نتایح جستجو

همسایه مان سخت در فقر و نداری دست و پا میزد وقتی مــُـرد... با پول پارچه نوشته های جلوی خانه شان میشد ده ها کودک را به سرپرستی قبول کرد...!!

تقصير ماست اگر پسري گوشه خیابان حسرت کنار فال خیال من و تو مشق درد می نویسد تقصير ماست اگر دختري خشم مي خورد و گل نفرت می فروشد تقصيرماست اگر زني حراج مي كند تمام نازش را و مردي گلدان نداري اش را پشت در خانه آب مي دهد تقصيرماست اگر زمين بوي خدا نمي دهد...

سرما سرما سردی این شب ها از برودت هوا نیست از روزهای غبار گرفته است که بی حوصلگی را تا مرزهای خوشبختی ندا میدهد آنقدر سرد که اشکهای شمع در سرازیری انگشتانم منجمد می شوند آیاکسی خواهد فهمید ، امشب مردی از سردی روزگار می سوزد ؟! ...

دلم،دل نیست دریا نیست،مردابیست که موج هم سراغش را نمیگیرد نه شوق زیستن دارد نه،میمیرد!

مهم نیست بزرگ باشی یا کوچک مهم این است که مرد باشی و پای حرفت بایستی و گرنه دهن هر نامردی بوی گند "دوستت دارم" را می دهد...!

دل درد دارم کسی بـرای هـم دردی نبـود تـمـام ِ غـصـه هـا را تـنـهـایــی خـوردم...

درد تنهایی کشیدن •مثلِ کشیدنِ خطهایِ رنگی‌ روی کاغذِ سفید •شاهکاری میسازد •به نامِ دیوانگی...! •و من این شاهکارِ را •به قیمتِ همهٔ فصلهایِ قشنگِ زندگیم خریده ام... •تو هر چه میخواهی‌ مرا بخوان •دیوانه •خود خواه •بی‌ احساس....... •نمیــــــــفروشــــــــــم..!

من چتــر نــدارم دوست هم ندارم چتر داشته باشـم آسمان که بارانی تر از هوای دلم نمی شود بگذار بشوید ایـن دلتنگی هـای کهنه را....

آدم دست هر کسی رو نمی گیره بیاره تمام زوایای تنهاییشُ رو نشونش بده تنهایی حرمت داره

گاهی دلم میگیرد از دنیا از آدمها از خودم از این دلتنگی های گاه و بی گاه که شده عادت از این روزهایی که روز هست اما نیست از این حرفهای تکراری از این خیال های محال از این آینه های لوس راست گو که خود شیرینی میکنند و داد میزنند که گذشت از این حس غریب که نمی دانم چیست و اذیتم میکند از این...

باغبانم باغبانی خسته دل پشت من خم گشته همچون پشت تاک آن گل زیبا که پروردم به جان شد چو خورشید فروزان تابناک دست گلچینی ز شاخش چید و رفت پای خودبینی فشردش روی خاک

آسمان مال من است پنجره ، فکر، هوا ، عشق ،زمین مال من است

چه خوش خیال است ... فاصله را میگویم به خیال خودش تو را از من دور کرده !

قلب من به اندازه ي دست مشت کرده ام است…. من در عجبم که تو با اين همه عظمتت چگونه در آن جاي گرفتي؟… چنان جاي گرفتني که تا ابد خيال رفتن نداري..

در آرزوی یک نگاه تو ره سپار میشوی به سوی عشق ومن کنار پنجره در آرزوی یک نگاه "آه میکشم" تو از دیار من چه شادمانه کوچ میکنی و چشم های بیقرارمن به غربت همیشگی هنوز خیره مانده اند!!!

یک نگاه سرد از جنس مخدر آتشی به احساسش زد یک خنده ناهشیار از جنس مخدر گریه بر رویایش زد یک فریب بچگانه ازجنس مخدر سایه بر دستانش زد یک نهیب ظالمانه ازجنس مخدر - تا همیشه ، مهر سکوت بر لبانش زد

گاهی وقتها باید خلوت کسی رو که دوستش داری به هم بریزی تا بدونه تنها نیست.

گاهی فقط گاهی دلم میخواهد سرت را بکوبم به دیوار دلم دیواری که خودت آنرا سنگ کرده ای دلم میخواهد بفهمی چقدر سخت است شکست خوردن در عشق از کسی که دوستش داری

گاهـــــی آدم دلـــــش میخواهد کفش هایش را در بیاورد، یواشکــــی نوک پا نوک پا از خودش دور شــــود، بعد بزند به چــــــــــــاک فـــــــــــرار کنـــــــــــــد از خــــــــــودش ...

گاهی باید به گذشته برگشت ! همان وقتهایی که همه بودند و کسی نبود ... وقتهایی که با همه بودم و تنها بودم ! گاهی باید گذشته بود ... گذشته ...!