آموزش زبان اينترنتي // 25 واژه تکنولوژيکي که بايد آنها را بدانيد

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
آموزش زبان اينترنتي
25 واژه تکنولوژيکي که بايد آنها را بدانيد ... :gol::gol:


جام جم آنلاين: تکنولوژي ، فناوري هايش و کاربردهايش مدت زماني است که علاوه بر تمامي تغييراتي که در رفتارها ، فعاليت ها و احساسات انسانها به وجود آورده است در جهان واژگان نيز قدم گذاشته و تغييرات جالب توجهي در آن ايجاد کرده است.





در گذشته هاي نه چندان دور ارتباط با يک شبکه اجتماعي به معني رفتن به يک ميهماني بود نه استفاده از فيس بوک اما اين واژه مشابه واژه Mesofact، واقعيتي که طي گذشت زمان و با يادگيري بيشتر شکل مي گيرد در حال شکل دادن به زباني جديد به نام زبان اينترنتي است. در ادامه به منشا 25 واژه جديد که در عصر اينترنت خلق شده و يا تغيير يافته اند به نفل از فاکس نيوز اشاره خواهد شد.


Mesofact: به معني واقعيت يا حقيقتي است که به آرامي و با گذشت زمان شکل مي گيرد. براي مثال شايد «درمان و سلامت ملي» در ابتدا به نظر تنها يک مفهوم داشت اما به تدريج و با به وجود آمدن قوانين جديد در آمريکا مفاهيم متمرکزتري به خود گرفت. استفاده اصلي و قابل لمس Mesofact را مي توان در سايت ويکي پديا نيز به خوبي شاهد بود زيرا کاربران در اين سايت به تدريج و با گذشت زمان اطلاعات و جزئياتي جديد را مي افزايند.


Meme: اخبار از طريق اينترنت با سرعتي بالا سفر مي کنند و زماني که اين سفر شکل مي گيرد واژه Meme (ميم بر وزن واژه «تيم») مفهوم پيدا مي کند. اين واژه به مفهوم حرکت سريع و تند يک ايده يا مفهوم از فردي به فرد ديگر است.براي مثال مفهوم دانلود کردن سريالهاي تلويزيوني از اينترنت زماني که دانشجويان دريافتند مي توانند سريال «گمشده» را در هر زمان و مکاني بدون پرداخت هزينه مشاهده کنند به يک Meme تبديل شد.


Dwelling: اين واژه در سال جاري به يکي از محبوب ترين واژه هاي اينترنتي تبديل خواهد شد. مفهوم آن به زماني بازمي گردد که مکان نماي ماوس يا ابزارهاي لمسي بر روي بخشي از صفحه وب سايت ثابت نگه داشته مي شود و Pop-Up ها را نمايان مي کند، براي مثال زماني که مکان نما بر روي لينک يک فيلم قرار مي گيرد، يک pop-up ظاهر شده و توضيحاتي درباره فيلم ارائه مي کند.
RTLS: مخفف «سيستم مکاني در زمان واقعي» ويژه فناوري جي پي اس ساخته شده و مورد استفاده قرار مي گيرد.
Co-creation: زماني که شرکتي محصولي را توليد مي کند اما فردي خارج از شرکت در طراحي يا تکميل آن مشارکت کرده باشد آن فرد در خلق محصول همکاري کرده و يک Co-creator خواهد بود.
Femtocell: به مفهوم شيوه اي مخصوص هر فرد براي قوي کردن سيگنال هاي دريافتي تلفن همراهش در مکانهايي که برقراري ارتباط با کمک تلفن همراه بسيار دشوار است.
Thumbo: خطايي که هنگام نوشتن متن پيامک با استفاده از انگشتان دست در گوشي هاي هوشمندي مانند بلک بري به وجود مي آيد!
Ideation: به مفهوم ايده اي که طي مرور زمان آغاز به شکل گرفتن مي کند.
Deleb: فردي مشهور مانند يک هنرپيشه بسيار مشهور يا محبوب که درگذشته است اما هنوز در اينترنت از محبوبيت بالايي برخوردار بوده و اين شهرت پس از مرگ نيز براي وي درآمدزايي دارد. اين واژه ترکيبي از دو واژه Dead و Celebrity است.
Mi-Fi: نسخه جديد اصطلاح Wi-Fi يا شبکه بي سيم و به مفهوم «شبکه بي سيم من» است. اين واژه در واقع به ابزاري کارت مانند و کوچک تعلق دارد که به تلفن همراه وصل شده و افراد مختلفي مي توانند از آن براي اتصال به اينترنت به صورت همزمان استفاده کنند.
Linkbait: به مفهوم هر لينک اينترنتي که کاربر را به کليک کردن بر روي لينک ترغيب کند. براي مثال «بر روي اين لينک کليک کنيد تا يک آي-فن برنده شويد». اين لينکها گاه کاربران را به سايتهاي آلوده وارد کرده و رايانه فرد تحت تصرف ويروسها در خواهد آمد.
Vook: واژه اي که با استفاده از آي-پد جديد شرکت اپل به واقعيت نزديکتر مي شود. مفهوم اين واژه کتابهايي هستند که در بخشهايي از آن تصاوير ويدئويي قرار گرفته است.
3DTV: به مفهوم برنامه ريزي شبکه هاي کابلي تلويزيوني براي نمايش سه بعدي برنامه ها.
Tweet: يک Tweet جمله اي کوتاه و 140 حرفي است که مي تواند هر حالت يا مفهومي را بيان کند.
Bokode: گونه اي جديد از بارکدها هستند که در موسسه MIT ابداع شده و از جزئيات اطلاعاتي بيشتري برخوردار است. اين ابزار اطلاعاتي که نام آن از واژه Bokeh ژاپني برگرفته شده به اندازه سر سوزن است اما اطلاعات آن از بارکدهاي معمولي بيشتر است.
Friend: زماني اين واژه ارتباط پايدار و وابستگي اجتماعي افراد به يکديگر يا دوستي را توصيف مي کرد اما اکنون مفهوم آن در عصر شبکه هاي اجتماعي تغيير کرده است: Friend به عنوان اسم به هر فردي که عضو فيس بوک باشد خطاب مي شود و به عنوان فعل، زماني به کار گرفته مي شود که کاربر اين شبکه براي افزودن فردي به ليست صفحه خود، فرد را friend کرده و سپس وي را به صفحه خود مي افزايد.
Qubit: واحدي براي اندازه گيري که مي تواند يک صفر، يک 1 و يا به صورت همزمان يک 0 و1 باشد. اين واژه با شکل گرفتن ماشينهاي کوانتومي ابداع است.
Cloud: به مفهوم هرچيزي که بتوان آن را به صورت آنلاين ذخيره کرد.
Meh: يکي از بهترين صداواژه هايي (صدا واژه واژه اي است که مفهوم آن با تلفظ و هجاي آن شباهت کامل دارد) که تا به حال ابداع شده است. به گزارش مهر، اين صداواژه اصطلاحي براي نشان دادن بي علاقگي به موضوعي است و Mehsayer به فردي خطاب مي شود که بي علاقگي خود را نسبت به موضوعي بيان مي کند.
Lifestream: اطلاعاتي که هر فرد از طريق اينترنت و در قالب تصاوير، ويدئو و متن درباره خود منتشر مي کند.
Newbie: اين واژه که در اصل براي تشريح فردي جديد در بازيهايي با کاربران چندگانه مورد استفاده قرار مي گرفت اکنون به صورت مثبت يا منفي براي بيان مفهوم کمبود اطلاعات يا دانش از هر مطلب يا موضوع مورد استفاده قرار مي گيرد. براي مثال مي توان از اين واژه براي معرفي يک آشپز تازه کار (a cooking newbie) استفاده کرد.
Dittoism: به مفهوم شوق و علاقه کاربران اينترنت براي موافقت با موضوعي واحد تنها به اين خاطر که موضوع، کاملا هنجار و معمول است. براي مثال زماني که بيشتر منتقدان آي-پد اپل را به عنوان ابداعي متحول کننده اعلام مي کنند حتي بدون اينکه يک نمونه از اين دستگاه را امتحان کرده باشند Dittoism رخ داده است.
Tag: کليدواژه هايي که در اينترنت به تصوير، موسيقي، فايلهاي ويديويي يا هر مفهوم ديگري افزوده مي شود.
Microblog: وبلاگ ديگر کهنه شده است و کسي ديگر فرصت کافي براي خواندن آن را ندارد. ميکرووبلاگ نسل جديدي است که با تولد فيس بوک و توئيتر به وجود آمد و به مفهوم استفاده از چند جمله کوتاه براي توضيح فعاليت، افکار و مشاهدات است.
Networking: مفهوم اصيل اين واژه به سرعت در حال تغيير است. زماني مفهوم Networking، ارتباط گرفتن با اجتماع و شناختن افراد مختلف براي يافتن شغل بود اما اکنون اين واژه به مفهوم يکي از التزامات اجتماعي است که بخش بزرگي از زندگي اجتماعي افراد مختلف را به خود وابسته کرده است.
RFID: برگرفته از «تعيين هويت از طريق امواج راديويي» نوعي بارکد جديد است که بر روي بسته هاي پستي نصب شده و اطلاعاتي از محتويات بسته را در اختيار شرکت هاي پستي و حمل و نقل قرار مي دهد. از برچسب هاي RFID در عين حال براي رد و بدل کردن عکس ميان دوربين هاي ديجيتال و تعقيب افراد نيز استفاده مي شود.
 
بالا