مشاعرۀ سنّتی

Aseman Etemaad

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا پرده دار گوهر اسرار گشته ایم
بر خویش پیچ و تاب چو گرداب خورده ایم
***
خندان از آن شدیم چو خورشید کز شفق
هر شامگه غوطه به خوناب خورده ایم
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
می از جام مودت نوش ودر کار محبت کوش
به مستی بی خمارست این می نوشین اگر نوشی
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
در دل و جان خانه کردی عاقبت
هر دو را دیوانه کردی عاقبت
ای زعشقت عالمی ویران شده
قصد این ویرانه کردی عاقبت
 

Aseman Etemaad

عضو جدید
کاربر ممتاز
ترا من زهر شیرین خوانم ای عشق
که نامی خوشتر از اینت ندانم
وگر هر لحظه رنگی تازه گیری
به غیر از زهر شیرینت نخوانم!
 

artemiss

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو نغمه موزون و موسیقی بارانی
تو شادترین شعری، آهنگ بهارانی
 
آخرین ویرایش:

artemiss

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به به پیمانه زدند
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
یار اگر آید به قربانگاه ما دیوانگان
من شوم قربان او تا او شود مهمان من
 

artemiss

عضو جدید
کاربر ممتاز
نام تو اگر چه بهترین سرود زندگیست
من تورا به خلوت خدایی خویش،
"بهترین بهترین من" خطاب میکنم
 

Mahdi JooN

عضو جدید
ما رفته ايم در دل شب هاي ماهتاب
با قايقي به سينه امواج بي كران
بشكفته در سكوت پريشان نيمه شب
بر بزم ما نگاه سپيد ستارگان
 

laleh_a

عضو جدید
کاربر ممتاز
نسیم باد صبا دوشم آگهی آورد
که روز محنت و غم رو به کوتهی آورد
 

Mahdi JooN

عضو جدید
داني از زندگي چه مي خواهم
من تو باشم، تو، پاي تا سر تو
زندگي گر هزارباره بود
بار ديگر تو، بار ديگر تو
 

Mahdi JooN

عضو جدید
هرگزم در سر نباشد فكر نام
اين منم كاينسان ترا جويم بكام
خلوتي مي خواهم و آغوش تو
خلوتي مي خواهم و لب هاي جام
 

Aseman Etemaad

عضو جدید
کاربر ممتاز
من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است
راه دل خود را ، نتوانم که نپویم
هر صبح ، در آیینه ی جادویی خورشید
چون می نگرم ، او همه من ، من همه اویم
 

Sharif_

مدیر بازنشسته
من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است


راه دل خود را ، نتوانم که نپویم


هر صبح ، در آیینه ی جادویی خورشید

چون می نگرم ، او همه من ، من همه اویم
مائیم و می و مطرب و این کنج خراب
جان و دل و جام و جامه در رهن شراب

فارغ ز امید رحمت و بیم عذاب
آزاد ز خاک و باد و از آتش و آب
 

Aseman Etemaad

عضو جدید
کاربر ممتاز
بخوان به مرثیه "پرتو" ، بخوان دوباره بخوان!
گذشت عمر و دریغا من و تو ما نشدیم!


redhat جان می بینم که تاپیکتو فراموش نکردی، زنده باد!
 

Sharif_

مدیر بازنشسته
مهتاب بنور دامن شب بشکافت
می نوش دمی بهتر از این نتوان یافت

خوش باش و میندیش که مهتاب بسی
اندر سر خاک یک بیک خواهد تافت


:cowboy:ما انیم که بودیم
 

Aseman Etemaad

عضو جدید
کاربر ممتاز
تنها نگاه بود و تبسم میان ما
بعد از تو
گرچه نگاهم به راه توست
اما
برای همیشه تبسمم ، در آن غروب درد
در گریه های غریبانه ام شکست!
بعد از تو
جای تبسم عزیز دل
یک قطره اشک، گوشه ی لبهای من نشست!
 

Sharif_

مدیر بازنشسته
تا راه قلندری نپویی نشود
رخساره بخون دل نشویی نشود

سودا چه پزی تا که چو دلسوختگان
آزاد به ترک خود نگویی نشود

اسمان جان من با اجازت برم
ممنون به خاطر شعرهای زیبا
 

Aseman Etemaad

عضو جدید
کاربر ممتاز
در ساغر مینایی حافظ کش ایام،
خون بود شرابی که چشیدیم و چشاندیم!




خوش اومدی....
منم دیگه برم سر درس و مشقم...!
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا