چه کنیم که دین برامون تکراری نشه؟

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام.سوال من و تا حالا خیلی از دوستام این بوده که چه کار کنیم که دین یا شاید بهتر این باشه که بگم اعمال دین برامون فقط
جنبه ی تکرار نداشته باشه .
ممنون میشم نظراتتون و راهکاری که به ذهنتون میرسه رو بگین شاید تو مسیری که میریم هم یه باز نگری کنیم...
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
سلام،
جواب قلمبه سلمبه این سوال اینه که باید حقیقت عمل رو درک کنیم.مثلاً اگر به نماز فقط به صورت سرهم کردن یک سری کلمات نگاه کنیم خوب اینکار خسته کننده و تکراری میشه برای ما؛ اما اگر به شکل صحبت کردن با خدای خودمون نگاه کنیم و باور کنیم که نمازی رو که داریم می خونیم خدا و فرشتگان نظاره می کنن و میشنون اونوقت نه تنها خسته کننده نیست بلکه نشاط هم میاره و باعث میشه در مورد نحوه ی انجام اون بیشتر دقت کنیم.
اما جواب ساده اون، به شرط اینکه توی اصل و شکل فریضه تغییر اتفاق نیفته،می تونیم نحوه ی انجام فریضه رو تغییر بدیم.مثلاً در مورد نماز خوندن، سوره های مختلفی رو قرائت کنیم و فقط سوره توحید رو نخونیم. یا شکل قرائتمون رو تغییر بدیم.

یا علی
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام،
جواب قلمبه سلمبه این سوال اینه که باید حقیقت عمل رو درک کنیم.مثلاً اگر به نماز فقط به صورت سرهم کردن یک سری کلمات نگاه کنیم خوب اینکار خسته کننده و تکراری میشه برای ما؛ اما اگر به شکل صحبت کردن با خدای خودمون نگاه کنیم و باور کنیم که نمازی رو که داریم می خونیم خدا و فرشتگان نظاره می کنن و میشنون اونوقت نه تنها خسته کننده نیست بلکه نشاط هم میاره و باعث میشه در مورد نحوه ی انجام اون بیشتر دقت کنیم.
اما جواب ساده اون، به شرط اینکه توی اصل و شکل فریضه تغییر اتفاق نیفته،می تونیم نحوه ی انجام فریضه رو تغییر بدیم.مثلاً در مورد نماز خوندن، سوره های مختلفی رو قرائت کنیم و فقط سوره توحید رو نخونیم. یا شکل قرائتمون رو تغییر بدیم.

یا علی

سلام جواب شما متین ولی فقط در مورد نماز نمیگم آدم بعضی وقتا از همه چیز خسته میشه حتی از خودش حتی از زندگیش و حتی از دینش ولی چه کار کنیم که از این خستگی ها نباشه البته به ندرت پیش میاد ولی هست یکی از دوستام میگفت مایی که نمازمون اول وقته روزمونو میگیریم دعا میکنیم سعی میکنیم گناه نکنیم از کسایی که خیلی از این کارو نمیکنیم کارمون بیشتر گره میخوره چرا مایی که خودمونو مسلمون میدونیم باید این جوری باشیم منم حقیقت جواب اینو نتونستم بدم یعنی نتونستم قانعش کنم و نمیتونستم حرفشو رد کنم چون اونم حق میگفت..... حالا عین سوال اونو میپرسم... اینم بگم این کسی که این سوال و پرسید خوش حلاله مشکلات دینیه......

چرا ما که تمام واجبات دینو انجام میدیم سعی میکنیم یه مسلمون واقعی باشیم باید کارمون از خیلی ها که اصلاٌ حتی به واجباتشون عمل نمیکنن بیشتر گره بخوره؟؟؟؟؟؟
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
سلام جواب شما متین ولی فقط در مورد نماز نمیگم آدم بعضی وقتا از همه چیز خسته میشه حتی از خودش حتی از زندگیش و حتی از دینش ولی چه کار کنیم که از این خستگی ها نباشه البته به ندرت پیش میاد ولی هست یکی از دوستام میگفت مایی که نمازمون اول وقته روزمونو میگیریم دعا میکنیم سعی میکنیم گناه نکنیم از کسایی که خیلی از این کارو نمیکنیم کارمون بیشتر گره میخوره چرا مایی که خودمونو مسلمون میدونیم باید این جوری باشیم منم حقیقت جواب اینو نتونستم بدم یعنی نتونستم قانعش کنم و نمیتونستم حرفشو رد کنم چون اونم حق میگفت..... حالا عین سوال اونو میپرسم... اینم بگم این کسی که این سوال و پرسید خوش حلاله مشکلات دینیه......

چرا ما که تمام واجبات دینو انجام میدیم سعی میکنیم یه مسلمون واقعی باشیم باید کارمون از خیلی ها که اصلاٌ حتی به واجباتشون عمل نمیکنن بیشتر گره بخوره؟؟؟؟؟؟

سلام،
من هم به این موضوع فکر کردم و چند تا مورد رو که بهش رسیدم میگم،
اول، اگه یه نگاه به زندگیمون بندازیم می بینیم وقتی که کارمون گره میخوره و با یه مشکل جدی روبرو میشیم رنگ خدا توی زندگیمون خیلی بیشتر میشه تا وقتی که همه چی رو به راهه و خوش میگذره. خدا میخواد با سختی دادن به بنده اش همیشه اون خدای خودش رو به یاد بیاره.
دوم، ما هی میگیم خدایا ما را لحظه ای به خودمان وا مگذار! وقتی که مشکلی برای کسایی پیش میاد که امیدشون به خداست اول جایی که میرن پیش اوس کریمه. وقتی که مشکل بیشتری براشون پیش میاد یعنی اینکه خدا دوس داره که این بنده اش در درگاهش رو بزنه.
سوم، آدمی مثل آهن گداخته می مونه، هرچی بیشتر پتک بخوره محکم تر میشه. تا وقتی یک نفر واقعاً امتحان نشده نمیشه گفت که به اعتقاداتی که داره پایبند هست یا نه؟ یا نمیشه فهمید که تا کجا طاقت میاره و زبان به شکایت باز میکنه. یه نگاه به زندگی انبیا بندازیم، حضرت ایوب صاحب مال و منال و کلی فرزند.خدا برای امتحانش همه رو یکی یکی گرفت. حضرت محمد و یارانش رو برای امتحان 3 سال توی شعب ابیطالب گذاشت تا آزموده بشن. به نظر شما ایمان کسی که بعد از سه سال بدبختی از شعب بیرون اومد با قبلش متفاوت نیست؟
چهارم، من خیلی به این معتقدم که هر بلا یا مشکلی که پیدا می کنیم، مقداریش تاوان یک گناهه که انجام دادیم. خدا به جای اینکه توی آخرت مجازات اون گناه رو اعمال کنه، توی این دنیا به صورت خیلی کمتر اعمال می کنه تا بار گناه بنده های خوبش کم بشه.

یا علی
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرسی دوست عزیز بابت حرفای ارزشمندت........

حرفی منطقی جای بحث نداره دوست عزیز مرسی از حرفای پر بارت....

ولی درسته آدم مثل آهنه گداخته هرچی بیشتر پتک بخوره محکم تر میشه ولی چرا بیشتر کسایی که اعتقادشون به خدا بیشتره و سجاده نشینن مشکلاتشون بیشتره و بر عکس کسایی که خدا رو نمیشناسن خیلی راحت ترن من حرفم اینه چرا کسایی که رنگ خدا تو زندگیشون خیلی پر رنگه بیشتر دچار مشکلن اینارو چون دیدم کسایی که میشناسم خیلی از لحاظ دینی و خدایی بالاین ولی خیلی دچار مشکلن درسته کمر خم نکردن ولی شکسته شدنشونو میتونی حس کنی...
اگه بحث امتحان کردن خدا واسه بندهای خوبشه که چرا باید کسایی که خیلی مشکل دارن مورد امتحان قرار بگیرن.....
من نمیدونم تونستم منظور حرفمو درست برسونم یا نه؟؟؟؟
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
مرسی دوست عزیز بابت حرفای ارزشمندت........

حرفی منطقی جای بحث نداره دوست عزیز مرسی از حرفای پر بارت....

ولی درسته آدم مثل آهنه گداخته هرچی بیشتر پتک بخوره محکم تر میشه ولی چرا بیشتر کسایی که اعتقادشون به خدا بیشتره و سجاده نشینن مشکلاتشون بیشتره و بر عکس کسایی که خدا رو نمیشناسن خیلی راحت ترن من حرفم اینه چرا کسایی که رنگ خدا تو زندگیشون خیلی پر رنگه بیشتر دچار مشکلن اینارو چون دیدم کسایی که میشناسم خیلی از لحاظ دینی و خدایی بالاین ولی خیلی دچار مشکلن درسته کمر خم نکردن ولی شکسته شدنشونو میتونی حس کنی...
اگه بحث امتحان کردن خدا واسه بندهای خوبشه که چرا باید کسایی که خیلی مشکل دارن مورد امتحان قرار بگیرن.....
من نمیدونم تونستم منظور حرفمو درست برسونم یا نه؟؟؟؟

سلام،
خوب این دیگه بحث شکوه است.فکر کنم باید بری به خود اوس کریم بگی.
اما یه مطلب هست که من خیلی باورش دارم.کسایی که رنگ خدا توی زندگیشون پر رنگه با تمام مشکلاتی که دارن از کسایی که خدا رو نمی شناسن و کمتر مشکلی تو زندگیشون دارن (گرچه من فکر می کنم هر کسی یک جور مشکلاتی از دید خودش داره) بیشتر حال دنیا رو میبرن. اگه ببینید کسایی که رنگ خدایی داره زندگیشون، لازم ندارن برای اینکه زندگیشون تنوع داشته باشه اکس و هرویین و هزار جور کوفت و زهر مار مصرف کنن تا برای چند دقیقه از این دنیا دور بشن. شاید برای کسایی که بویی از خدا نبردن زندگی کردن خودش یه نوع عذاب و مشکله.
برادرم، همونی که گره میندازه خودش هم اگه بخواد باز میکنه، صبر داشته باش! :gol:

یا علی
 

ARAMESH

مدیر راهنمای سایت
مدیر تالار
البته یه بحث هم هست که گنجشک نگفت.بعضیا وقتی فقط مشکل دارن به یاد خداشون میفتن.خدا هم بهشون مشکل میده که صداش کنن.یعنی یه فرصت دوباره میده بهشون که برگردن طرف کسی که رگردن.خدا دوست داره بنده هاش صداش کنند.ولی نه هر نده ای!!بعضیا انقدر گناه میکنن که دیگه فرصت برگشت رو خدا ازشون میگیره.اون وقته که بهشون نعمت میده و مشکل نمیده تا دیگه سمت خدا برنگردن و صداش نکنن و اینجوری فقط گناهانشون زیادتر میشه.
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
دینم مگه تکراری می شه ؟؟؟ شاید واسه ادمهای سست .
اینم حرفیه به نوع خودش منطقی.....

سلام،
خوب این دیگه بحث شکوه است.فکر کنم باید بری به خود اوس کریم بگی.
اما یه مطلب هست که من خیلی باورش دارم.کسایی که رنگ خدا توی زندگیشون پر رنگه با تمام مشکلاتی که دارن از کسایی که خدا رو نمی شناسن و کمتر مشکلی تو زندگیشون دارن (گرچه من فکر می کنم هر کسی یک جور مشکلاتی از دید خودش داره) بیشتر حال دنیا رو میبرن. اگه ببینید کسایی که رنگ خدایی داره زندگیشون، لازم ندارن برای اینکه زندگیشون تنوع داشته باشه اکس و هرویین و هزار جور کوفت و زهر مار مصرف کنن تا برای چند دقیقه از این دنیا دور بشن. شاید برای کسایی که بویی از خدا نبردن زندگی کردن خودش یه نوع عذاب و مشکله.
برادرم، همونی که گره میندازه خودش هم اگه بخواد باز میکنه، صبر داشته باش! :gol:

یا علی

حق با شماست عزیز دل مرسی بابت تمام حرفای قشنگت و قانع کنندت خیلی متشکرم.....
همین حرفت ما رو بسه همونی که گره میندازه خودش هم اگه بخواد باز میکنه.....
موفق و سربلند باشی به لطف حق تعالی......:w27:
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
البته یه بحث هم هست که گنجشک نگفت.بعضیا وقتی فقط مشکل دارن به یاد خداشون میفتن.خدا هم بهشون مشکل میده که صداش کنن.یعنی یه فرصت دوباره میده بهشون که برگردن طرف کسی که رگردن.خدا دوست داره بنده هاش صداش کنند.ولی نه هر نده ای!!بعضیا انقدر گناه میکنن که دیگه فرصت برگشت رو خدا ازشون میگیره.اون وقته که بهشون نعمت میده و مشکل نمیده تا دیگه سمت خدا برنگردن و صداش نکنن و اینجوری فقط گناهانشون زیادتر میشه.


قبل از هر چیزی سلام آرامش خانم خوبی؟؟؟ مرسی که نوشتهای قشنگت....

پس اینایی که گفتی یعنی اونایی که خیلی گناهکارن و خدا به حال خودشون میذاره هر کاری کردن مشکلی نداره پس چرا توبه گذاشته واسه چی؟؟؟؟؟؟..........
شاید منظورتون بعضی ها که همه چیزو زیر پا گذاشتنه و خدا هم رهاشون میکنه اینم دلیل فکر نمیکنم باشه که بخواد واسه امتحان کردنه بندهای خودش گناهکارارو به حال خود بذاره و بندهای خوبشو مورد امتحان قرار بده....
 

ARAMESH

مدیر راهنمای سایت
مدیر تالار
قبل از هر چیزی سلام آرامش خانم خوبی؟؟؟ مرسی که نوشتهای قشنگت....

پس اینایی که گفتی یعنی اونایی که خیلی گناهکارن و خدا به حال خودشون میذاره هر کاری کردن مشکلی نداره پس چرا توبه گذاشته واسه چی؟؟؟؟؟؟..........
شاید منظورتون بعضی ها که همه چیزو زیر پا گذاشتنه و خدا هم رهاشون میکنه اینم دلیل فکر نمیکنم باشه که بخواد واسه امتحان کردنه بندهای خودش گناهکارارو به حال خود بذاره و بندهای خوبشو مورد امتحان قرار بده....
سلام حمیدجان.بله دقیقا بحثم بنده هاییه که خدا رهاشون کرده.درسه شاید خودشون برگردن و توبه کنن.وقتی رها میکنه دیگه آزمایششون هم نمیکنه دیگه خب.از اون بنده هایی که رها نکرده رو دچار میکنه.
شنیدی میگن هر که در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش میدهند؟؟خب برای همین بوده دیگه;)
 

Hamid MB

مدیر تالار زنگ تفریح
مدیر تالار
کاربر ممتاز
البته یه بحث هم هست که گنجشک نگفت.بعضیا وقتی فقط مشکل دارن به یاد خداشون میفتن.خدا هم بهشون مشکل میده که صداش کنن.یعنی یه فرصت دوباره میده بهشون که برگردن طرف کسی که رگردن.خدا دوست داره بنده هاش صداش کنند.ولی نه هر نده ای!!بعضیا انقدر گناه میکنن که دیگه فرصت برگشت رو خدا ازشون میگیره.اون وقته که بهشون نعمت میده و مشکل نمیده تا دیگه سمت خدا برنگردن و صداش نکنن و اینجوری فقط گناهانشون زیادتر میشه.


افرین به دختر درس خون
میبینم که معارفو ترکوندی :victory:
باهات موافقم
 

ARAMESH

مدیر راهنمای سایت
مدیر تالار
البته یه چیزی هم هست ها.یه سری بندگان خاص هم هستن که این ها رو نعمت میدونن.
مثل اون که گفت شکر خدا رو که مصیبتی افتاد نه معصیتی!!
تازه اینا تعریفشون از بلا یه نظرم فرق داره با ماها.البته خب اونا خواص هستن.بحث ما نیست.ولی یه سری اصلا براشون شکل سوال غلط میشه چون مشکلات رو بلا نمیدونن بلکه لطف میدونن.
البه اینا به بحث ما فکر نکنم بخوره
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام حمیدجان.بله دقیقا بحثم بنده هاییه که خدا رهاشون کرده.درسه شاید خودشون برگردن و توبه کنن.وقتی رها میکنه دیگه آزمایششون هم نمیکنه دیگه خب.از اون بنده هایی که رها نکرده رو دچار میکنه.
شنیدی میگن هر که در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش میدهند؟؟خب برای همین بوده دیگه;)

آخه یه خورده غیر قابله هزمه مگه میشه خدا بندشو به حاله خودش بذاره یعنی یه روزی کاسه صبر خدا سر نمیره یعنی میتونه ببینه مثلا یه بنده گنهکار حق چند تا رو به قول خودمون بخوره و حق و ازش بگیره یعنی خدا به حاله خودش میذارش حتی اگه ببینه چقدر داره نا حق بر مظلوم میکنه:w20:
 

Hamid MB

مدیر تالار زنگ تفریح
مدیر تالار
کاربر ممتاز
آخه یه خورده غیر قابله هزمه مگه میشه خدا بندشو به حاله خودش بذاره یعنی یه روزی کاسه صبر خدا سر نمیره یعنی میتونه ببینه مثلا یه بنده گنهکار حق چند تا رو به قول خودمون بخوره و حق و ازش بگیره یعنی خدا به حاله خودش میذارش حتی اگه ببینه چقدر داره نا حق بر مظلوم میکنه:w20:


همینه دیگه هی گفتن دینو زندگی تاثیرش تو کنکور زیاده هی گفتی نه
اگه میخوای این مواردو اصولی یاد بگیری شدیدا توصیه میکنم به معارف سوم و پیش یا دینو زندگی 1و 2 و پیش سر بزنی خیلی خوب توضیح داده
به این موریدی که آرامش داره در موردش صحبت میکنه فک کنم بگن املا
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه چیزی هست چرا وقتی یه اتفاقی میفته مجبوریم به خودمون وادار کنیم که حتماً قسمت این بوده یا خدا داشته مارو امتحان میکرده چرا باید اینجوری برداشت کنیم....... چرا اتفاقارو تقصیر خودمون نمیدونیم چرا میگیم چوب خدا بوده.....
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
میزنم پودر میکنم ها
موافقم باهات....

همینه دیگه هی گفتن دینو زندگی تاثیرش تو کنکور زیاده هی گفتی نه
اگه میخوای این مواردو اصولی یاد بگیری شدیدا توصیه میکنم به معارف سوم و پیش یا دینو زندگی 1و 2 و پیش سر بزنی خیلی خوب توضیح داده
به این موریدی که آرامش داره در موردش صحبت میکنه فک کنم بگن املا

خوندمشون ولی قانع نشدم.........
 

ARAMESH

مدیر راهنمای سایت
مدیر تالار
آخه یه خورده غیر قابله هزمه مگه میشه خدا بندشو به حاله خودش بذاره یعنی یه روزی کاسه صبر خدا سر نمیره یعنی میتونه ببینه مثلا یه بنده گنهکار حق چند تا رو به قول خودمون بخوره و حق و ازش بگیره یعنی خدا به حاله خودش میذارش حتی اگه ببینه چقدر داره نا حق بر مظلوم میکنه:w20:
نه کاسه ی صبر خدا سرریز نمیشه.ولی تمام گناهان بنده ی گناهکارش رو نگه میداره اون ور عذابش کنه.حتی اون چیزی که گنجشک گفت رو هم ازش دریغ میکنه به نظرم.یعنی دیگه هر بلایی نتیجه ی یک گناه نیست میزاره یهو اون ور تسویه میکنه:D
مظلوم رو نگفتم که ول میکنه شاید از طریق دیگه ای کمکش کنه ولی ظالم رو نه.
البته اینا اعتقادات منه ها شاید کاملا غلط باشه ولی من توی زندگیم چیزی که دیدم با این منطق سازگار بوده
 

Hamid MB

مدیر تالار زنگ تفریح
مدیر تالار
کاربر ممتاز
یه چیزی هست چرا وقتی یه اتفاقی میفته مجبوریم به خودمون وادار کنیم که حتماً قسمت این بوده یا خدا داشته مارو امتحان میکرده چرا باید اینجوری برداشت کنیم....... چرا اتفاقارو تقصیر خودمون نمیدونیم چرا میگیم چوب خدا بوده.....

خوب اون که درش شکی نیس ولی :
فک نکنم ضرری داشته باشه اینجوری تحملش به نظر من آسون تر میشه تا مثلا بزاری به حساب بد شانسی
 

ARAMESH

مدیر راهنمای سایت
مدیر تالار
یه چیزی هست چرا وقتی یه اتفاقی میفته مجبوریم به خودمون وادار کنیم که حتماً قسمت این بوده یا خدا داشته مارو امتحان میکرده چرا باید اینجوری برداشت کنیم....... چرا اتفاقارو تقصیر خودمون نمیدونیم چرا میگیم چوب خدا بوده.....
خیلی هم خوبه آدم در اتفاقات روزمره دنبال اصل مطلب باشه نه اتفاق های سطحی.شاید بشه گفت هرچیزی رو یه اشاره از طرف خدا میبینی.اونجوری میشه که عشق بازی شروع میشه.کار بدی کنی با چوبش چنان میزنتت که بیشترعاشق بشی اگه کار خوبی چنان مینوازه که دیوانه شی.:D
 

Hamid MB

مدیر تالار زنگ تفریح
مدیر تالار
کاربر ممتاز
خیلی هم خوبه آدم در اتفاقات روزمره دنبال اصل مطلب باشه نه اتفاق های سطحی.شاید بشه گفت هرچیزی رو یه اشاره از طرف خدا میبینی.اونجوری میشه که عشق بازی شروع میشه.کار بدی کنی با چوبش چنان میزنتت که بیشترعاشق بشی اگه کار خوبی چنان مینوازه که دیوانه شی.:D


با دو خط اول موافقم ولی فک کنم بعدش فازو نول کردی
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
عجبا تا اومدم سوتی بگیرم ویرایش کردی نمیخوام :child:
حالا چی بود.....

نه کاسه ی صبر خدا سرریز نمیشه.ولی تمام گناهان بنده ی گناهکارش رو نگه میداره اون ور عذابش کنه.حتی اون چیزی که گنجشک گفت رو هم ازش دریغ میکنه به نظرم.یعنی دیگه هر بلایی نتیجه ی یک گناه نیست میزاره یهو اون ور تسویه میکنه:D
مظلوم رو نگفتم که ول میکنه شاید از طریق دیگه ای کمکش کنه ولی ظالم رو نه.
البته اینا اعتقادات منه ها شاید کاملا غلط باشه ولی من توی زندگیم چیزی که دیدم با این منطق سازگار بوده

خوب اون که درش شکی نیس ولی :
فک نکنم ضرری داشته باشه اینجوری تحملش به نظر من آسون تر میشه تا مثلا بزاری به حساب بد شانسی

نمیشه بذاری رو حساب بد شانسی حمید جان....

خیلی هم خوبه آدم در اتفاقات روزمره دنبال اصل مطلب باشه نه اتفاق های سطحی.شاید بشه گفت هرچیزی رو یه اشاره از طرف خدا میبینی.اونجوری میشه که عشق بازی شروع میشه.کار بدی کنی با چوبش چنان میزنتت که بیشترعاشق بشی اگه کار خوبی چنان مینوازه که دیوانه شی.:D

البته حرفات اینقده قشنگه که به دل میشینه و آدم و قانع میکنه....
منم تو زندگیم زیاد دیدم ولی یه اتفاقایی بوده که به خاطر که بی دقتی افتاده ولی میگن قسمت طفلک این بوده من پسر عموم نزدیک 9 ماهه تو کماست تصادف کرده ببین چه جوری توی یه بلوار کوچک با 170 سرعت میره یه موتوری میاد جلوش واسه خاطری که به اون نزنه میزنه توی درخت الانم تو کماست هنوز به هوش نیومده خوب اینو میتونی بگی قسمت بوده خوب آدم عاقل همچین کاری میکنه توی یه محیط کوچک.. واسه خاطر این میگم چرا همه چیزو مندازیم تقصیر قسمت.......

عشق بازی باید وقتی باشه که خودت دچار جدایی نشی درسته همه چیز دست خداست ولی یه سری هم مقصر مایم....
 

Hamid MB

مدیر تالار زنگ تفریح
مدیر تالار
کاربر ممتاز
در کل بگم نظرم در مورد دین اینجوریه و فک نکنم برا احلش تکراری بشه


 

Hamid MB

مدیر تالار زنگ تفریح
مدیر تالار
کاربر ممتاز
حالا چی بود.....





نمیشه بذاری رو حساب بد شانسی حمید جان....



البته حرفات اینقده قشنگه که به دل میشینه و آدم و قانع میکنه....
منم تو زندگیم زیاد دیدم ولی یه اتفاقایی بوده که به خاطر که بی دقتی افتاده ولی میگن قسمت طفلک این بوده من پسر عموم نزدیک 9 ماهه تو کماست تصادف کرده ببین چه جوری توی یه بلوار کوچک با 170 سرعت میره یه موتوری میاد جلوش واسه خاطری که به اون نزنه میزنه توی درخت الانم تو کماست هنوز به هوش نیومده خوب اینو میتونی بگی قسمت بوده خوب آدم عاقل همچین کاری میکنه توی یه محیط کوچک.. واسه خاطر این میگم چرا همه چیزو مندازیم تقصیر قسمت.......

عشق بازی باید وقتی باشه که خودت دچار جدایی نشی درسته همه چیز دست خداست ولی یه سری هم مقصر مایم....


شرمنده من باید فعلا برم ولی بعد برمیگردمو بحثو دنبال میکنم
ممنون بچه ها بحثه جالبیه :w27:
تا بعد .....
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
باشه موفق باشی بازم بیایی.....
ببخشید تشکرام تموم شد:victory:
 

ARAMESH

مدیر راهنمای سایت
مدیر تالار
حالا چی بود.....





نمیشه بذاری رو حساب بد شانسی حمید جان....



البته حرفات اینقده قشنگه که به دل میشینه و آدم و قانع میکنه....
منم تو زندگیم زیاد دیدم ولی یه اتفاقایی بوده که به خاطر که بی دقتی افتاده ولی میگن قسمت طفلک این بوده من پسر عموم نزدیک 9 ماهه تو کماست تصادف کرده ببین چه جوری توی یه بلوار کوچک با 170 سرعت میره یه موتوری میاد جلوش واسه خاطری که به اون نزنه میزنه توی درخت الانم تو کماست هنوز به هوش نیومده خوب اینو میتونی بگی قسمت بوده خوب آدم عاقل همچین کاری میکنه توی یه محیط کوچک.. واسه خاطر این میگم چرا همه چیزو مندازیم تقصیر قسمت.......

عشق بازی باید وقتی باشه که خودت دچار جدایی نشی درسته همه چیز دست خداست ولی یه سری هم مقصر مایم....
اینجا که نباید دنبال مقصر باشی.یه چیزایی رو میگیم قسمت چون ما آدما معتقدیم خدا همه چیز رو در دست داره.به حال همه شنوا و بیناست .خب.مثلا خدا میتونست کاری کنه که موتوری اصلا اون روز مریض بشه یا دو ثانیه دیر یا زودتر سر راه پسرعموت قرار بده تا این اتفاق نیفته.اگه میخواست میتونست..اینجوریه که میگیم قسمتش این بوده..خدا اینجوری خواسته...
بعدش اگه این طرز فکر باشه من فکر کنم بریم باید وارد بحث عدالت و حکمت بشیم.

اگه خیلی بی ربط بود ببخشید:D
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
درسته اینکه میگی میتونست اون موتوری دیر تر بیاد یا هر چیزی من به قسمت اعتقاد وافری دارم ولی وقتی احساس کنی داری یه کاری میکنی که توش ریسک زیاده باید مراقب باشی ولی اگه یه موقعیتی باشی که حس کنی استرس نداری اونوقت بذار به حساب سرنوشت اگه اتفاقی افتاد. نه اینکه تو خودتو از پشت بام پرت کن پایین بعد بگو قسمت من این بوده من خودم بارها و بارها برام پیش اومده البته واسه همه هستش چقدر اتفاق میوفته که خطر از کنار گوشت میگذره........ البته واسه توجیح کردنه کارامون مجبورین بگیم قسمت تین بوده....
به هر حال مرسی که وقت گذاشتی خیلی استفاده های مفید کردم مرسی ممنونم....
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
سلام،
راستش دارید مباحث رو با هم قاطی می کنید.بحث قسمت بحث قضا و قدر و اراده الهیه.بحث مشکلات بحث امتحان و صبر و توکل.
خیلی ها به غلط هر اتفاقی رو گردن قسمت و قضا و قدر میندازن.زلزله میاد،طرف خونه اش رو درست حسابی نساخته خراب میشه میگه قسمت بود. زلزله شاید قسمت و قضا و قدر باشه اما خراب شدن خونه دیگه تقصیر خود آدمه.
یک بحثی در دین هست، اسمش رو نمی دونم، تحت این عنوان که خدا راه رو برای پیشرفت هر کس در جهتی که در پیش گرفته فراهم میکنه.اگر طرف دنبال نیکی و خوبی بره خدا راه رو براش باز میکنه و اگه دنبال شر بره همینطور.اختیار دست ماست که راه رو انتخاب کنیم.
خدا هیچ وقت از بنده اش دل نمیبره و ولش نمیکنه و در توبه همیشه بازه.خدا همیشه داره به بندگانش تلنگر میزنه، بعضی ها این تلنگر رو درک می کنن و راه صد ساله رو یک شبه میرن مثل فضل عیار (داستانش رو میتونید از اینجا بخونید)که با شنیدن یک آیه قرآن متحول شد. اما خیلی ها از کنار این تلنگر ها به راحتی میگذرن و چشمشون رو به کرم خدا میبندن.
 
بالا