گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

eng shimi

عضو جدید
کاربر ممتاز
اوکی.موفق باشی د.ست عزیز;)درسته سخته خب همه واسشون سخته ولی باید کنار بیای..خب نمیتونی تا آخر عمرت پیششون باشی بالاخره یه روزی میری خونه بخت یا شاغل میشی همیشه که پیششون نیستی پس باید یواش یواش به خودت عادت بدی..ببخشید دخالت کردم:Dبه هرحال موفق باشی...ایشاله همیشه سالم و سرحال در کنار کانون گرم خونواده ات با خوشی زندگی کنی...

اختیار داری
مسی عزیزم
حق با شماهاست:smile:
 

manochehri_s

عضو جدید
کاربر ممتاز
نه بابا دستت درد نکنه مهندسم خیرسرم :D

تو کجا درس خوندی سارا؟
بر منکرش لعنت خانم مهندس;)من گرگان درس خوندم..زیست شناسی علوم گیاهی...به مهندس نمیخوره:Dاینجا اومدم نون و نمک مهندسین شیمیو خوردم نمک گیر شدم:biggrin:دوستان به من لطف دارن..
 

eng shimi

عضو جدید
کاربر ممتاز
بر منکرش لعنت خانم مهندس;)من گرگان درس خوندم..زیست شناسی علوم گیاهی...به مهندس نمیخوره:Dاینجا اومدم نون و نمک مهندسین شیمیو خوردم نمک گیر شدم:biggrin:دوستان به من لطف دارن..

خودت خوب بودی عزیزم :smile:
البته بچه های مهندسی شیمی همیشه با مرامن
 

FARAS

عضو جدید
کاربر ممتاز
بر منکرش لعنت خانم مهندس;)من گرگان درس خوندم..زیست شناسی علوم گیاهی...به مهندس نمیخوره:Dاینجا اومدم نون و نمک مهندسین شیمیو خوردم نمک گیر شدم:biggrin:دوستان به من لطف دارن..

اختیار داری خانوم مهندس فقط یه لفظه:smile:خوبه که اینجایی:gol:
 

manochehri_s

عضو جدید
کاربر ممتاز
خودت خوب بودی عزیزم :smile:
البته بچه های مهندسی شیمی همیشه با مرامن
مرسی..اون که البته همشون ماهن.خدا منو خیلی دوست داره که دوستای خوبی دارم..

اختیار داری خانوم مهندس فقط یه لفظه:smile:خوبه که اینجایی:gol:
مرسی عزیزم..دوستت دارم خانمی
 

manochehri_s

عضو جدید
کاربر ممتاز

fbarani67

عضو جدید
کاربر ممتاز
هر بار که کودکانه دست کسی را گرفتم گم شدم
حالا انقدر که در من هراس از گرفتن دستیست
هراس از گم شدن نیست........

(ویکتور هوگو)
 

FARAS

عضو جدید
کاربر ممتاز
این روزهـــا ،

خیلی هــا بــا هـم جفُت هستن...

امّــا ....

جـــور نیستن !
 

FARAS

عضو جدید
کاربر ممتاز
همــه چــی داشــت خــوب پیــش مـــی رفــت ...
کــه یهـــو بــه خــودمــون اومــدیــم دیدیـــم بـــــزرگ شـدیــــم !
 

fbarani67

عضو جدید
کاربر ممتاز
از چه نظر خانمی ؟
ولی بعضی وقتا اعصاب خرد کنه;)

اخه گفتی برم یکم کار کنم بیام واسه این گفتم باحاله کارت..:biggrin:
رییس شرکت نفت ما موقعی که کاراموز بودم اونجا خوشش میومد از اینترنت و از امریکا و محاسنش و ساندویچ های محشرش میگفت و مطالب جدید سرچ میکرد..... :D حتما میگی چه ربطی داشت؟؟؟؟؟همینجوری یادم اومد گفتم.
 

fbarani67

عضو جدید
کاربر ممتاز
بعدش منو دوستامم دعا میکردیم یه کاری اونجا واسمون جور شه که نشدددددددد....که به همه چی مجهز باشه مخصوصا اینترنت:biggrin:مثل شما دوست من.
 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچیک از مردم این آبادی...
به حباب نگران لب یک رود قسم،
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،
غصه هم می گذرد،
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...
لحظه ها عریانند.
به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز.
 
بالا