اینجانب تا حالا همش نه گفتم هرگز بله نگفتم
البته نه بخاطر اینکه خودمو دست بالابگیرم یا افه بیام نه فقط بخاطر اینکه هیچ احساسی به اون شخص نداشتم و از نظر عقلی هیچ رابطه منطقی بین خودم و اوشون نمی دیدم
کلا تا حالا کسی رو پیدا نکردم که بهش احساس کششی داشته باشم
عزیز من می بینم کافیه
چیزی نیست یه آگهیه که می گه زود بیا پول رو بده دربست برو بهشت
اگه نیای تورم باعث افزایش قیمت میشه
بیشتر می خواد بگه همه چی تو این مملکت مسخره شده
در مورد اهدا عضو که خب دروغ نگفتم دوس دارم اینطوری بمیرم اصلا دلم نمی خواد قلبم تو خاک بره کلی آرزو دارم که هنوز خودم کشفشون نکردم مگه همون کریستف کلمبی بیاد کشفشون کنه ;)
اما برا بقیه حرفام........ بعضی وقتا بد نیس آدم تریپ تاجر شکست خورده بازی کنه :razz:
آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآاه بودن یا...
اول اون چیزی که عقیده من هست بگم بعدش بگم خودم چه جوری بودم
دانشجو اون کسی نیست که فقط تو رشته خودش سرآمد باشه ( البته اگه اولویت قایل بشیم باید بگم اولین کارش اینه )
اما دانشجوی واقعی باید یه شخص متفاوت از فرد عادی باشه نسبت به مسایل جامعه حتی زندگی خودش صاحب اندیشه پویا باشه بی تفاوت نباشه نا...
شما دختر هستین مطمئنا شکی درش نیست :surprised:
اما از بحث دل و قوه باید بگم چه بخوایم چه نخوایم دنیا اینجوریه
من خودم به خودم گفتم که خدایا اومدم این جاده ای رو که تو برام کشیدی رو تا آخر پیاده روی کنم دلبستگی آنچنانی هم به این دنیا ندارم نه مقامی از خودم دارم ( داشتیم حسودا گرفتن)
نه معشوقه ای...
اگه شرایط جامعه طور باشه که یه سری افراد دارای زمینه موفقیت بیشتری از سایر افراد باشند اونوقت چی
به نظر من شرایط جامعه هم ملاک هست
شانس و بحث اختیار و اجبار به نظر من خیلی بهم ربط دارن
هنوز خیلی از فلاسفه نتونستن دقیقا بگن انسان واقعا موجود مختاری هست یا نه
هنوز من خودم نمی دونم واقعا دارای...
نمی دونم کتاب بریدا پائلو کوئیلو رو خونید یا نه داستان یه دختری هست که دنبال نیمه گمشده خودش می گردد در عین اینکه یه دوست داره ( پسره دانشجوی فیزیک هست )
ولی این دختره برای یافتن نیمه گمشده خودش پیش یه پیر و مرشد میره اون پیر و مرشد به محض اینکه این دختر رو می بینه طبق نشونه ای که رو شونه...