حمله انتحاری نوعی خودكشی عقیدتی به قصد دیگركشی و صدمه زدن به غیر(دشمن) است. در این نوع از خودكشی فرد دست به طراحی و اجرای يك برنامه تخريبی میزند كه طی آن خود را وسیله آسیب زدن به دشمن قرار دهد و از بین ببرد. این شكل خودكشی را میتوان نوعی حمله منفعلانه به دشمن دانست.
حمله انتحاری از ديگر انواع خودكشی بسيار متفاوت است. اگر خودكشی را به طوری كه بيشتر ديدهايم و ميشناسيم، اقدامی برای گريز از پوچی يا فرار از استمرار روزمرگی و بیهدفی بدانيم، عامل حمله انتحاری دارای هدفی است. وی برای هدفاش دست به طراحی برنامهای میزند كه منجر به مرگ خودش و ديگران میشود. اگر مستقل از ارزشگذاری و برداشتهای طرفين ماجرا به اين حركت نگاه كنيم هدف فرد پيش از اينكه بخواهد خود را از بين ببرد و يا به پوچی رسيده باشد، هدفی بزرگتر است كه حاضر است خود را برای آن فدا كند.
حمله انتحاری در طول تاریخ بسیار كم به وقوع پیوسته كه به عنوان نمونه میتوان از حادثه پرل هاربر نام برد. امروزه این اقدام بسیار شایع شده و بیشتر رخ میدهد. بزرگترین نمونه امروزی آن را میتوان حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ امریكا دانست كه طی آن ۱۹ حملهگر انتحاری كنترل چهار فروند هواپیمای مسافربری را در اختیار گرفتند و آنها را به برجهای تجارت جهانی نیویورك و ساختمان وزارت دفاع امریكا (پنتاگون) كوبیدند و ۲۹۷۳ نفر را گرفتند. حمله انتحاری مترو لندن، حملات انتحاری فلسطینیها علیه اسرائیلیها و برخی حملات تروریستهای عراق را میتوان به عنوان نمونههای دیگر حملات انتحاری نام برد.
حملات انتحاری را میتوان به دو دسته كلی تقسیم كرد: حمله انتحاری با هدف حمله انتحاری بی هدف. هر دو شكل حمله انتحاری در یك بستر شهری به وقوع میپیوندد. نوع با هدف به قصد آسیب زدن به فرد یا افرادی معین به انجام میرسد و ممكن است افراد دیگر حاضر در محل نیز كشته شوند یا آسیب ببینند. نوع بی هدف برای نا امن كردن فضای اجتماعی و سیاسی مورد نظر و برانگیختن ترس و وحشت عمومی طراحی میشود. در اقدام انتحاری، به دلیل وقوع حادثه در یك بستر شهری احتمال زيادی وجود دارد كه هر فرد بیگناهی كشته یا زخمی شوند.
امروزه حملات انتحاری از خطرناكترین اقدامات تخریبی به حساب میآید و موجب ترس تمامی دولتها و ملتها شدهاست. دلیل این ترس همگانی دشواری بینظیركنترل آن است. زیرا فردی كه خود را آماده مرگ كرده است دیگر ترسی از چیزی به خود را نمیدهد و غیرقابل مهار به نظر میرسد.
حمله انتحاری از ديگر انواع خودكشی بسيار متفاوت است. اگر خودكشی را به طوری كه بيشتر ديدهايم و ميشناسيم، اقدامی برای گريز از پوچی يا فرار از استمرار روزمرگی و بیهدفی بدانيم، عامل حمله انتحاری دارای هدفی است. وی برای هدفاش دست به طراحی برنامهای میزند كه منجر به مرگ خودش و ديگران میشود. اگر مستقل از ارزشگذاری و برداشتهای طرفين ماجرا به اين حركت نگاه كنيم هدف فرد پيش از اينكه بخواهد خود را از بين ببرد و يا به پوچی رسيده باشد، هدفی بزرگتر است كه حاضر است خود را برای آن فدا كند.
حمله انتحاری در طول تاریخ بسیار كم به وقوع پیوسته كه به عنوان نمونه میتوان از حادثه پرل هاربر نام برد. امروزه این اقدام بسیار شایع شده و بیشتر رخ میدهد. بزرگترین نمونه امروزی آن را میتوان حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ امریكا دانست كه طی آن ۱۹ حملهگر انتحاری كنترل چهار فروند هواپیمای مسافربری را در اختیار گرفتند و آنها را به برجهای تجارت جهانی نیویورك و ساختمان وزارت دفاع امریكا (پنتاگون) كوبیدند و ۲۹۷۳ نفر را گرفتند. حمله انتحاری مترو لندن، حملات انتحاری فلسطینیها علیه اسرائیلیها و برخی حملات تروریستهای عراق را میتوان به عنوان نمونههای دیگر حملات انتحاری نام برد.
حملات انتحاری را میتوان به دو دسته كلی تقسیم كرد: حمله انتحاری با هدف حمله انتحاری بی هدف. هر دو شكل حمله انتحاری در یك بستر شهری به وقوع میپیوندد. نوع با هدف به قصد آسیب زدن به فرد یا افرادی معین به انجام میرسد و ممكن است افراد دیگر حاضر در محل نیز كشته شوند یا آسیب ببینند. نوع بی هدف برای نا امن كردن فضای اجتماعی و سیاسی مورد نظر و برانگیختن ترس و وحشت عمومی طراحی میشود. در اقدام انتحاری، به دلیل وقوع حادثه در یك بستر شهری احتمال زيادی وجود دارد كه هر فرد بیگناهی كشته یا زخمی شوند.
امروزه حملات انتحاری از خطرناكترین اقدامات تخریبی به حساب میآید و موجب ترس تمامی دولتها و ملتها شدهاست. دلیل این ترس همگانی دشواری بینظیركنترل آن است. زیرا فردی كه خود را آماده مرگ كرده است دیگر ترسی از چیزی به خود را نمیدهد و غیرقابل مهار به نظر میرسد.