...دلیلش میشه همین که با گشت ارشاد و مشغول کردم مردم به ظواهر دین ذهن همه رو از واقعیت هایی که واقعا وجود داره منحرف میکنن وگرنه سود دیگه ای نداره!حکومت اسلامی هم که باشه باید به اقلیت هاش احترام بذاره..تو ایران زرتشتی مسیحی کلیمی و... سایر ادیان هم زندگی میکنن ...
ببخشید با اینکه مخاطبتون من نیستم دارم جواب میدم.
بی سود که نیست .حتما میخواین بگین که سودش واسه خانوماست ما این توجیهاتو از بریم . آخه جاش نیست که آدم بخواد همه چیو توضیح بده. به همون دلیل که تو بقیه مسائل خصوصی و عمومی بدونه اینکه نظر بخوان و احترام بذارن تحمیل وجود داره.
حالا چرا هر کی نباید با عقاید خودش ظاهر بشه؟ چه اتفاقی میفته ؟
این جامعه اون جامعه نداره که. همه از یه آب و گلیم . خوب و بد هم همه جا هست . یعنی بی حجاب ها حریم ندارن و تو ناامنی به سر میبرن؟
اتفاقا به نظر من یکی از دلایل حریص شدن مردهای جامعه ما همین محدودیت هاست
از روزی که عقلمون رسید مدام بین دخترا و پسرا یه حصار کشیدن و بهمون تلقین شد هرکی از این حصار رد بشه دختر یا پسر بدیه!!
مردی که ذاتا هرزه باشه حتی با نگاه کردن به یه دختر چادری هم ... میشه,پس بحث اینجور آدم های بیمار جداست و حجاب داشتن یا نداشتن ما فرقی براشون نداره
اما ما داریم درباره مرد ها و زن های معمولی صحبت میکنیم که از شدت محدودیت دچار یه سری عقده های درونی شده
فکر میکنید چرا مصرف لوازم آرایش توی ایران انقدر بالاست؟؟
چون زن ذاتا نیاز داره زیباییش ستوده بشه و وقتی تو کشور ما زن ها و دخترا مجبورن مدام خودشون رو سانسور کنن ناخودآگاه به سمت ایجاد زیبایی مصنوعی کشیده میشن
عمل های زیبایی افراطی نتیجه همین کمبود هاست...
خلاصه اینکه محدودیت چیز خوبی نیست...ما آزاد آفریده شدیم ولی یه عده احمق به خودشون اجازه میدن این حق خدادادی رو از آدم ها بگیرند...این واقعا یه فاجعست...
salam, fekresh bishtar aziyat mikone adamo maha ke kari az dastemon bar nemiyad pas behtare ke asabe khodemon ham khord nakonim.
خواهش میکنم دوست من,خوشحال میشم باهاتون تبادل نظر داشته باشم.چون منم دخترم اجازه بده باهات راحت و مثل دوست خودم صحبت کنه.
من میگم دو حالت وجود داره یا اینکه مخالفای حجاب مسلمونن یا غیر مسلمون.
در حالت اول یا یه مثال ساده برات میگم(در مثل مناقشه نیست)
فرض کنید تو مخترع یه دستگاه هستی و فقط تویی که از مشخصات و ویژگی های اون دستگاه با خبری بعدش میای یه کاتالوگ یا دفترچه ی راهنما براش درست میکنی که فرضا اینجوری ازش استفاده کنید یا تو این شرایط نگه داریش کنید, حالا اگه یه نفر که این دستگاهو خریده به علم و آگاهی بیشتر تو ایمان داره پس با دقت تموم سعی میکنه که این اصولو رعایت کنه حالا اگه نکنه چی میشه؟آیا به تو که سازنده ی این دستگاه بودی و و هشدارای لازمم به مصرف کنندگانش دادی کوچکترین صدمه ای میرسه؟ مسلما نه,همه مشکلات متحمل خود اون شخصه....
ما هم نه تنها تو یه حکومت اسلامی زندگی میکنیم که تابع دینمون اسلامیم و اگرم به علم و عدل و حکمت خدا اعتقاد داریم باید بدونیم که خداوند هیچ چیزی رو به ضرر ما تایید نکرده. بحث حجاب و نوع پوشش در قرآن اومده حرف من نوعی یا فلان روحانی و فلان مسئول حکومتی نیست.
اگرم فرد مخالف حجاب مسلمون نیست که باید در جواب شما و آقای vivaباید بگم کی گفته حجاب فقط مربوط به اسلامه
پوشش و حجاب پيش از آيين زرتشت
پژوهشها نشان ميدهد كه زنان ايرانزمين از زمان مادها، كه نخستين ساكنان اين ديار بودند، داراي حجاب كاملي، شامل پيراهن بلند چيندار، شلوار تا مچ پا و چادر و شنلي بلند بر روي لباسها بودهاند. اين حجاب در دوران سلسلههاي مختلف پارسها نيز معمول بوده است. بنابراين در زمان بعثت زردشت و قبل و بعد از آن، زنان ايراني حجابي كامل داشتهاند. برابر متون تاريخي، در همه آن زمانها پوشاندن موي سر و داشتن لباس بلند، شلوار و چادر رايج بوده است. زنان هر چند با آزادي در محيط بيرون خانه رفت و آمد ميكردند و همپاي مردان به كار ميپرداختند، ولي اين امور با حجاب كامل و پرهيز شديد از اختلاطهاي فسادانگيز همراه بوده است.
جايگاه فرهنگي پوشش در ميان زنان نجيب ايرانزمين به گونهاي است كه در دوران سلطه كامل شاهان، هنگامي كه خشايارشاه به ملكه «وشتي» دستور داد كه بدون پوشش به بزم بيايد تا حاضران، زيبايي اندام او را بنگرند، وي امتناع كرد و از انجام فرمان پادشاه سر باز زد. به دليل اين سرپيچي، به حكم دادوَران، عنوان «ملكه ايران» را از دست داد. نقل اين داستان در عهد عتيق چنين آمده است:«... امر فرمود وشتئ ملكه را با تاج ملوكانه به حضور پادشاه بياورند تا زيبايي او را به خلايق و سروران نشان دهد؛ زيراكه نيكو منظر بود اما؛ وشتئ نخواست..
در زمان ساسانيان كه پس از نبوت زردشت است، افزون بر چادر، پوشش صورت نيز در ميان زنان اشراف معمول شد. به گفته ويل دورانت، پس از داريوش، زنان طبقات بالاي اجتماع، جرئت نداشتند جز در تختِ روانِ روپوشدار از خانه بيرون بيايند و هرگز به آنان اجازه داده نميشد كه آشكارا با مردان آمد و رفت كنند. زنان شوهردار حق نداشتند هيچ مردي حتي پدر و برادرشان را ببينند. در نقشهايي كه از ايران باستان بر جاي مانده است، هيچ صورت زني ديده نميشود و نامي از ايشان نيامده است. تجليّات پوشش در ميان زنان ايران چنان چشمگير است كه برخي از انديشمندان و تمدننگاران، ايران را منبع اصلي ترويج حجاب در جهان معرفي كردهاند.
از آنجا كه مركز بعثت «اشو زرتشت» ايران بوده است و ايشان در زمينه اصل حجاب و پوشش زنان در جامعه خويش كمبودي نميديده است، با تأييد حدود و كيفيت حجاب رايج آن دوران، كوشيد با پندهاي خود، ريشههاي دروني حجاب را تعميق و مستحكم كند و عامل درون را ضامن اجرا و پشتوانه استمرار و استواري حجاب معمول قرار دهد.
البته در دين زرتشت، لباس با كيفيت خاصي براي حجاب زنان واجب نشده است؛ بلكه لباس رايج آن زمان كه شامل لباس بلند، شلوار و سرپوش (يعني چادر يا شنلي بر روي آن) بوده، مورد تقرير و تنفيذ قرار گرفته است. هر چند استفاده از «سِدرِه و كُشتي» (لباس مذهبي ويژه زرتشتيان) توصيه شده است. البته بر هر مرد و زن واجب است كه هنگام انجام مراسم عبادي و نيايش، سر خود را بپوشاند. بنا به گفته مؤبد «رستم شهرزادي» پوشش زنان بايد به گونهاي باشد كه هيچيك از موهاي سرِ زن از سرپوش بيرون نباشد. در خرده اوستا، به طور صريح چنين آمده است: «نامي زت واجيم، همگي سر واپوشيم و همگي نماز و كريم بدادار هورمزد»؛يعني همگان نامي ز تو بر گوييم و همگان سر خود را ميپوشيم و آن گاه به درگاه دادار اهورمزدا نماز ميكنيم.
براساس آموزههاي ديني، يك زرتشتي مؤمن، بايد از نگاه ناپاك به زنان دوري جويد و حتي از به كارگيري چنين مرداني خودداري كند. در اندرز «آذر بادمار اسپند» مؤبد موبدان آمده است: «مرد بدچشم (نگاه ناپاك ) را به معاونت خود قبول مكن».
پوشش موي سر و داشتن نقاب بر چهره، پس از سقوط ساسانيان نيز ادامه يافته است. به اين نمونه بنگريد: پس از فتح ايران، هنگامي كه سه تن از دختران كسري، شاهنشاه ساساني را براي عمر آوردند، شاهزادگان ايراني همچنان با نقاب، چهره خود را پوشانده بودند. عمر دستور داد تا پوشش از چهره برگيرند تا خريداران پس از نگاه، پول بيشتري مبذول دارند. دوشيزگان ايراني خودداري كردند و به سينه مأمور اجراي حكم عمر، مشت زده، آنان را از خود دور ساختند. عمر بسيار خشمناك شد. ولي امام علي(ع) او را به مدارا و تكريم آنان سفارش فرمود.
در كيش آريايي زنان محجوب و محترم بودند. زنان ايراني براي حفظ حيثيت طبقه ممتاز و ايجاد حدودي كه آنان را از زنان عادي و طبقه چهارم امتياز دهد، صورت خود را ميپوشاندند و گيسوان خود را پنهان ميداشتند؛ از اينرو، محجوب بودن «پوشش صورت» به زنان برتر جامعه اختصاص داشته است. آيين زردشت كه تاريخ آن را بين 1300 تا 2300 قبل از اسلام گفتهاند. آيين پندار نيك، گفتار نيك و كردار نيك است؛ از اينرو، انسانها را به پاكي و پاكدامني فرا ميخواند. در نقاشيها و كندهكاريهاي باستاني ايران بسيار كم از زن تصويري به چشم ميخورد. اگرچه زنان كدبانوي خانه و مدير و مدبر امور خانواده بودند، ولي حفظ حرمت ايشان با پوشيده داشتن ايشان رعايت ميشد تا پاكدامني آنها حفظ شده و از هر آسيبي در امان باشند.
در آیین یهود
از اين جهت كه دختران صهيون متكبرند و با گردن افراشته و غمزات چشم راه ميروند و به ناز ميخرامند و به پايهاي خويش خلخالها را به صدا ميآورند* بنابراين، خداوند فرق سر دختران صهيون را كَلْ خواهد ساخت * و در آن روز، خداوند زينت خلخالها و پيشانيبندها و هلالها را دور خواهد كرد* و گوشوارها و دستبندها و روبندها را * و دستارها و زنجيرها و كمربندها و عطردانها و تعويذها را * و انگشترها و حلقههاي بيني را * و رخوت نفيسه و رداها و شالها و كيسهها را * و آينهها و كتان نازك و عمامهها و برقعها را * و واقع ميشود كه به عوض عطريّات، عفونت خواهد شد و به عوض كمربند، ريسمان و به عوض مويهاي بافته، كَلي و به عوض سينهبند، زنّار پلاس و به عوض زيبايي، سوختگي خواهد بود * مردانت به شمشير و شجاعانت در جنگ خواهند افتاد * و دروازههاي وي، ناله و ماتم خواهند كرد و او خراب شده، بر زمين خواهد نشست.
افزون بر اين در كتاب مقدس، وجوب پوشاندن موي سر لزوم پرهيز از زنان فريبكار و بيگانه: نهي از لمس و تماسو واژه چادرنقاب و برقعآمده است. به عنوان مثال، در ميشنه تورات از جمله مواردي كه مرد موظف است براي زنِ خود تهيه كند، پوشش سر است,در حكم سختگيرانه تلمود، اگر رفتار زن فضيحتآميز باشد، شوهر حق دارد او را بدون پرداخت مبلغ مهريه طلاق دهد و زناني كه در موارد زير به رفتار و كردار آنها اشاره ميشود، ازدواجشان باطل است و مبلغ مهريه به ايشان تعلّق نميگيرد؛ زني كه از اجراي قوانين ديني يهود سرپيچي ميكند، براي مثال، بدون پوشاندن سرِ خود، به ميان مردان ميرود؛ در كوچه و بازار پشم ميريسد و با هر مردي از روي سبكسري به گفتوگو ميپردازد.
درآیین مسیح
علاوه بر اين، «عهد جديد» نيز لزوم پوشاندن موي سر، به ويژه در مراسم عبادي لزوم سكوت به ويژه در كليسا،باوقار و امين بودن زن و نهي از نگاه ناپاك به بيگانگان را خاطرنشان ساخته، ميگويد: كسي كه به زني نظر شهوت اندازد، همان دم، در دل خود با او زنا كرده است * پس اگر چشم راستت، تو را بلغزاند، قلعش كن و از خود دور انداز؛ زيرا تو را بهتر آن است كه عضوي از اعضايت تباه گردد، از آنكه تمام بدنت در جهنم افكنده شود.*
دستورات ديني پاپها و كاردينالهاي مسيحي، كه بر اساس آن، پوشاندن صورت الزامي و تزيين موي سر و آرايش آن و تنظيم آنها در آيينه و سوراخ كردن گوشها و آويختن گلوبند، خلخال، طلا و دستبند قيمتي، رنگ نمودن مو و تغيير صورت ظاهري ممنوع بود، شدت بيشتري را نشان ميدهد. در مورد سيره عملي زنان مسيحي، گفته شده: دين مسيحي، براي زن، خِمار را باقي نهاد. وقتي وارد اروپا شد، آن را نيكو شمرد. زنها در كوچه و وقت نماز، خمار داشتند. در قرون وسطا، خصوصاً قرن نهم، خمار رواج داشت. آستين خمار، شانه زن را پوشانده، تقريباً به زمين ميرسيد. اين عادت تا قرن سيزدهم باقي بود.
هنگام ظهور مسيح(ع) در فلسطين، اروپا در شرك و بتپرستي بود. مردم گرفتار آدابورسوم مشركانه بودند و زنان آنها معمولاً موي خود را نميپوشاندند. اما با آمدن مسيحيت به اروپا و گسترش تعاليم دين مسيح(ع)، پوشيدن موي سر نيز در ميان زنان گسترش يافت. ويل دورانت در مورد سيرة عملي زنان مسيحي چنين مينويسد:
ساق پاي زنان چيزي نبود كه در ملأ عام و يا رايگان به چشم خورد.... البسه بانوان در مجالس تورنه، موضوع مهمّي براي روحانيون بود كه كاردينالها، در ازي جامههاي خواتين را معيّن ميكردند. هنگامي كه كشيشان چادر و روبند را يكي از اركان اخلاقيات عيسوي دانستند، به دستور زنها، چادرها را از مشمش ظريف و حرير زربفت ساختند.... تصويرهايي كه از پوشاك مسيحيان و زنان اروپا به جا مانده، به روشني حجاب كامل زنان را نشان ميدهد.
اگه دوست دارید بازم میتونم با ذکر منبع براتون توضیح بدما.
به هر حال دوست من حکومت از اینکه به جوونا ( که اکثر قریب به اتفاقشون با دیدگاه شما موافقن) پا بده و باهاشون موافق باشه و بهشون بها بده که موافقاش زیاد بشن بدش نمیاد...چرا که همین نظارت های عمومی و به صورت جزئی تر تو دانشگاههای کشور کلی هزینه برای دولت در بر خواهد داشت.
از همه ی اصول دینی و مذهبی که بگذریم این مسئله از روانشناسی هم این موضوع برای هر انسانی مخاطره انگیزه : از نظر روان شناسي، قطعي ترين عامل رشد انسان (( ميزان ارزشي)) است كه هر فرد براي خود قائل است. به عبارت بهتر، نافذترين عامل رشد رواني و شخصيتي انسان، سطح حرمت خود او است. رعايت مسأله عفاف و حجاب در بهداشت روان: رعايت مسأله عفاف و حجاب در بهداشت روان افراد بسيار تأثيرگذار است. به طوري كه اضطراب و نگراني را كم كرده و موجب بالا رفتن اعتماد به نفس اشخاص مي گردد. حجاب آرامش رواني، رشد معنويت، استحكام خانواده، سلامت اقتصادي و علمي، منع از فرزندان نامشروع و بي سرپرست، حفظ عزت و كرامت زن و جلوگيري از آزار او و سوء استفاده از شخصيت وي را در پي دارد. علل بدحجابي: هيستري: يكي از دلايل بدحجابي بيماري هيستري مي باشد، در اين بيماري فرد علاقه زيادي به جلوه گري دارد. اين بيماري منشاء روحي و رواني دارد و يكي از آثار و نشانه هاي بيماري افسردگي در فرد مي باشد. ناآگاهي: يكي از علل بدحجابي جهل افراد است. شايد فرد بي حجاب نمي داند كه با اين كار خود چه ضربه هايي به جامعه مي زند. ازدواج: جلوه گري براي پيدا كردن زمينه هاي ازدواج راه نامناسبي است كه به بدحجابي كشيده شده است. كمبودها: معمولاً افرادي دچار ريا تظاهر جلوه گري خودنمايي و فخر فروشي مي شوند كه كمبودي دارند. كمبود شخصيت اجتماعي نيز موجب پناه بردن به بدحجابي براي جبران اين كمبود مي شود.