هستی
آری که تبسم شده درمان وجودم *** فکرم شده هستی به هنگام سجودم
آواره شدم من ، از خاک و دیارم *** سرمستم از اینکه هستی شده یارم
ای آنگه شده نام تو آرامش جانم *** آواره هستی شده این روح و روانم
از لطف الهی شده ای یار و پناهم *** مست دل هستی شده ام چیست گناهم