گسترش یونان­گرایی و ایران­ستیزی در نوشته­های جدید اروپایی

آزرمیدخت

عضو جدید
در نشست نقد کتاب «تاریخ هخامنشیان» برگردان مرتضا ثاقب­فر:


خبرنگار امرداد - بهنام مرادیان :

در نشست نقد و بررسی کتاب «تاریخ هخامنشیان» به گردآوری دانشگاه خرونینگن هلند و برگردان مرتضا ثاقب­فر که به دست انجمن افراز در پسین روز 24 اردیبهشت­ماه، برگزار شد، سویه­های گوناگونی از دیدگاه­های نوین تاریخ­شناسان اروپایی، مورد نقد و بررسی قرار گرفت.

در این نشست، مرتضا ثاقب­فر، برگرداننده این کتاب، به سیر تاریخی یونان­ در برابر ایران در نوشته­های تاریخ­نگاران پرداخت و به بررسی برخی از ابعاد بزرگنمایی­های تاریخی پرداخت. وی در ادامه افزود: اگر در یک بازه تاریخی، برخورد فرهنگی ایران و یونان، انگیزه­ای برای تاریخنگاران یونانی بود که به ایرانیان بتازند، این پدیده در سده 20 و این روزگار شگفت است که چرا تاریخ­شناسان کنونی، اینچنین به یونان­ستایی و کوچ­شماری ایران می­پردازند.

شروین وکیلی، استاد دانشگاه و نویسنده چند کتاب در زمینه تاریخ هخامنشیان، از منتقدان باشنده در این نشست گفت: ما در تاریخ یک پایه کلی داریم که در آن، شخصیت خودی یا «من» در برابر یک دیگری تعریف می­شود و هستی می­یابد. همیشه در تاریخ و تمدن­های گوناگون ما دیده­ایم که این دیگری یا وجود داشته و اگر وجود نداشته، تراشیده شده است. به آشکارا یونانیان نیز برای ایجاد یکپارچگی قومی خویش، در بازه زمانی سده ششم تا چهارم پیش از میلاد، از هخامنشیان به عنوان آن دیگری تازنده بهره برده­اند. اما در یک پدیده پیچیده روانشناختی، یونانیان یک ستایش و کینه اغراق­آمیز را در کنار هم نسبت به ایرانیان دارند. برای نمونه هرودوت درباره خشایارشا، در ترموپیلای از زبان یک نماینده آتنی می­نویسد: آزادی انسان در برابر بربر بودن و بربر در اینجا برابر یونانی عجم عربی است. یعنی انسانی که نمی­تواند سخن بگوید. اما همین فرد در جای دیگری از زبان کس دیگری خطاب به خشایارشا می­ نویسد: ای زئوس بزرگ، چرا به همراه لشکریانت آمدی؟ مگر نمی­توانستی به تنهایی یونان را بگیری؟!

وکیلی همچنین درباره نقش آتن در میان دیگر دولت­شهرهای یونانی گفت: آتن نه از دید بزرگی و نه از دید پیشینه علمی، برتری نسبت به دیگر شهرهای یونانی نداشت. همه ادبیات یونان مانند ایلیاد و اودیسه هومر و فلسفه یونان در آسیای صغیر شکل گرفته است. اما در یک دوره زمانی، به خاطر ثروتی که در آتن گردآمده بود، این ثروت خرج کارهای فرهنگی و نگارش کتاب شد. از همین روی، اکنون آتن به عنوان یک نقطه پررنگ فرهنگی و تاریخی در یونان شناخته می­شود. شوند:)دلیل) دیگر این پدیده این است که نوشته­های آتنی که بار ایدئولوژیک بسیاری نیز داشتند باقی ماندند و دیگر نوشته­ها به دست ما نرسیده است. اما در نقطه رویاروی، هخامنشیان به اقوام گوناگون و هویتشان ارج می­گذاشتند و زبان و خط آنان را به نام خودشان به کار می­بردند. برای نمونه ما نامه­نگاری­هایی به زبان یونانی را در دربار هخامنشی را شاهد هستیم.

فرشید ابراهیمی، پژوهشگر، دیگر سخنران نشست بود. وی در سخنانش گفت: پروژه کوچک کردن ایرانیان، خیلی باستانی نیست و در نوشته­های جدید اروپایی، شدت گرفته است. در نوشته­های باستانی یونان، یک شیفتگی پنهان­ناشدنی به ایران هست که توسط تاریخ شناسان جدید اروپایی، کمرنگ شده است.

ابراهیمی افزود: در این سالیان، کوشیده شده، به ما تلقین شود که نوشته­های تاریخی درباره هخامنشیان سکوت کرده­اند و تنها مرجع قابل اتکا، نوشته­های یونانی است. اما ما به یاری اوستا، شاهنامه و نوشته­های پهلوی، خیلی چیزها را درباره هخامنشیان خواهیم دانست.

شروین وکیلی در تکمیل این بخش از سخنان ابراهیمی گفت: از هند تا آناتولی، نوشته­هایی از دوره هخامنشی به دست آمده که در همان روزگار نوشته شده است و مانند نوشته­های یونانی، با یک فاصله زمانی نگاشته نشده است. هزاران گل نبشته و نوشته­هایی به زبان آرامی و دموتیک، در سرتاسر جهان رها شده است که می­تواند تاریخ هخامنشی را روشن سازد. اما ما برخلاف اروپاییان روی این نوشته­ها کار نکرده­ایم و همین موجب شده تا نبض هخامنش­شناسی را آنان در دست بگیرند.

وکیلی همچنین افزود: با شمار بسیار کمی داده­های تاریخی آشکار، می­توان برخی از کژتابی­ها و نادرست­نویسی­های یونانی مدارانه را دریافت.

این نشست با سپاسداری از سال­ها دستاورد ایران شناسی مرتضا ثاقب­فر به پایان رسید.


http://www.amordadnews.com/neveshtehNamyesh.aspx?NId=4161
 
بالا