Hilary Duff - Metamorphosis
ive been so wrapped up
من پوشیده شده ام
in my warm coccoon
در پیله ی گرم خودم
somethings happening
چیزی اتفاق می افتد
things are changing soon
بزودی چیزهایی تغییر می کند
im pushing the edge
من دارم لبه [پیله] را به جلو هل می دهم
im feeling it crack
من دارم احساس می کنم که آن دارد شکاف بر می دارد
and once i get out
و به یکباره من به بیرون می روم
theres no turning back
راه بازگشتی وجود ندارد
watching a butterfly
دارم یک پروانه را تماشا می کنم
go towards the sun
که به سوی آفتاب می رود
i wonder what i will become
من شگفت زده ام که چه خواهم شد
metamorphosis
دگردیسی
whatever this is
همه آن چه که هست
whatever im going through
هر آنچه که من دارم تجربه می کنم
come on and give me a kiss
بیا و به من یک بوسه بده
come on, i insist
بیا، من پافشاری می کنم
i feel something new
من چیز جدیدی را احساس می کنم
metamorphosis
دگردیسی
things are different now
حالا اشیا به گونه ای دیگر هستند
when i walk by
هنگامی که با تو قدم می زنم
you start to sweat
شروع به عرق کردن می کنم
and you dont know why
و تو نمی دانی چرا
it gets me nervous
آن مرا عصبی می کند
but it makes me calm
اما آن مرا آرام می کند
to see life all around me
که زندگی را در سراسر اطرافم ببینم
moving on
[در حالی] که ادامه می یابد
watching a butterfly
دارم یک پروانه را تماشا می کنم
go towards the sun
که به سوی آفتاب می رود
i wonder what i will become
من شگفت زده ام که چه خواهم شد
metamorphosis
دگردیسی
whatever this is
همه آن چه که هست
whatever im going through
هر آنچه که من دارم تجربه می کنم
come on and give me a kiss
بیا و به من یک بوسه بده
come on, i insist
بیا، من پافشاری می کنم
i feel something new
من چیز جدیدی را احساس می کنم
metamorphosis
دگردیسی
metamorphosis
دگردیسی
whatever this is
همه آن چه که هست
whatever im going through
هر آنچه که من دارم تجربه می کنم
come on and give me a kiss
بیا و به من یک بوسه بده
come on, i insist
بیا، من پافشاری می کنم
i feel something new
من چیز جدیدی را احساس می کنم
metamorphosis
دگردیسی
everyday is a transformation
هر روز یک ترادیسی[تغییر شکل دادن] است
everyday is a new sensation
هر روز یک احساس جدید است
alteration
دگرگونی
modification
پیرایش
an incarnation
یک تجسم
a celebration
یک جشن
everyday is a new equation
هر روز یک توازن جدید است
everyday is a revolution
هر روز یک انقلاب جدید است
information
اطلاعات
of this location
این مکان
on to another
به سوی
destination
مقصدی دیگر
metamorphosis
دگردیسی
whatever this is
همه آن چه که هست
whatever im going through
هر آنچه که من دارم تجربه می کنم
come on and give me a kiss
بیا و به من یک بوسه بده
come on, i insist
بیا، من پافشاری می کنم
i feel something new
من چیز جدیدی را احساس می کنم
metamorphosis
دگردیسی
whatever this is
همه آن چه که هست
whatever im going through
هر آنچه که من دارم تجربه می کنم
come on...
بیا...
come on, i insist
بیا، من پافشاری می کنم
i feel something new
من چیز جدیدی را احساس می کنم
metamorphosis
دگردیسی
i feel something new
من چیز جدیدی را احساس می کنم
i feel soemthing new
من چیز جدیدی را احساس می کنم
metamorphosis
دگردیسی
i feel something new
من چیز جدیدی را احساس می کنم
metamorphosis
دگردیسی
ive been so wrapped up
من پوشیده شده ام
in my warm coccoon
در پیله ی گرم خودم
somethings happening
چیزی اتفاق می افتد
things are changing soon
بزودی چیزهایی تغییر می کند
im pushing the edge
من دارم لبه [پیله] را به جلو هل می دهم
im feeling it crack
من دارم احساس می کنم که آن دارد شکاف بر می دارد
and once i get out
و به یکباره من به بیرون می روم
theres no turning back
راه بازگشتی وجود ندارد
watching a butterfly
دارم یک پروانه را تماشا می کنم
go towards the sun
که به سوی آفتاب می رود
i wonder what i will become
من شگفت زده ام که چه خواهم شد
metamorphosis
دگردیسی
whatever this is
همه آن چه که هست
whatever im going through
هر آنچه که من دارم تجربه می کنم
come on and give me a kiss
بیا و به من یک بوسه بده
come on, i insist
بیا، من پافشاری می کنم
i feel something new
من چیز جدیدی را احساس می کنم
metamorphosis
دگردیسی
things are different now
حالا اشیا به گونه ای دیگر هستند
when i walk by
هنگامی که با تو قدم می زنم
you start to sweat
شروع به عرق کردن می کنم
and you dont know why
و تو نمی دانی چرا
it gets me nervous
آن مرا عصبی می کند
but it makes me calm
اما آن مرا آرام می کند
to see life all around me
که زندگی را در سراسر اطرافم ببینم
moving on
[در حالی] که ادامه می یابد
watching a butterfly
دارم یک پروانه را تماشا می کنم
go towards the sun
که به سوی آفتاب می رود
i wonder what i will become
من شگفت زده ام که چه خواهم شد
metamorphosis
دگردیسی
whatever this is
همه آن چه که هست
whatever im going through
هر آنچه که من دارم تجربه می کنم
come on and give me a kiss
بیا و به من یک بوسه بده
come on, i insist
بیا، من پافشاری می کنم
i feel something new
من چیز جدیدی را احساس می کنم
metamorphosis
دگردیسی
metamorphosis
دگردیسی
whatever this is
همه آن چه که هست
whatever im going through
هر آنچه که من دارم تجربه می کنم
come on and give me a kiss
بیا و به من یک بوسه بده
come on, i insist
بیا، من پافشاری می کنم
i feel something new
من چیز جدیدی را احساس می کنم
metamorphosis
دگردیسی
everyday is a transformation
هر روز یک ترادیسی[تغییر شکل دادن] است
everyday is a new sensation
هر روز یک احساس جدید است
alteration
دگرگونی
modification
پیرایش
an incarnation
یک تجسم
a celebration
یک جشن
everyday is a new equation
هر روز یک توازن جدید است
everyday is a revolution
هر روز یک انقلاب جدید است
information
اطلاعات
of this location
این مکان
on to another
به سوی
destination
مقصدی دیگر
metamorphosis
دگردیسی
whatever this is
همه آن چه که هست
whatever im going through
هر آنچه که من دارم تجربه می کنم
come on and give me a kiss
بیا و به من یک بوسه بده
come on, i insist
بیا، من پافشاری می کنم
i feel something new
من چیز جدیدی را احساس می کنم
metamorphosis
دگردیسی
whatever this is
همه آن چه که هست
whatever im going through
هر آنچه که من دارم تجربه می کنم
come on...
بیا...
come on, i insist
بیا، من پافشاری می کنم
i feel something new
من چیز جدیدی را احساس می کنم
metamorphosis
دگردیسی
i feel something new
من چیز جدیدی را احساس می کنم
i feel soemthing new
من چیز جدیدی را احساس می کنم
metamorphosis
دگردیسی
i feel something new
من چیز جدیدی را احساس می کنم
metamorphosis
دگردیسی