وحشتناک اما واقعی...

parmehr

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز


چشمتون روز بد نبینه.چند وقت پیش تو بیمارستان بودیم که یه پسر

جوونی رو با عجله آوردن تو اورژانس.

از یکی از همراهاش پرسیدم که چش شده بود؟اونم گفتش که آقا این

جوون عاشق یه دختری شده بود و خیلی اینو میخواست.

دختره هم اینو خیلی میخواست و قرار بود با هم ازدواج کنن.

حتی قرار مدار عروسیشونم گذاشته بودن.

که یهو دختره زد زیر همه چیو با یه پسر دیگه ای گذاشت رفت.

این بیچاره هم تا اینو شنید حالش اصلا یه جور دیگه ای شد.

پا شد رفت ۱۰۰ccبه خودش بنزین تزریق کرد و حالو روزش شد این….

آقا بگذریم پسره که تو اغما بود بعده دو هفته به هوش اومد.

ما هم تو بیمارستان بودیم که یه دختر جوونی اومد

با یه دسته گل رفت تو اتاق پسره واسه ملاقات.

پسره تا چشاشو باز کرد دید بله همون خانومیه که اینو قال گذاشته و

رفته .خلاصه آقا پسره که خون جلوی چشاشو گرفته بود دستشو

انداخت و یه چاقویی که واسه باز کردن در کمپوت بغل دستش بود رو

برداشت و سرم هارم از روی دستش کند و افتاد دنبال دختره.

دختره هم که خیلی ترسیده بود با یه جیغ وحشتناک از اتاق زد بیرون و

پشت سرش هم پسره با یه چاقویی تو دستش….

پسره دختره رو دنبال کرد تارسید به ته سالن بیمارستان.وقتی که دید

هیچ راه فراری نداره تسلیم شد و خودشو به دیوار سالن تکیه داد و در

حالی که به شدت گریه میکرد با حالت التماس به پای پسره افتاده بود

که یهو پسره چاقو رو برد بالا تا بکوبه به قلب دختره…..

بازم چشمتون روز بد نبینه….

پسره چون فقط ۱۰۰ccبه خودش بنزین زده بود

.
.
.
.
.
.

یهو بنزین تموم کرد و افتاد رو زمین……!!!!..
 

بانو امین

مدیر تالار اسلام و قرآن
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
کاربر ممتاز
پارمهر ما دبستان بودیم اینو واسه هم تعریف میکردیم... مال سال هفتاد و هفت و ایناس
 

shila_kt

عضو جدید
کاربر ممتاز
پپپپپپپپپپپپاااااااااااااااااااااااااااااااارمهههههههههههههههههههههههههههههررررررررررررررررررررررررررررررررررر میییییییییییییییییییییکشممممممممممممممممت بدجنس!!!!!!
 

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
دمت گرم پارمهر خیلی باحال بود منتظر بودم پسره آخرش خودشو بکشه که بنزین تموم کرد...:w15:
 

software eng

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
پارمهر مرسی نشی با این تاپیکت!!!!!!!!!!!:w07::w07::lol:
 
آخرین ویرایش:

arash 4

عضو جدید
کاربر ممتاز
:wallbash::wallbash::wallbash::wallbash::wallbash::wallbash::wallbash::wallbash::wallbash:
پسره صداتا رو تو 2 هفته خوب دووم اورده
ممنون
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ههههههههههههههههه منو بگيريد مردم از خنده:biggrin:
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
از اول معلوم بود الکیه خانوم خانما:smile:.اخه مگه میشه .........:smile:
 

amirkanaani

عضو جدید
:biggrin::biggrin:

يادمه تو هنرستان يه معلم داشتيم كه خيلي آدم دوست داشتني بود . يه روز سر كلاس اينو برامون با آبو تاب فراوون تعريف كرد . با خوندن اين مطلب ياد اون روزا افتادم . ممنون پارمهر جان .
 

Similar threads

بالا