آرام جون حالا توخودتو عصبانی نکن عزیز
تو با این سن بالایی که داری اصلا برات خوب نیست اینقده عصبانی بشی (نترس بین خودمون میمونه، به کسی نمیگم، ولی خوب خالی بستی 24 سالته ها، هیچکی شک هم نکرد).
ببین همه تنت داره میلرزه، ببین اون دوتا جمله آخر هم که معلوم نیست چی نوشتی، از بس عصبانی شدی. اصلا خودت فهمیدی چی نوشتی؟
گل میشم؟؟؟نوش جان، فقط سعی کن زیاد با آرام دم پر نشی، واس اینکه ممکنه تو هم ...
نه ممکنه، خودت دیگه به جای گ یه خ بزار، من دیگه چیزی نگم.
شبت بخیر عزیز
!
شبت بخیر سکرت جانشب همتون بخیر
جارو کشیدی؟؟!!آهان دستت درد نکنه!!خب دیگه آرام خانوم اگه کاری نداری منم برم دیگه.
شبت بخیر و خوشی و ستاره بارون
تو دلت فعلا برای خودت بسوزه که گیر من افتادی!!!جداً با این اخلاق تنبلی که تو داری، نه کاری میکنی، نه چایی میاری، نه هیچ کار دیگه ای، فقط میشه گفت خدا به داد اونی برسه که میخواد ...
هیچی، هیچی، شوخی کردم بابا
شبت بخیر
...خوبيد؟
سلام نگار جون سلام تنهايي جون
من از همه زودتر اومده بودم اما داشتم پستاي ديشبو كه نبودم ميخوندم... راستي دوستان ببخشيد ديشب يهويي رفتم ..قطع شدم بعدش ديگه نشد بيام
اره ديدم جوياي من شديسلام نسیم
خوبی
من دیدم دیشب یهو نبودی
پس مشکل این بود
امشب دیگه باید در مورد کرسی حرف بزنی
حتما صبح تا حالا از پستای دیگه تشکر کردی که الان تموم شده
باشه بزار بچه ها بيان ميگم...مخصوصا ارامش كه خيلي دوست داره درباره كرسي بدونه 
امروزم اصلا نبودم كه بخوام تشكري كرده باشم كه تموم شده باشه
به به ساغر
خب من تشکر دارم جای شما تشکر میکنماره ديدم جوياي من شدي
راستي منم اينجا تشكر ندارم...چرا؟
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
((تشکر از بچه های زیر کرسی و زیر آسمان باشگاه مهندسان )) | ادبیات | 16 | |
|
دلت برای قصه های بچگیت تنگ شده؟بیا تو کودک گذشته... | ادبیات | 2 | |
| P | آخرين قصه | ادبیات | 1 |
