خدایاپروردگاراکمکم کن کمکم کن که بتوانم پنچره ی دلم راروبه حقیقت بگشایم
خدایایاریم کن که مرغ خسته دلم راکه دیری است دراین قفس زندانی است،در آسمان آبی عشق تو پرواز دهم
خدایاپروردگارایاریم کن که شوق پرواز را همیشه درخود زنده نگهدارم
خدایاتوخود می دانی که بدترین درد برای یک انسان دور ماندن ازحقیقت خویشتن و رهاشدن درگرداب فراموشی و سردرگمی است
پس توای کردگار بی همتا مرا یاری کن که به حقیقت انسان بودن پی ببرم تابتوانم روز به روز به تو که سر چشمه تمام حقیقت هایی نزدیک ونزدیکتر شوم
خدایاهمیشه گفته ام که تو رادوست دارم حالا هم باتمام وجود فریاد می زنم
خدایادوستت دارم دوستت دارم دوستت دارم
خدایاشرمنده ام از زیادی گناهانی که انجام داده ام ،شرمنده ام.
خدایا از قدر نشناسی خودم ازاین که هرروباعث ناراحتی تو می شوم شرمسارم
خدایا چه بگویم ازکدامین گناهم نزد توطلب عفوکنم
خدایابه کدامین گناه اشک شرم ازدیده جاری سازم هروقت که خواستم زبان به حمد وثنایت بگشایم اشک در دیدگانم جمع شدوبغض شرم وپشیمانی ازگناهان دیگرمجال سخن گفتنم نداد
خدایامرا ازاین منجلابی که درآن گرفتارشده ام نجاتم ده به این پرنده ی اسیر پر و بالی ده تا خودشرا ازاین قفس رهایی بخشد و طعم آزادی ورهایی را تجربه کند
خدایامرا فرصتی ده تاپاک بودن راتجربه کنم وبتوانم حتی برای یک لحظه
آنچه باشم که تو می خواهی
خدایا چگونه می توانم روی به سوی تو بیاورم وزبان به حمدوثنایت بگشایم درحالی که خودازکرده خویش آگاهم چگونه می توانم دوستارتوباشم درحالی که برعهد وپیمانی که باتو بسته ام وفادارنبوده ام چگونه می توانم طلب عفو وبخشش کنم درحالی هنوزشعله های عصیان دردرونم فروزان است بارالهاچگونه می توانم روی بهتوبه آورم درحالی که اسیرهواهای نفسانی خویشم
بارالهاتوازعلاقه ی من نسبت به خودات آگاهی ومی دانی که چقدرمشتاق رسیدن توام ولی هروقت که تصمیم گرفتم که به سوی توبیایم گناه به سراغم آمدو مرا از تو دور ساخت
همیشه آرزویم این بوده است که حتی برای یک روزکه شده آنچه باشم که تو می خواهی وآنچه کنم که تو می پسندی ولی افسوس این نفس سرکش تا کنون مجال برآورده شدن این آرزو رابه من نداده است
بارالها، می ترسم ازخویش و ازاین سرنوشتی درانتظارمن است می ترسم.ازاین بیابان وشوره زاری که درپیش روی من است می ترسم می ترسم که مرگ به سراغم بیا ید آرزوی رسیدن به تو را این بار او از من بستاندپس ای پروردگاربی همتا به لطف وکرم خویش مراازمرداب رهایی ده وتوانی ده خویشتن را از هرچه بدی است پاک کنم
خدایا به من فرصتی ده تاعاشق بودن راتجربه کنم
خدایایاریم کن که مرغ خسته دلم راکه دیری است دراین قفس زندانی است،در آسمان آبی عشق تو پرواز دهم
خدایاپروردگارایاریم کن که شوق پرواز را همیشه درخود زنده نگهدارم
خدایاتوخود می دانی که بدترین درد برای یک انسان دور ماندن ازحقیقت خویشتن و رهاشدن درگرداب فراموشی و سردرگمی است
پس توای کردگار بی همتا مرا یاری کن که به حقیقت انسان بودن پی ببرم تابتوانم روز به روز به تو که سر چشمه تمام حقیقت هایی نزدیک ونزدیکتر شوم
خدایاهمیشه گفته ام که تو رادوست دارم حالا هم باتمام وجود فریاد می زنم
خدایادوستت دارم دوستت دارم دوستت دارم
خدایاشرمنده ام از زیادی گناهانی که انجام داده ام ،شرمنده ام.
خدایا از قدر نشناسی خودم ازاین که هرروباعث ناراحتی تو می شوم شرمسارم
خدایا چه بگویم ازکدامین گناهم نزد توطلب عفوکنم
خدایابه کدامین گناه اشک شرم ازدیده جاری سازم هروقت که خواستم زبان به حمد وثنایت بگشایم اشک در دیدگانم جمع شدوبغض شرم وپشیمانی ازگناهان دیگرمجال سخن گفتنم نداد
خدایامرا ازاین منجلابی که درآن گرفتارشده ام نجاتم ده به این پرنده ی اسیر پر و بالی ده تا خودشرا ازاین قفس رهایی بخشد و طعم آزادی ورهایی را تجربه کند
خدایامرا فرصتی ده تاپاک بودن راتجربه کنم وبتوانم حتی برای یک لحظه
آنچه باشم که تو می خواهی
خدایا چگونه می توانم روی به سوی تو بیاورم وزبان به حمدوثنایت بگشایم درحالی که خودازکرده خویش آگاهم چگونه می توانم دوستارتوباشم درحالی که برعهد وپیمانی که باتو بسته ام وفادارنبوده ام چگونه می توانم طلب عفو وبخشش کنم درحالی هنوزشعله های عصیان دردرونم فروزان است بارالهاچگونه می توانم روی بهتوبه آورم درحالی که اسیرهواهای نفسانی خویشم
بارالهاتوازعلاقه ی من نسبت به خودات آگاهی ومی دانی که چقدرمشتاق رسیدن توام ولی هروقت که تصمیم گرفتم که به سوی توبیایم گناه به سراغم آمدو مرا از تو دور ساخت
همیشه آرزویم این بوده است که حتی برای یک روزکه شده آنچه باشم که تو می خواهی وآنچه کنم که تو می پسندی ولی افسوس این نفس سرکش تا کنون مجال برآورده شدن این آرزو رابه من نداده است
بارالها، می ترسم ازخویش و ازاین سرنوشتی درانتظارمن است می ترسم.ازاین بیابان وشوره زاری که درپیش روی من است می ترسم می ترسم که مرگ به سراغم بیا ید آرزوی رسیدن به تو را این بار او از من بستاندپس ای پروردگاربی همتا به لطف وکرم خویش مراازمرداب رهایی ده وتوانی ده خویشتن را از هرچه بدی است پاک کنم
خدایا به من فرصتی ده تاعاشق بودن راتجربه کنم