تاثير آشكار شدن خيانت بر پيوند زناشويی

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز



در اين وضعيت فردي كه به او خيانت شده است، نه تنها اعتمادش نسبت به همسرش خدشه دار مي شود، بلكه توانايي اش در تشخيص دروغ هاي او بالا مي رود.

غريزه جنسي يكي از بنيادي ترين نيروهاي برانگيزاننده انسان است كه موجب بقاي نسل، تداوم زندگي، گرمي و صميميت خانواده ها و ارتباطات انساني گسترده خواهد شد. اين غريزه بين انسان و حيوانات مشترك است؛ اما آنچه موجب تمايز آن بين انسان و حيوان مي گردد، نحوه مهار يا به كارگيري درست و ارضاي مطلوب و جامعه پسند آن است. اگر چه عدم ارضاي به موقع نيازهاي جنسي و سركوبي آن، تعارضات و آسيب هاي رواني را به دنبال خواهد داشت، ارضاي منطقي و مطلوب آن، با در نظرگيري موازين اخلاقي و ارزش هاي فرهنگي جامعه، سلامت رواني فرد، خانواده و جامعه را تضمين مي كند. از اين رو روش مديريت و ارضاي نياز جنسي كه از اساسي ترين وظايف شخصي فرد به شمار مي آيد، در مراحل اوليه زندگي در خانواده شكل مي گيرد و ميزان سازگاري فرد را با محيط و تعاملات اجتماعي تعيين مي كند.
آن دسته انحرافات جنسي كه خارج از انتظارات جامعه، ارزش ها، تعهدات اخلاقي و اصول پزشكي باشد، آسيب هاي رواني، جسماني و اجتماعي را در پي خواهد داشت و موجب سردي روابط زناشويي و بي اعتمادي مي گردد. از اين رو بي شك در همه جوامع به ويژه جوامع شرقي، ازدواج بر پايه قراردادي است كه در آن، همسران متعهد مي شوند نسبت به هم وفادار بمانند. در اين ميان خيانت هاي زناشويي زماني رخ مي دهد كه در ازدواجي كه طرفين متعهد به تك همسري هستند، يكي از آنها مخفيانه اين تعهد را نقض كند.
بسياري افراد اعم از زن يا مرد، مجرد يا متاهل، تك همسري را يك ارزش مهم ارتباطي قلمداد مي كنند. در اين هنگام، اگر يكي از زوجين، اين ارزش را نقض كند و به خيانت روي آورد، به شالوده زندگي زناشويي آسيب وارد مي شود، زيرا پس از برملا شدن راز خيانت، همواره اين پرسش توسط فرد خيانت ديده مطرح مي شود كه «آيا مي توانم دوباره به همسرم اعتماد كنم؟»
در اين وضعيت فردي كه به او خيانت شده است، نه تنها اعتمادش نسبت به همسرش خدشه دار مي شود، بلكه توانايي اش در تشخيص دروغ هاي او بالا مي رود. از اين رو همواره مي ترسد كه پس از بازگشت به وضع عادي و بهبود روابط، دوباره به او خيانت شود كه اين عامل، ريشه هاي بي اعتمادي را در او تقويت مي كند.
تاثير آشكار شدن خيانت بر پيوند زناشويي
هنگامي كه در يك زندگي زناشويي، راز رابطه با ديگري برملا مي شود، اغلب به چند طريق پيوند زناشويي تحت تاثير قرار مي گيرد:
در بعضي موارد هنگامي كه يكي از زوجين از خيانت طرف مقابل آگاه مي شود، به جدايي اصرار مي ورزد، زيرا احساس مي كند كه نمي تواند به فرد خيانت كننده دوباره اعتماد كند.
در برخي موارد، همسر بي وفا با شريك زندگي خود به زندگي زناشويي ادامه مي دهد و اغلب همسر مورد خيانت واقع شده، اين رويداد را تجربه اي ويران كننده به شمار مي آورد و احساس طردشدگي مي كند.
در اغلب موارد، وقتي راز رابطه پنهاني برملا مي شود، به طرف مقابل ضربه رواني شديدي وارد مي آيد و اين رابطه آسيب زننده، به آساني فراموش يا بخشيده نمي شود. در اين هنگام نيز بعضي زوج ها با همسر خيانت كار خود باقي مي مانند، به شرطي كه ديگر هرگز خيانت نكند.
افراد اندكي نيز خيانت همسرشان را مي پذيرند و به ظاهر مي بخشند و به زندگي زناشويي خود ادامه مي دهند؛ اما ديگر هيچ عشق و علاقه اي نسبت به همسرشان ندارد.
مداخلات درماني
خانواده به عنوان اولين نهاد اجتماعي جامعه، با ازدواج دو نفر آغاز مي گردد كه اين پيوند مبتني بر تعهد، عشق و مسئوليت است. از اين رو براساس قوانين انساني و اجتماعي، دو نفر با يكديگر هم پيمان مي شوند و زندگي مشتركي را آغاز مي كنند. چنين پيوندي در تمامي جهان يك ارزش انساني و معنوي محسوب مي گردد و با بستن اين پيمان بين زن و شوهر، فضايي عاطفي و خصوصي ايجاد مي شود كه زوج ها را مقيد مي سازد از آن پاسداري كنند. علاوه بر اين ديگران نيز بايد حريم خصوصي خانوادگي را حفظ كنند و به آن احترام بگذارند.
درمان اين معضل زناشويي شامل اهداف بلند مدت و كوتاه مدت زير مي باشد.
اهداف بلند مدت
۱. زوج ها بر سر مرزهاي ارتباطي و تماس عاطفي، اجتماعي و جنسي مناسب با ديگران (براي مثال تعيين رفتار ممنوع و قابل پذيرش) توافق كنند.
۲. زوج آسيب ديده، آمادگي خود را براي بخشش و گذشت و بازسازي رابطه اي توام با اعتماد نشان دهد.
۳. زوج بي وفا به خاطر اشتباهي كه مرتكب شده است، از همسرش عذرخواهي كند و هرگز اين خيانت را توجيه نكند يا ديگري را در اين جريان مقصر جلوه ندهد.
۴. زوجين بدون موضع گيري تدافعي در ارتباط با مسائل مربوط به خيانت و بي وفايي، درباره ميزان آسيب پذيري خود و علائم هشداردهنده آن صحبت كنند.
۵. بتوانند تهديدهايي را كه بر سر راه روابط شان وجود دارد، شناسايي كرده و تشخيص بدهند.
۶. زوج ها براي برآوردن نيازهاي عاطفي و جسماني يكديگر تلاش كنند.
۷. همدلي خود را نسبت به يكديگر بيان كنند و نشان بدهند كه در بازسازي روابط، سهمي مشترك دارند.
۸. با استفاده از قراردادي شفاهي يا كتبي، درباره ارزش هايي كه بايد در روابط بازسازي شده اعمال شود، به توافقي آشكار برسند.
اهداف كوتاه مدت
۱. اين دسته از زوج ها بايد روابط ناسالم و دوگانگي هاي رفتاري را درمان كنند يا در صورت نياز درباره جدايي به توافق برسند.
۲. زوج خيانتكار اطمينان يابد امنيت خود، همسر و فرزندانش تهديد نمي شود. علاوه بر اين جروبحث هايي مشكل ساز كه به نظر يكي از زوجين كنترل ناپذير است، متوقف شود.
۳. آگاهي زوجين درباره واكنش هاي شايع در وقايع آسيب از و علائم اختلال افسردگي پس از ضربه عاطفي افزايش يابد و علائم رواني كه زوج آسيب ديده تجربه كرده است، شناسايي شود.
۴. رفتار خيانتگرانه زوج بي وفا بي قيدوشرط پذيرفته شود.
۵. زوج خيانت كننده، مسئوليت بي وفايي و خيانت خود را بپذيرد و به خاطر درد و رنجي كه بر همسر، خانواده و دوستان وارد كرده است، مستقيماً عذرخواهي كند.
۶. بهتر است زوج آسيب ديده، در صورتي كه عذرخواهي و پشيماني جدي طرف مقابل را ديد، آن را بپذيرد و براي گذشت و بخشش روي تمايل نشان دهد.
۷. زوج بي وفا متعهد شود كه از فن «توقف و مشاركت» استفاده كند، براي مثال زوج بي وفا تضمين دهد همه جروبحث هاي شخصي يا تماس هاي جنسي را كه با ديگري دارد، خاتمه دهد.
۸. هر يك از زوجين درباره توانايي ها و نيازهاي عاطفي خود به عنوان يك انسان به گفتگو بپردازند.
۹. درباره تجارب مشترك و مثبت در مراحل اوليه ارتباط (مثل اظهار عشق، ازدواج زود هنگام و...) گفتگو كنند.
۱۰. زوج بي وفا بكوشد توجه همسر را در خانه جلب كند و در جلسه درمان، گزارشي دقيق از رفتار خود ارائه دهد.
۱۱. زوجين تغييرات رفتاري مثبت در يكديگر را كه موجب بهبود روابط خواهد شد، شناسايي و فهرست كنند و به منظور افزايش ميزان اعتبار و تعهد و اعتماد متقابل، موارد مندرج در اين فهرست را اولويت بندي نمايند.
۱۲. براي استفاده از فن «محروم سازي» (فن بگذارش براي بعد!) و كنترل مشاجره هاي شديد و انفجاري به توافق برسند.
۱۳. رفتارهاي مثبت را تمرين و نقش همسري خود را بهتر از قبل ايفا كنند تا اطمينان يابند اگر معشوقه بكوشد با آنها تماس بگيرد، چه رفتاري خواهند داشت.
۱۴. مهارت هاي بازسازي ارتباطي را همچون اظهاراتي كه با واژه «من» آغاز مي شود، فرا بگيرند، نمونه هايي از آن ارائه دهند و به اين اظهارات گوش بسپارند.
۱۵. در جلسات مشاوره بايد واقعيت هايي كه همسر آسيب ديده ميل دارد درباره بي وفايي همسرش بداند، آشكار شود و به جاي جروبحث در خانه، به اين پرسش ها پرداخته شود.
۱۶. پس از بيان آسيب هاي وارده و پرداختن به افكار مزاحم در اين باره، مهارت هاي ارتباطي موثر به كار گرفته شود.
۱۷. براي مقابله با افكار مزاحم درباره بي وفايي و خيانت همسر، از فنون كاهش اضطراب استفاده شود.
۱۸. بهتر است زوج آسيب ديده درباره رفتار زوج بي وفا تحقيق كند و براساس آزموني عيني، ميزان اعتماد او را بسنجد. در اين بين زوج بي وفا در مي يابد كه مي تواند بخشي از اعتماد از دست رفته طرف مقابل را بازسازي كند. او نبايد زوج آسيب ديده را در اين زمينه دلسرد كند.
۱۹. در جلسه مشاوره، درباره شرايطي كه بي وفايي در آن اتفاق افتاده است، بحث و گفتگو شود.
۲۰. زوجين در جلسه مشاوره بايد آموزش ببينند و با برنامه ريزي براي استفاده از اين درس ها، روابط خود را بهبود بخشند.
۲۱. خواسته هاي مهم شخصي كه به بهبود روابط كمك مي كند، اجرا شود

 

Similar threads

بالا