گفتگو با خدا(::: مناجات نامه :::)
- شروع کننده موضوع نسیم
- تاریخ شروع
خدايا!
رحمتت را نازل گردان که آسمان شهرمان از خشکي ترک خورده است...
من هم آرزوي باران دارم...هم آرزوي چتر...
رحمتت را نازل گردان که آسمان شهرمان از خشکي ترک خورده است...
من هم آرزوي باران دارم...هم آرزوي چتر...
کوله بارم بر دوش سفری می باید
سفری در ته تنهایی محض،هرکجا
لرزیدی،از سفر ترسیدی
آنچنان فریاد زن
گه بلرزد دنیا
وچنین گو
آسمان ها، ای ترس ها ،ای تمام یاس ها
من خدای بزرگی دارم
سفری در ته تنهایی محض،هرکجا
لرزیدی،از سفر ترسیدی
آنچنان فریاد زن
گه بلرزد دنیا
وچنین گو
آسمان ها، ای ترس ها ،ای تمام یاس ها
من خدای بزرگی دارم
f_azar1365
عضو جدید
خدایا عاشقان را با غم عشق آشنا کن.......ز غم های دگر غیر از غم عشقت رها کن
تو خود گفتی که در قلب شکسته خانه داری.....شکسته قلب من جانا به عهد خود وفا کن
خدایا بی پناهم...ز تو جز تو نخواهم
اگر عشقت گناه است....ببین غرق گناهم
تو خود گفتی که در قلب شکسته خانه داری.....شکسته قلب من جانا به عهد خود وفا کن
خدایا بی پناهم...ز تو جز تو نخواهم
اگر عشقت گناه است....ببین غرق گناهم
خــــــــــــــــــــــدا وندا !!!
به دل نگیر اگر گاهی" زبانم " از شُکر َت باز می ایستد!!!
تقصیری ندارد...
قاصر است ؛کم می آورد در برابر ِ بزرگی ات ...
لکنت می گیرند واژه هایم در برابرت!!!
... در دلم امّا همیشه ...
ذکر ِ خیر َت جاریست...
به دل نگیر اگر گاهی" زبانم " از شُکر َت باز می ایستد!!!
تقصیری ندارد...
قاصر است ؛کم می آورد در برابر ِ بزرگی ات ...
لکنت می گیرند واژه هایم در برابرت!!!
... در دلم امّا همیشه ...
ذکر ِ خیر َت جاریست...
بوی زندگی
بوی زندگی
خدایا!
کودکان گل فروشت را می بینی؟
مردان خانه به دوش
دختران تن فروش
مادران سیاه پوش
واعظان دین فروش
محراب های فرش پوش
پسران کلیه فروش
زبانهای عشق فروش
انسانهای آدم فروش
همه را می بینی؟
می خواهم یک تکه آسمان کلنگی بخرم
دیگر زمینت بوی زندگی نمی دهد...!
بوی زندگی
خدایا!
کودکان گل فروشت را می بینی؟
مردان خانه به دوش
دختران تن فروش
مادران سیاه پوش
واعظان دین فروش
محراب های فرش پوش
پسران کلیه فروش
زبانهای عشق فروش
انسانهای آدم فروش
همه را می بینی؟
می خواهم یک تکه آسمان کلنگی بخرم
دیگر زمینت بوی زندگی نمی دهد...!
به که وا می گذاری ام؟
به که وا می گذاری ام؟
پروردگارا!
مرا به که وا می گذاری؟
به خویشاوندی که پیوند محبت را می گسلد؟
یا بیگانه ای که با من خشم می راند؟
یا آنان که ضعف و عجز مرا می طلبند؟
یا آنان که مرا خوار می شمارند؟
و حال آنکه تو خدای منی و رشته سرنوشتم در چنگ توست..!
از غربت و تنهایی و دوری از خانه ام،
و خواری ام در چشمان کسی که وی را بر من مسلط گردانیده ای
به درگاه تو شکایت می آورم...!!!
بارالهی! بر من خشم مگیر!!
به که وا می گذاری ام؟
پروردگارا!
مرا به که وا می گذاری؟
به خویشاوندی که پیوند محبت را می گسلد؟
یا بیگانه ای که با من خشم می راند؟
یا آنان که ضعف و عجز مرا می طلبند؟
یا آنان که مرا خوار می شمارند؟
و حال آنکه تو خدای منی و رشته سرنوشتم در چنگ توست..!
از غربت و تنهایی و دوری از خانه ام،
و خواری ام در چشمان کسی که وی را بر من مسلط گردانیده ای
به درگاه تو شکایت می آورم...!!!
بارالهی! بر من خشم مگیر!!
خدایا مراببخش
به خاطر تمام لحظه هایی که تو با من بودی و من فکر می کردم تنها هستم
به خاطر تمام ثانیه هایی که منتظرم می ماندی و من نمی آمدم مرا ببخش
به خاطر تمام روزهایی که تو برای من بهترین ها را خواستی و من برای رسیدن به بدترین ها ناامیدت کردم
به خاطر تمام درهایی که کوبیدم و هیچ کدام در خانه ی تو نبود مرا ببخش
به خاطر تمام لحظه هایی که ماهی قلب من خلاف جریان مسیر تو حرکت می کرد و پرنده ی روح من پرواز نمی کرد و در آسمان رسیدن به تو گم نمی شد
مرا ببخش،به خاطر تمام گله هایم مرا ببخش
به خاطر تمام لحظه هایی که تو با من بودی و من فکر می کردم تنها هستم
به خاطر تمام ثانیه هایی که منتظرم می ماندی و من نمی آمدم مرا ببخش
به خاطر تمام روزهایی که تو برای من بهترین ها را خواستی و من برای رسیدن به بدترین ها ناامیدت کردم
به خاطر تمام درهایی که کوبیدم و هیچ کدام در خانه ی تو نبود مرا ببخش
به خاطر تمام لحظه هایی که ماهی قلب من خلاف جریان مسیر تو حرکت می کرد و پرنده ی روح من پرواز نمی کرد و در آسمان رسیدن به تو گم نمی شد
مرا ببخش،به خاطر تمام گله هایم مرا ببخش
f_azar1365
عضو جدید
خدایا خودت میدونی که من کسی رو جز تو ندارم...میدونی که خانواده ام منو ترک کردند...تنهایی منو به تو نزدیکتر کرده ای خدای خوب من..منو به خاطر گناهم از خودت دور نکن که میدونم تو ستارالعیوبی...
ترجیح میدهم که با خدا در تاریکی قدم بزنم تا اینکه تنها درروشنایی راه بروم.
banooyeariayi
عضو جدید
خدایا چقدر دوس دارم روبروم بشینی و باهات حرف بزنم
starless sky
عضو جدید
"راستی خدا"
دلم هوای دیروز را کرده
هوای روزهای کودکی را
دلم میخواهد مثل دیروز قاصدکی بردارم
آرزوهایم را به دستش بسپارم تا برای تو بیاورد
دلم میخواهد دفتر مشقم را باز کنم و دوباره تمرین کنم
الفبای زندگی را
میخواهم خط خطی کنم تمام آن روزهایی که دل شکستم و دلم را شکستند
دلم میخواهد این بار اگر گلی را دیدم
آن را نچینم
دلم میخواهد ...
می شود باز هم کودک شد؟؟؟؟
راستی خدا!
دلم فردا هوای امروز را می کند؟
دلم هوای دیروز را کرده
هوای روزهای کودکی را
دلم میخواهد مثل دیروز قاصدکی بردارم
آرزوهایم را به دستش بسپارم تا برای تو بیاورد
دلم میخواهد دفتر مشقم را باز کنم و دوباره تمرین کنم
الفبای زندگی را
میخواهم خط خطی کنم تمام آن روزهایی که دل شکستم و دلم را شکستند
دلم میخواهد این بار اگر گلی را دیدم
آن را نچینم
دلم میخواهد ...
می شود باز هم کودک شد؟؟؟؟
راستی خدا!
دلم فردا هوای امروز را می کند؟
خدایـــــــــــــــا.......... ............
عزیزی که این نوشته را میخواند بر بال آرزوهایش پرواز کند.
او را دریاب در تمامی لحظات.
مبادا خسته شود مبادا بیمار شود مبادا بیفتد و یا غم ببیند.
دلش را سرشار از شادی کن
و آنچه را به بهترین بندگان عطا میکنی به او هم عطا کن.
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]سکوتت را نمی خواهم٬ صدایم کن
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] صدایت مثل رویا٬مثل ابریشم٬ صدایت مثل معنای محبت[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] مثل گل زیباست...[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] صدایت غرق خوبی هاست٬[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] در این تنهایی غمگین صدایم کن.[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] برای شعرهای آشنای من٬صدای تو هزاران سطر جا دارد.[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] سکوتت را نمی خواهم٬صدایم کن٬[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] صدایت اشک هایم را صدا می کرد٬[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] تمام اشک های من صدایت را دعا می کرد٬[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] صدایت را دعا می کرد...[/FONT][/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] صدایت مثل رویا٬مثل ابریشم٬ صدایت مثل معنای محبت[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] مثل گل زیباست...[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] صدایت غرق خوبی هاست٬[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] در این تنهایی غمگین صدایم کن.[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] برای شعرهای آشنای من٬صدای تو هزاران سطر جا دارد.[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] سکوتت را نمی خواهم٬صدایم کن٬[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] صدایت اشک هایم را صدا می کرد٬[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] تمام اشک های من صدایت را دعا می کرد٬[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] صدایت را دعا می کرد...[/FONT][/FONT]
هر روز
شیطان لعنتی
خط های ذهن مرا
اشغال می كند
هی با شماره های غلط ، زنگ می زند،
آن وقت من اشتباه می كنم و او
با اشتباه های دلم حال می كند.
دیروز یك فرشته به من می گفت:
تو گوشی دل خود را بد گذاشتی
آن وقت ها كه خدا به تو می زد زنگ
آخر چرا جواب ندادی
چرا بر نداشتی؟!
یادش به خیر
آن روزها
مكالمه با خورشید
دفترچه های ذهن كوچك من را
سرشار خاطره می كرد
امروز پاره است
آن سیم ها
كه دلم را
تا آسمان مخابره می كرد.
×××
با من تماس بگیر ، خدایا
حتی هزار بار
وقتی كه نیستم
لطفا پیام خودت را
روی پیام گیر دلم بگذار
شیطان لعنتی
خط های ذهن مرا
اشغال می كند
هی با شماره های غلط ، زنگ می زند،
آن وقت من اشتباه می كنم و او
با اشتباه های دلم حال می كند.
دیروز یك فرشته به من می گفت:
تو گوشی دل خود را بد گذاشتی
آن وقت ها كه خدا به تو می زد زنگ
آخر چرا جواب ندادی
چرا بر نداشتی؟!
یادش به خیر
آن روزها
مكالمه با خورشید
دفترچه های ذهن كوچك من را
سرشار خاطره می كرد
امروز پاره است
آن سیم ها
كه دلم را
تا آسمان مخابره می كرد.
×××
با من تماس بگیر ، خدایا
حتی هزار بار
وقتی كه نیستم
لطفا پیام خودت را
روی پیام گیر دلم بگذار
خداوندا!
گواه باش
که تو را
و آسمان و زمین و ماه و خورشیدِ تو را
و قرار و بی قراریشان را
و سکون و آرامش و تکان و گردششان را دوست داریم.
گواه باش
که تو را
و آسمان و زمین و ماه و خورشیدِ تو را
و قرار و بی قراریشان را
و سکون و آرامش و تکان و گردششان را دوست داریم.
حقمان است اگر بی تپش و سرد شویم
یا که از دهکده سبز خدا طرد شویم
اهل کوچه همه رفتند ولی ما ماندیم
حقمان است اگر بی کس و تنها ماندیم
در به روی همه وا بود و نمی دانستیم
شهر لبریز از خدا بود و نمی دانسیتم
ما چرا عابر پس کوچه عادت شده ایم؟
دور افتاده ز دامان شهادت شده ایم
ما چرا مرده و متروک در اینجا ماندیم؟
مثل یک کشتی طوفان زده تنها ماندیم
لب فروبند که یاران غزلخوان رفتند
و گمان،بار خدایا که شهیدان رفتند
هیچ تقصیر کسی نیست اگر رنجوریم
روشنی هست،خدا هست،ولی ما کوریم!
شعر از شهید محمد عبدی
یا که از دهکده سبز خدا طرد شویم
اهل کوچه همه رفتند ولی ما ماندیم
حقمان است اگر بی کس و تنها ماندیم
در به روی همه وا بود و نمی دانستیم
شهر لبریز از خدا بود و نمی دانسیتم
ما چرا عابر پس کوچه عادت شده ایم؟
دور افتاده ز دامان شهادت شده ایم
ما چرا مرده و متروک در اینجا ماندیم؟
مثل یک کشتی طوفان زده تنها ماندیم
لب فروبند که یاران غزلخوان رفتند
و گمان،بار خدایا که شهیدان رفتند
هیچ تقصیر کسی نیست اگر رنجوریم
روشنی هست،خدا هست،ولی ما کوریم!
شعر از شهید محمد عبدی
میهن مشرقی
عضو جدید
خدایا...در کلامم بیا "اگر نتوانستم در افکارم باش و حتما باش ...همین کافیست که خودم بدانم با خودت.
