بهترين خاطره اي كه از متالورژی داشتي ؟

فرهنگ

مدیر بازنشسته
بهترینش اینه که یه اصطلاح انداخت دهنمون که کلی در بعضی موارد عمق فاجعه رو میرسونه:
نورد شدیم.:D
بدترینش بگم :
هر جا میریم کم لطفی میکنن همه متال ر و ریخته گری و جوشکاری میدونن.
 

hamideh vf

عضو جدید
کاربر ممتاز
بهترینش مال همون روز قبولی بود .... آخ که چقدررررررر خوشحال بودم، اما خوب این خوشحالی دیری نپایید و بعد از 1 سال دیگه ..........:cool:
 

k.m.r.c

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
غیر از سوختگی ضرب دیده گی و چیزهای دیگه زیاد یادم نمیاد
حالا فکر میکنم و اگر یادم اومد مینویسم
 

masoud*65

عضو جدید
برمی گرده به یکی دوسال اول، هرکدوم از آشنا ها سوال می کرد رشته ات چیه و تو جواب می گفتم: متالورژی .
سریع می گفت : رشته خیلی خوبیه بازار کارش هم عالیه و.....:smile:
بعد از دقایقی در گوشی می گفتند: راستی این متالورژی چی هست؟؟؟:mad::biggrin:
 

bahramabedi

عضو جدید
تا حالا که هر چی بوده خوب بوده،ایشالله از این به بعد هم خوب میگذره!!!
بهترینش هم فک کنم بازدید های ریخته گری!!!!!
 

Amir_Ans

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
من که به هر کی میگفتم متالورژی اولش فکر می کردند یه چیزی تو مایه های پزشکیه ... چون این لورژی آخرش زیاد تو اون رشته ها هست ...:D
 

REZAB

عضو جدید
کاربر ممتاز
ما که تو دانشگاه رشتمون معروف بود به مهندسی مواد مخدر :D

بهترین خاطرم هم از متالورژی مربوط میشه به همون دوران دانشجوییم بخصوص شیطونیهای 2 ترم آخر ;)، که فقط لطف خدا بود که 8 ترمه فارغ التحصیل شدم ، بقیه بچه ها همه 10 ترمه شدن!!
 

iran casting

عضو جدید
:biggrin:امیدوارم استادم تو این فروم عضونباشه :whistle:
منو دوستام وقتی تو هنرستان بودیم واسه این که راحت بگیریم بشینیم وکار نکنیم یه لباسکاره خراب پیدا میکردیم گازوییلی میکردیم مینداختیم تو کوره دود همه کارگاه میگرفت ما هم به علت خرابی کوره استراحت میکردیم :biggrin:
البته من این کاروواسه بقیه پیشنهاد نمیکنم چون آخر خودشون باید تعمیرش کنن :cry:
 

thixotrop

عضو جدید
کاربر ممتاز
من برعکس می نویسم اول بدترین خاطره و بعد بهترین خاطره... البته خاطره خوب خیلیه زیاده!!

امیدوارم دوستان فکر نکنن کینه ای هستم

بدترین خاطره وقتی بعد از اینکه قبل از شروع کلاس جلوی در ایستاده بودم استاد بهم این حرف رو زد: آقای .... شما این درس رو می افتی، نه که من بندازمت ها خودت نمره نمی آری!!:( (البته این رو وقتی گفت که رفته بودم ازش عذر خواهی کنم، البته قبلا گفته بود که کسی جلوی در نایسته ) و ترم بعدش سر همین لجاجت من رو با بیرحمی تمام انداخت.. جزوه رو 3 دور خونده بودم. در ضمن باید بگم که من مکانیکیم خیلی خوبه و تو کنکور آزمایشی نخونده 40 درصد زدم.. این کارش باعث شد که من 9 ترمه بشم.

بهترین خاطره وقتی زدن شیشه ماشین همون استاد رو شیکوندن!!:biggrin:
 

vahid2007

عضو جدید
کاربر ممتاز
خاطره خوبم مال کارگاه ریختگری بود میرفتیمبا بچه ها خاک بازی میکردیم
:biggrin::w42::biggrin:
 

iran casting

عضو جدید
کارگاه متالوژی
واسه ساختن آرمتور برای ماهیچه از کارگاه برق سیم با روکش آورده بودن ما هم زد به سرمون تمام رو کشا رو انداختیم تو کوره اه اه اه چشتون روز بد نبینه چه خرابکاری شد بوی پلاستیک سوخته همه جاروگرفت نمی دونستیم چه جور ماست مالیش کنیم نمره هممون 5 نمره کم شد :eek::biggrin:
 

reza_1364

مدیر بازنشسته
کارگاه متالوژی
واسه ساختن آرمتور برای ماهیچه از کارگاه برق سیم با روکش آورده بودن ما هم زد به سرمون تمام رو کشا رو انداختیم تو کوره اه اه اه چشتون روز بد نبینه چه خرابکاری شد بوی پلاستیک سوخته همه جاروگرفت نمی دونستیم چه جور ماست مالیش کنیم نمره هممون 5 نمره کم شد :eek::biggrin:
مهندس چیزای بد یاد این مهندسا نده.

استادا نفرینت می کننا
 

iran casting

عضو جدید
مهندس من هر خاطرهای میگم پشتشم عاقبتمو میگم ولی خودمونیم خیلی حال میده به همه توصیه میکنم e e e :biggrin: هیچی هیچی ! من هیچی توصیه نمیکنم :redface:

از بچه های کامپیوتر یه کد یاد گرفته بودم ما با بچه های معماری مبانی کامپیوتر داشتیم من یهواون کد یادماومد زدم یادمنبود کامیوتر ها شبکه هستن 20 تا کامپیوتر بود آخ آخ ارور از کامپ/تر خودم شروع شد رفت کامپیوتر بغلی از بغلی به بغلی 20 تا با هم هی ارور میداد استاد فهمید کاره من بوده انداختم بیرون :cry::biggrin:
 

فرهنگ

مدیر بازنشسته
مهندس من هر خاطرهای میگم پشتشم عاقبتمو میگم ولی خودمونیم خیلی حال میده به همه توصیه میکنم e e e :biggrin: هیچی هیچی ! من هیچی توصیه نمیکنم :redface:

از بچه های کامپیوتر یه کد یاد گرفته بودم ما با بچه های معماری مبانی کامپیوتر داشتیم من یهواون کد یادماومد زدم یادمنبود کامیوتر ها شبکه هستن 20 تا کامپیوتر بود آخ آخ ارور از کامپ/تر خودم شروع شد رفت کامپیوتر بغلی از بغلی به بغلی 20 تا با هم هی ارور میداد استاد فهمید کاره من بوده انداختم بیرون :cry::biggrin:


بابا
تو دیگه کی هستی؟؟؟!!:biggrin:
خیلی شیطون بودید
خیلی .....................:D
 

فرهنگ

مدیر بازنشسته
دانشکده فنی سیستمش اینجوریه که علوم پایه رو باید انقلاب پاس کنی و تخصصی رو امیر اباد.
ترم 5 از خوش شانسیم صبح 30/7 از فیز 2 پایین داشتم و مکانیکی 1 امیر اباد.
استاد هم استاد بسیار منظمی بود و اگه بعدش می اومدی راهت نمی داد سر کلاس.منم حسابی ازش میترسیدم.البته خیل دوسش داشتما.:redface:به حدی که روز امتحان ترم از پرینت نمودارامو نگرفتم و غرداش دوباره رفتم از واسه پرینتش.
پوست من یه ترم کنده شد هم مالی هم روحی و جسمی:biggrin::biggrin:
چون امیراباد منطقه پر ترافیکی.
 

iran casting

عضو جدید
بابا
تو دیگه کی هستی؟؟؟!!:biggrin:
خیلی شیطون بودید
خیلی .....................:D

:redface:~>:eek:~>:D~>:biggrin:~>;)
اگه متالوژی باشی و شیطون نباشی تعجب داره چون در آینده این قدر باید با کلاس بشیم که این کارا دیگه واقعا برامون عیبه نا سلامتی می خوایم مهندس متالوژی بشیم پس زمان دانشجویی بهترین زمانه واسه شیطونی :D
 

casper.0021

عضو جدید
کاربر ممتاز
سه روز مسابقات عملیات حرارتی شهر مجلسی قشنگ ترین دوران زندگیم بود 24 تا 27 مرداد امسال بود...
تو عمرم انقد یه جا شیطونی نکرده بودم!!!!
رفتیم از طرف دانشگاه شهر مجلسی از کوه صوفه دیدن کنیم اخر سر نزدیک بود پلیس 110 بیادو هممونو بگیره...
من با برادرم اومده بودم برادرم که مکانیک خونده اونجا خودشو به عنوان متالورژ جا زده بود هی ازش سوال می کردن اونم نمی فهمید اینا چی میگن هی پرت و پلا جواب میداد...
جای همتون خالی...
 

reza_1364

مدیر بازنشسته
سه روز مسابقات عملیات حرارتی شهر مجلسی قشنگ ترین دوران زندگیم بود 24 تا 27 مرداد امسال بود...
تو عمرم انقد یه جا شیطونی نکرده بودم!!!!
رفتیم از طرف دانشگاه شهر مجلسی از کوه صوفه دیدن کنیم اخر سر نزدیک بود پلیس 110 بیادو هممونو بگیره...
من با برادرم اومده بودم برادرم که مکانیک خونده اونجا خودشو به عنوان متالورژ جا زده بود هی ازش سوال می کردن اونم نمی فهمید اینا چی میگن هی پرت و پلا جواب میداد...
جای همتون خالی...


:w20::w20::w20::w20:

:w22::w22:
 

souphi

عضو جدید
خاطره؟؟!!!

خاطره؟؟!!!

سلام،

والا من موندم با كارايي كه ماها تو دوره دانشجويي كرديم اين كاراي شما اصلاً شيطنت به حساب نمياد هيچ! كلي هم بچه مثبتيه!!
اين نكته هايي رو كه الان ميگم شماها به حساب خاطره بزاريد نريد شما هم انجام بديد بگن اينا آموزش آنارشي ميدنا:D
1- ميتونيد از آزمايشگاه شيمي تجزيه الكل 99.6% بپيچونيد ببريد بفروشيد يا كادو بديد به دوستايي كه با ذكرياي رازي نسبتي دارند! البته ما انقدر تابلو شديم كه كل الكلها رو جمع كردن گروه مارو فقط الكل صنعتي ميدادند ما هم ميرفتيم آزمايشگاه متالوگرافي!!

2- همه سيستمهاي كامپيوتري كه شبكه هستند رو ميشه با وصل كردن يه جريان برق ضعيف 110 به ديار باقي بفرستيد كاري ما با 200-300 تا كامپيوتر كرديم

3- تو كارگاه ريخته گري وقتي استاد ميگه براي الياژ سازي ميتونيد روي رو آروم آروم به پاتيل اضافه كنيد، شما كه مسئول اضافه كردن روي هستيد همه روي رو يكجا بريزيد تو پاتيل تا كل كارگاه كه هيچ! كل دانشكده بره زير گرد اكسيد روي! و شما هم ترم بعد با سال پاييني ها بريد كارگاه!

4-كليد قسمتهاي استراتژيك دانشكده و يا دانشگاه رو گير بياريد!! كتابخونه مركزي ميتونه به شدت هزينه هاي خريد كتاب رو كاهش بده و حتي در مناسبت ها و به عنوان كادو ميتونيد يه كتاب مرجع كمياب و گرون به دوستان و آشنايان هديه بديد!! يا ميتونيد از انبار تجهيزات كاغذ آ4 ، سي دي خام و... كه نيازهاي پايه يه دانشجو رو برطرف ميكنه برداريد

اينا رو داشته باشيد تا بعد اگه فضا باز بشه! ادامه بديم!
 

فرهنگ

مدیر بازنشسته
سلام،

والا من موندم با كارايي كه ماها تو دوره دانشجويي كرديم اين كاراي شما اصلاً شيطنت به حساب نمياد هيچ! كلي هم بچه مثبتيه!!
اين نكته هايي رو كه الان ميگم شماها به حساب خاطره بزاريد نريد شما هم انجام بديد بگن اينا آموزش آنارشي ميدنا:D
1- ميتونيد از آزمايشگاه شيمي تجزيه الكل 99.6% بپيچونيد ببريد بفروشيد يا كادو بديد به دوستايي كه با ذكرياي رازي نسبتي دارند! البته ما انقدر تابلو شديم كه كل الكلها رو جمع كردن گروه مارو فقط الكل صنعتي ميدادند ما هم ميرفتيم آزمايشگاه متالوگرافي!!

2- همه سيستمهاي كامپيوتري كه شبكه هستند رو ميشه با وصل كردن يه جريان برق ضعيف 110 به ديار باقي بفرستيد كاري ما با 200-300 تا كامپيوتر كرديم

3- تو كارگاه ريخته گري وقتي استاد ميگه براي الياژ سازي ميتونيد روي رو آروم آروم به پاتيل اضافه كنيد، شما كه مسئول اضافه كردن روي هستيد همه روي رو يكجا بريزيد تو پاتيل تا كل كارگاه كه هيچ! كل دانشكده بره زير گرد اكسيد روي! و شما هم ترم بعد با سال پاييني ها بريد كارگاه!

4-كليد قسمتهاي استراتژيك دانشكده و يا دانشگاه رو گير بياريد!! كتابخونه مركزي ميتونه به شدت هزينه هاي خريد كتاب رو كاهش بده و حتي در مناسبت ها و به عنوان كادو ميتونيد يه كتاب مرجع كمياب و گرون به دوستان و آشنايان هديه بديد!! يا ميتونيد از انبار تجهيزات كاغذ آ4 ، سي دي خام و... كه نيازهاي پايه يه دانشجو رو برطرف ميكنه برداريد

اينا رو داشته باشيد تا بعد اگه فضا باز بشه! ادامه بديم!


بابا خیلی باحال بودید......
اینا دیگه شیطنت نیست خراب کاریه.واقعا این کارا رو میکردید؟؟؟
 

iran casting

عضو جدید
ترم جدید شروع شد :eek: خدا به داد برسه قراره این ترم چه خاطراتی واسمون نوشته بشه :surprised:
این دفعه:warn: احیانا 2 واحد انهدام کارگاه داریم :biggrin::biggrin:
 

pedestrian

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام،

والا من موندم با كارايي كه ماها تو دوره دانشجويي كرديم اين كاراي شما اصلاً شيطنت به حساب نمياد هيچ! كلي هم بچه مثبتيه!!
اين نكته هايي رو كه الان ميگم شماها به حساب خاطره بزاريد نريد شما هم انجام بديد بگن اينا آموزش آنارشي ميدنا:D
1- ميتونيد از آزمايشگاه شيمي تجزيه الكل 99.6% بپيچونيد ببريد بفروشيد يا كادو بديد به دوستايي كه با ذكرياي رازي نسبتي دارند! البته ما انقدر تابلو شديم كه كل الكلها رو جمع كردن گروه مارو فقط الكل صنعتي ميدادند ما هم ميرفتيم آزمايشگاه متالوگرافي!!

2- همه سيستمهاي كامپيوتري كه شبكه هستند رو ميشه با وصل كردن يه جريان برق ضعيف 110 به ديار باقي بفرستيد كاري ما با 200-300 تا كامپيوتر كرديم

3- تو كارگاه ريخته گري وقتي استاد ميگه براي الياژ سازي ميتونيد روي رو آروم آروم به پاتيل اضافه كنيد، شما كه مسئول اضافه كردن روي هستيد همه روي رو يكجا بريزيد تو پاتيل تا كل كارگاه كه هيچ! كل دانشكده بره زير گرد اكسيد روي! و شما هم ترم بعد با سال پاييني ها بريد كارگاه!

4-كليد قسمتهاي استراتژيك دانشكده و يا دانشگاه رو گير بياريد!! كتابخونه مركزي ميتونه به شدت هزينه هاي خريد كتاب رو كاهش بده و حتي در مناسبت ها و به عنوان كادو ميتونيد يه كتاب مرجع كمياب و گرون به دوستان و آشنايان هديه بديد!! يا ميتونيد از انبار تجهيزات كاغذ آ4 ، سي دي خام و... كه نيازهاي پايه يه دانشجو رو برطرف ميكنه برداريد

اينا رو داشته باشيد تا بعد اگه فضا باز بشه! ادامه بديم!
سلام
به نظر من اينا همش كاراي اصلا جالبي نيست. اگه بعضياشو انجام داده باشيد اسمش فقط يه چيزه اونم دزديه. بعضي ها هم با فريب خودشون كه اموال دولتي مال خودمونه به اونا آسيب مي زنن. من واقعا نميدونم ديگه چي بگم.
 

sms11

عضو جدید
من هنوز از های عمومی رو برداشتم و اختصاصی تازه از این ترم بر میدارم
اما بچه در ترم های پیش حرکات ژانگولری زیاد میکردن
مثلا تو دانشکده ما یکی شیر ابو باز گذاشته بود و سقف سایت کامپیوتر داشت میومد پایین
 

mehdipoormahmood

عضو جدید
:cry:
بهترين خاطره اي كه از متالورژی داشتي ؟
من خاطره زیاد دارم اما یکی ازاین خاطره این بود که کارگاهی کار می کردم که کارگری شمش آلومینیم انداختداخل کوره که هنگامی که این کار رو کرد مذاب پاشید رو چشاش و ....چشم راستی رو با قاشق دراوردن تا حرارت به مغزش نرسه (به همین سادگی)
 
بالا