. (سفرنامه شاردن), ترجمه اقبال یغمایی ج623/2, توس, تهران.8. (امیرکبیر قهرمان مبارزه با استعمار), 251/ ـ 252, با تلخیص.9. همان مدرک246/.10. (مصقل صفا), علاّمه میر سیّد احمدعلوی عاملی, تصحیح: حامد ناجی اصفهانی, به اهتمام سید جمال الدین میردامادی55/.11. (فهرست کتب خطی کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی), مهدی ولائی, ج2/11, کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی.12. (نخستین رویاروییهای اندیشه گران ایران با دو رویه تمدن بورژوازی غرب), دکتر عبدالهادی حائری480/, امیرکبیر.13. (مصقل صفا)5/, 6.14. (نخستین رویاروییهای اندیشه گران ایران…)484/.15. (مصقل صفا)5/.16. (نخستین رویاروییهای اندیشه گران ایران…) 484/.17. (سفرنامه شاردن), ج619/2 ـ 620.18. این کتاب را آقای رسول جعفریان تصحیح و انتشارات انصاریان قم, آن را منتشر ساخته است.19. (نخستین رویاروییهای اندیشه گران ایران…)489/.20. کتاب خاتون آبادی را آقای رسول جعفریان تصحیح و میراث مکتوب آن را منتشر ساخته است.21. (الذریعه), آقا بزرگ تهرانی, ج232/10, دار احیاء التراث العربی.22. همان مدرک233/.23. (مصقل صفا)33/, حاشیه.24. همان مدرک34/.25. (نخستین رویاروییهای اندیشه گران ایران…)534/.26. (مصقل صفا)40/ ـ 51.27. (میراث اسلامی ایران), به کوشش رسول جعفریان, دفتر چهارم720/, کتابخانه آیت اللّه نجفی, قم.28. (ریاض العلماء), میرزا عبداللّه افندی, ج272/4, کتابخانه آیت اللّه نجفی.29. (مستدرک الوسائل), محدث نوری, ج432/3, چاپ سنگی.30. (رسائل المحقق الکرکی), تحقیق محمد حسّون, ج226/2 ـ 227, کتابخانه آیت اللّه نجفی.31. (فهرست کتابخانه مجلس شورای ملّی), ج70/6, شماره 2071.32. همان مدرک75/, شماره 2088.33. (صواعق المحرقه), ابن حجر هیثمی, مقدمه.34. (کشف الظنون), ج146/5.35. (الذریعة), ج204/10.36. (الصوارم المهرقه), قاضی نوراللّه شوشتری, تحقیق سید جلال الدین حسینی ارحوی, مقدمه, نط, شرکت سهامی طبع کتاب.37. (تراجم الاعیان), حسن بن محمد بورینی, تحقیق صلاح الدین منجد, ج52/2, شماره 84, چاپ دمشق; مجله (حوزه), شماره 212/75.38. (مصائب النواصب در رد نواقض الروافض), قاضی نوراللّه شوشتری, ترجمه آقا میرزا محمد علی مدرس رشتی چهار دهی نجفی و نگارش مرتضی مدرسی چهاردهی 245/, اسلامیه تهران.39. همان مدرک239/.40. همان مدرک228/.41. همان مدرک208/.42. همان مدرک244/.43. (میراث اسلامی ایران) به کوشش رسول جعفریان, دفتر ششم683/. دو رساله درباره نوروز منتشر کرده است:1. رساله نوروزیه آقا رضی قزوینی.2. نوروزیه محمد باقر خاتون آبادی.و علامه تهرانی در الذریعه ج379/24 ـ 384, بیش از بیست رساله نوروزیه برشمرده که بیش تر آنها در زمان صفویه نگاشته شده است, از جمله: نوروزیه فیض کاشانی و محمد ابراهیم حسینی.44 . (مصائب النواصب)218/.45. عبارت شهید چنین است:(وتحرم الکهانة والسحر بالکلام والکتابة والرقبة والدخنه بعقاقیر الکواکب و تصفیة النفس والتصویر والعقد والنفث والإقسام والغرائم [العزائم] بمالا یفهم معناه و یضرّ بالغیر فصله و من السحر الاستخدام للملائکة والجنّ والاستزال للشیاطین فی کشف الغائب و علاج المصائب….)(الدروس الشرعیه), ج163/3 ـ 164, مؤسسه نشر اسلامی, قم.46. سوره (نجم) آیه36.47. (مصائب النواصب)219/.48. (الذریعه), ج190/10.49. سوره (مائده) آیه 5.50. (حرمة ذبائح اهل الکتاب), شیخ بهائی, تحقیق زهیر الاعرجی, مؤسسه اعلمی, بیروت.51. (طبقات اعلام الشیعه), قرن دوازدهم147/.52. (تتمیم امل الآمل), عبدالنبی قزوینی68/, کتابخانه آیت اللّه نجفی; (الذریعه), ج6/11.53. (الخراجیات), موسسه نشر اسلامی, قم.54. (الذریعه), ج23/2; (طبقات اعلام الشیعه), قرن یازدهم478/.55. (میراث اسلامی ایران), دفتر اول, رساله اعتکافیه, تحقیق احمد عابدی رضوانشهری317/ ـ 320, کتابخانه آیت اللّه مرعشی.56. (طبقات اعلام الشیعه), قرن یازده, ج343/5.57. (الذریعه), ج177/11.58. (طبقات اعلام الشیعه), قرن یازده, ج485/5.59. همان مدرک346/.60. (طبقات اعلام الشیعه), قرن دوازدهم, ج205/6, اسماعیلیان, قم.61. (الذریعه), ج203/10.62. (گزیده کفایة المهتدی), سید محمد میرلوحی اصفهانی, تصحیح گروه احیای تراث فرهنگی, وزارت ارشاد اسلامی44/.63. (نجم الثاقب), میراز حسین نوری59/, جعفری, مشهد.64. همان مدرک59/.65. (الذریعه), ج202/10.66. (نجم الثاقب)59/; (فهرست کتابخانه اهدائی آقای مشکاة به کتابخانه دانشگاه تهران), ج1488/5, شماره 1289; (الذریعه), ج23/18.67. (الذریعه), ج80/11; (طبقات اعلام الشیعه), قرن یازدهم, ج182/5.68. (الذریعه), ج138/11.69. همان مدرک.70. (الذریعه), ج176/11.71. (فرهنگ معین), ج1147/2, امیرکبیر, تهران.72. (علل بر افتادن صفویان), رسول جعفریان349/.73. (زندگانی شاه عباس اول), نصرالله فلسفی, ج277/2, دانشگاه تهران.74. (الذریعه), ج176/11.75. همان مدرک, ج436/4.76. (زندگانی شاه عباس اول), ج280/2.77. همان مدرک282/.78. (الذریعه), ج436/4.79. (فهرست نسخه های خطی کتابخانه آیت اللّه مرعشی), ج295/3 ـ 296, شماره 1124.80. (الذریعه), ج174/11; (ریاض العلماء), ج272/4; (روضات الجنات), محمد باقر خوانساری, ج382/4, اسماعیلیان, قم.81. (الذریعة), ج174/11.82. همان مدرک173/.83. همان مدرک174/; (میراث اسلامی ایران), دفتر هفتم88/.84. (الذریعه), ج173/11.85. همان مدرک174/.86. همان مدرک173/.87. (میراث اسلامی ایران), دفتر هفتم86/.88. (روضات الجنات), ج13/4.89. (الذریعه), ج174/11.90. (روضات الجنات), ج271/3.

 
آخرین ویرایش:

Similar threads

بالا