فنها به طور گستردهای در صنایع و کاربردهای تجاری استفاده میشوند. به طور کلی میتوان موارد زیر را به عنوان کاربردهای عمده فن بیان نمود:
۱ – خروج گرد و غبار، رطوبت، گازهای نامطلوب و میکرو اورگانیسمهای بیماریزا و در سیستمهای تهویه و خروج گازهای احتراق (تهویه)
۲ – ایجاد سرمایش در مناطق مختلف مانند خنکسازی آب در برجهای خنککن و یا خنکسازی هوا در صنایع نیروگاهی و فرآیندی (خنک کاری)
۳ – ورود اکسیژن و یا هوا به فضای بسته مانند استفاده در سیستمهای احتراق جهت تامین هوای مورد نیاز
۴ – انتقال مواد به طور معمول فنها و پمپها بیش از یک چهارم انرژی الکتریکی مصرفی در یک کارخانه را به خود اختصاص میدهند.
با توجه به نقش فنها در صنعت و همچنین پتانسیل صرفهجویی بالای آنها، آشنایی با این تجهیزات از اهمیت بالایی برخودار است.
اجزای فن
به طور کلی سیستم فن شامل اجزایی چون موتور الکتریکی (محرک) ، مجرای ورودی و لولهها، دستگاه کنترل جریان و تجهیزات تهویه هوا (فیلترها، کویلهای خنک کننده و مبدلهای حرارتی) میباشد که در انواع مختلف فن وجود دارند. علاوه بر اجزای مشترک نامبرده شده، اجزایی مانند شاتر و محافظ نیز وجود دارند که تنها در برخی از انواع فن به کار میروند.
1-محرک
به طور کلی برای به حرکت درآوردن فن، ۴ روش وجود دارد:
۱- موتور الکتریکی
۲- موتور احتراقی (Engine )-
3-توربین
۴- جت هوای فشرده
موتورهای الکتریکی نسبت به سایر موارد بیشتر استفاده شده و معمولا با جریان متناوب (AC ) کار میکنند.
بیشتر فنهای صنعتی دارای موتورهای القایی بوده و با توان ۳ فاز ۲۴۰ یا ۴۸۰ ولت تغذیه میشوند که به دلیل امکان ایجاد افت ولتاژ در سیستمهای توزیع، ولتاژ موتورها در ولتاژهای ۲۳۰ یا ۲۴۰ که کمتر از منایع تغذیه است، میباشد.
یکی از مشخصههای موتور فنها، قابلیت سرعت متغیر است.
از آنجاییکه عملیات تهویه و جابجایی هوا عملیات متغیری میباشد ، بهتر است سرعت فن قابل تنظیم بوده و موتور قادر باشد در سرعتهای متفاوت عمل کند.
عموما استفاده از موتورهای با سرعت متغیر نسبت به موتورهای تک سرعته، بازده بیشتری دارند. شفت موتور یا به طور مستقیم و یا به وسیله تسمه به فن متصل میشود. درایوهای مستقیم، ساده و دارای بازده مناسب بوده اما برای تغییر و تنظیم سرعت میبایست از ADS (adjustable speed drive) استفاده نمود.
درایوهای مستقیم بیشتر در فنهای کوچک بکار برده میشوند. در درایوهای تسمهای امکان کنترل سرعت وجود داشته و چنانچه محاسبات و تخمین اولیه سرعت فن نادرست باشد و یا شرایط عملیاتی تغییر کند، با تغییر تسمه، میتوان سرعت را تغییر داد. یکی از اجزای موتور، کنترلر میباشد. کنترلر دارای مکانیسم سوییچ بوده که با دریافت جریان سوییچ on/off ، سیمپیچ موتور را به منبع تغذیه قطع و وصل مینماید.
2-پرههای فن
پرههای فن از مهمترین اجزای فن بوده که با طراحی ایرودینامیکی ، سبب میشود هوای بیشتری انتقال یابد. همچنین فاصله کمتر بین سر پرهها از یکدیگر (blade tip clearance ) بازده را ۱۰ تا ۱۵% افزایش میدهد.
3-کانالهای هوا (Ductwork)
برخی از فنها، کانالهای ورودی و خروجی داشته که هوا از داخل آنها عبور میکند. این کانالها به شکلهای مختلف دایرهای و مستطیلی بوده و در سیستمهای کمفشار، از ورقههای فلزی ساخته میشوند اما در سیستمهای پرفشار از pipeها که دارای استحکام بیشتری هستند، استفاده میشود.
مساحت سطح کانالها تاثیر زیادی بر بازده فن داشته و بر روی مقدار حرارتی که با محیط تبادل میشود، تاثیر میگذارد.
در کانالهای دایرهای در مقایسه با کانالهای مستطیلی، مساحت سطوح جانبی نسبت به سطح مقطع کمتر بوده و در نتیجه نشتی هوا نیز کمتر میباشد، از دیگر فاکتورهای تاثیرگذار در میزان نشتی از کانالها، نوع درزبندی و تعداد درزها در واحد طول کانال است. محفظههای ورودی بزرگ، قیمت بالاتری دارند، اما به دلیل کمتر بودن اصطکاک و وجود فضای بزرگتر برای ورود جریان، مصرف انرژی کمتری دارند.
4-ابزارکنترل جریان ورودی
وسایل کنترل کننده جریان شامل دمپرهای ورودی و خروجی و پرههای ورودی فن هستند.
پرههای ورودی، به دو طریق خروجی فن را کنترل میکنند: ایجاد چرخش در هوای ورودی و محدود کردن میزان هوایی که وارد فن میشود. باید توجه نمود که جهت باز شدن دمپرها
و پرههای ورودی میبایست با جهت چرخش پرههای فن، یکی باشد.
وجود این پیشچرخندهها، توان مصرفی فن را کاهش میدهند اما از طرفی، با افزایش محدودیت در ورود هوا به فن، افت فشار در طول دمپر افزایش یافته و نقطه عملیاتی فن در طول منحنی عملکرد به سمت چپ میل کند.
در نتیجه بازده فن کاهش یافته و حتی ممکن است در مواردی منجر به عملیات ناپایدار، ایجاد سرج، سرو صدا و سایش درایو فن گردد. دمپرهای خروجی، هوای خروجی از فن را تنظیم کرده و نقطه عملیاتی فن در طول منحنی عملکرد فن جابجا میکنند. از آنجاییکه دمپرهای خروجی تغییری در شرایط هوای ورودی ندارند، تاثیری در میزان کاهش توان مصرفی نیز نخواهند داشت.
پرههای فن معمولا دارای یک سطح صاف و یک سطح منحنی شکل هستند که به آنها ایرفویل گفته میشود. لبهی پهن انتهایی ایرفویل، leading edg نام دارد و به لبه باریک ابتدایی آن نیز trailing edge گفته میشود. لبه ابتدایی و انتهایی توسط خطی فرضی به نام وتر به یکدیگر متصل میشوند.
زاویه بین وتر و سرعت هوای ورودی، زاویه تماس نامیده میشود. هنگامیکه هوا وارد یک زانویی با سطح مقطع مستطیلی میگردد، به دلیل اثر اینرسی و یا نیروی سانتریفوژ، تجمع جریان بیشتر در قسمت دیواره بالایی خواهد بود. در واقع خطوط جریان تمایل به حرکت مستقیم دارند اما سطح بالایی، جهت خطوط را منحنی شکل مینماید.
چنانچه سطح پایینی برداشته شود، پروفایل جریان کمابیش شکل قبلی خود را حفظ مینماید و همچنان دیواره بالایی مانع از جریان مستقیم هوا خواهد شد.
حال اگر دیواره بالایی برداشته و دیواره پایینی بماند، خطوط جریان تمایل دارند که به دیواره پایینی، نزدیک شوند. دلیل این امر این است که به دلیل نیروی اینرسی، جریان بطور مستقیم حرکت مینماید اما به دلیل فشار منفی و خلائ نسبی که در ناحیه مجاور سطح پایین بوجود میآید، خطوط جریان به سمت پایین کشیده میشوند. نتیجهای که میتوان گرفت این است که سطوح منحنی، خطوط جریان را همواره به سمت خود نزدیک مینمایند.
هنگامیکه پره در هوا به حرکت درمیآید، در سطح بالایی آن فشار منفی و در سطح پایینی آن فشار مثبت ایجاد میگردد. در نتیجه نیرویی به پره وارد میشود که مولفه افقی آن نیروی درگ و مولفه عمودی آن نیروی لیفت نام دارد. نیروی لیفت در فنهای محوری، جریان هوا را منحرف کرده و باعث ایجاد فشار استاتیک فن میگردد. نسبت نیروهای لیفت و درگ با تغییر زاویه تماس، تغییر میکند که بسته به نوع کاربرد فن (تولید فشار و یا جریان بالا و یا داشتن بازده مناسب)، شکل ایرفویل تغییر داده میشود.
در مواردی برای جلوگیری از جرم گرفتگی پره در جریانهای حاوی ذرات جامد، به جای پرههای ایرفویل از پرههای معمولی که قیمت کمتری دارند استفاده میشود. با این وجود، به دلیل کم بودن نیروی لیفت نسبت به نیروی درگ در این پرهها و ضریب لیف پایین، فشارهای تولیدی در این نوع پرهها کمتر میباشد.
۱ – خروج گرد و غبار، رطوبت، گازهای نامطلوب و میکرو اورگانیسمهای بیماریزا و در سیستمهای تهویه و خروج گازهای احتراق (تهویه)
۲ – ایجاد سرمایش در مناطق مختلف مانند خنکسازی آب در برجهای خنککن و یا خنکسازی هوا در صنایع نیروگاهی و فرآیندی (خنک کاری)
۳ – ورود اکسیژن و یا هوا به فضای بسته مانند استفاده در سیستمهای احتراق جهت تامین هوای مورد نیاز
۴ – انتقال مواد به طور معمول فنها و پمپها بیش از یک چهارم انرژی الکتریکی مصرفی در یک کارخانه را به خود اختصاص میدهند.
با توجه به نقش فنها در صنعت و همچنین پتانسیل صرفهجویی بالای آنها، آشنایی با این تجهیزات از اهمیت بالایی برخودار است.
اجزای فن
به طور کلی سیستم فن شامل اجزایی چون موتور الکتریکی (محرک) ، مجرای ورودی و لولهها، دستگاه کنترل جریان و تجهیزات تهویه هوا (فیلترها، کویلهای خنک کننده و مبدلهای حرارتی) میباشد که در انواع مختلف فن وجود دارند. علاوه بر اجزای مشترک نامبرده شده، اجزایی مانند شاتر و محافظ نیز وجود دارند که تنها در برخی از انواع فن به کار میروند.
1-محرک
به طور کلی برای به حرکت درآوردن فن، ۴ روش وجود دارد:
۱- موتور الکتریکی
۲- موتور احتراقی (Engine )-
3-توربین
۴- جت هوای فشرده
موتورهای الکتریکی نسبت به سایر موارد بیشتر استفاده شده و معمولا با جریان متناوب (AC ) کار میکنند.
بیشتر فنهای صنعتی دارای موتورهای القایی بوده و با توان ۳ فاز ۲۴۰ یا ۴۸۰ ولت تغذیه میشوند که به دلیل امکان ایجاد افت ولتاژ در سیستمهای توزیع، ولتاژ موتورها در ولتاژهای ۲۳۰ یا ۲۴۰ که کمتر از منایع تغذیه است، میباشد.
یکی از مشخصههای موتور فنها، قابلیت سرعت متغیر است.
از آنجاییکه عملیات تهویه و جابجایی هوا عملیات متغیری میباشد ، بهتر است سرعت فن قابل تنظیم بوده و موتور قادر باشد در سرعتهای متفاوت عمل کند.
عموما استفاده از موتورهای با سرعت متغیر نسبت به موتورهای تک سرعته، بازده بیشتری دارند. شفت موتور یا به طور مستقیم و یا به وسیله تسمه به فن متصل میشود. درایوهای مستقیم، ساده و دارای بازده مناسب بوده اما برای تغییر و تنظیم سرعت میبایست از ADS (adjustable speed drive) استفاده نمود.
درایوهای مستقیم بیشتر در فنهای کوچک بکار برده میشوند. در درایوهای تسمهای امکان کنترل سرعت وجود داشته و چنانچه محاسبات و تخمین اولیه سرعت فن نادرست باشد و یا شرایط عملیاتی تغییر کند، با تغییر تسمه، میتوان سرعت را تغییر داد. یکی از اجزای موتور، کنترلر میباشد. کنترلر دارای مکانیسم سوییچ بوده که با دریافت جریان سوییچ on/off ، سیمپیچ موتور را به منبع تغذیه قطع و وصل مینماید.
2-پرههای فن
پرههای فن از مهمترین اجزای فن بوده که با طراحی ایرودینامیکی ، سبب میشود هوای بیشتری انتقال یابد. همچنین فاصله کمتر بین سر پرهها از یکدیگر (blade tip clearance ) بازده را ۱۰ تا ۱۵% افزایش میدهد.
3-کانالهای هوا (Ductwork)
برخی از فنها، کانالهای ورودی و خروجی داشته که هوا از داخل آنها عبور میکند. این کانالها به شکلهای مختلف دایرهای و مستطیلی بوده و در سیستمهای کمفشار، از ورقههای فلزی ساخته میشوند اما در سیستمهای پرفشار از pipeها که دارای استحکام بیشتری هستند، استفاده میشود.
مساحت سطح کانالها تاثیر زیادی بر بازده فن داشته و بر روی مقدار حرارتی که با محیط تبادل میشود، تاثیر میگذارد.
در کانالهای دایرهای در مقایسه با کانالهای مستطیلی، مساحت سطوح جانبی نسبت به سطح مقطع کمتر بوده و در نتیجه نشتی هوا نیز کمتر میباشد، از دیگر فاکتورهای تاثیرگذار در میزان نشتی از کانالها، نوع درزبندی و تعداد درزها در واحد طول کانال است. محفظههای ورودی بزرگ، قیمت بالاتری دارند، اما به دلیل کمتر بودن اصطکاک و وجود فضای بزرگتر برای ورود جریان، مصرف انرژی کمتری دارند.
4-ابزارکنترل جریان ورودی
وسایل کنترل کننده جریان شامل دمپرهای ورودی و خروجی و پرههای ورودی فن هستند.
پرههای ورودی، به دو طریق خروجی فن را کنترل میکنند: ایجاد چرخش در هوای ورودی و محدود کردن میزان هوایی که وارد فن میشود. باید توجه نمود که جهت باز شدن دمپرها
و پرههای ورودی میبایست با جهت چرخش پرههای فن، یکی باشد.
وجود این پیشچرخندهها، توان مصرفی فن را کاهش میدهند اما از طرفی، با افزایش محدودیت در ورود هوا به فن، افت فشار در طول دمپر افزایش یافته و نقطه عملیاتی فن در طول منحنی عملکرد به سمت چپ میل کند.
در نتیجه بازده فن کاهش یافته و حتی ممکن است در مواردی منجر به عملیات ناپایدار، ایجاد سرج، سرو صدا و سایش درایو فن گردد. دمپرهای خروجی، هوای خروجی از فن را تنظیم کرده و نقطه عملیاتی فن در طول منحنی عملکرد فن جابجا میکنند. از آنجاییکه دمپرهای خروجی تغییری در شرایط هوای ورودی ندارند، تاثیری در میزان کاهش توان مصرفی نیز نخواهند داشت.
پرههای فن معمولا دارای یک سطح صاف و یک سطح منحنی شکل هستند که به آنها ایرفویل گفته میشود. لبهی پهن انتهایی ایرفویل، leading edg نام دارد و به لبه باریک ابتدایی آن نیز trailing edge گفته میشود. لبه ابتدایی و انتهایی توسط خطی فرضی به نام وتر به یکدیگر متصل میشوند.
زاویه بین وتر و سرعت هوای ورودی، زاویه تماس نامیده میشود. هنگامیکه هوا وارد یک زانویی با سطح مقطع مستطیلی میگردد، به دلیل اثر اینرسی و یا نیروی سانتریفوژ، تجمع جریان بیشتر در قسمت دیواره بالایی خواهد بود. در واقع خطوط جریان تمایل به حرکت مستقیم دارند اما سطح بالایی، جهت خطوط را منحنی شکل مینماید.