مقایسه کردن ممنوع

saeedhashemee

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از باغی می‌گذری و به یک درخت بلند و عظیم برمی خوری
مقایسه کن: درخت بسیارتنومند و بلند است، ناگهان تو خیلی کوچک هستی اگر مقایسه نکنی، از وجود آن درخت لذت می‌بری، ابداٌ مشکلی وجود ندارد.

درخت تنومند است: خوب که چی؟ بگذار تنومند باشد، تو یک درخت نیستی و درختان دیگری هم هستند که چندان تنومند و بزرگ نیستند ولی هیچ‌کدام از عقده‌ی حقارت رنج نمی‌برند. من هرگز با درختی برخورد نکرده ام که از عقده‌ی حقارت یا از عقده‌ی خودبزرگ بینی در رنج باشد حتی بلند‌ترین درختان،هم از عقده خودبزرگ بینی رنج نمی‌برد، زیرا مقایسه وجود ندارد
انسان مقایسه را خلق می‌کند، زیرا برای عده‌ای نفس کشیدن فقط وقتی ممکن هست که پیوسته توسط مقایسه تغذیه شود. ولی آن وقت دو نتیجه وجود دارد: گاهی احساس برتر بودن می‌کنی و گاهی احساس کهتربودن، و امکان احساس کهتری بیش از احساس برتری است، زیرا میلیون‌ها انسان وجود دارند، کسی از تو زیباتر است، کسی ازتو بلندقدتر است، کسی از تو قوی‌تر است، کسی به نظر هوشمندتر از تو می‌رسد، کسی بیشتر از تو دانش گردآوری کرده است، کسی موفق‌تر است، کسی مشهورتر است، کسی چنان است و دیگری چنین است.

اگر به مقایسه ادامه بدهی، میلیون‌ها انسان..... عقده‌ی حقارت بزرگی گردآوری می‌کنی. ولی این‌ها واقعاٌ وجود ندارد، این‌ها تصورات تو است
 

Similar threads

بالا