گفتگو با خدا(::: مناجات نامه :::)
- شروع کننده موضوع نسیم
- تاریخ شروع
خدایا کاری کن تا لبخندم را به همه تقدیم کنم انکه دلی شکسته دارد انکه غمی در روح
حتی کودکی یتیم تنها میخواهم مهربانی کنم اخر تو این را به من یاد دادی انقدر با من مهربانی با وجود بد بودنم که میخواهم حداقل مقدار کمی از مهربانیت را جبران کنم ان هم با کمک به تمام بندگانت در حد توانم بدون اینکه دلی را بشکنم و اگر شکاندم کمک کن تا بتوانم بشوم مرهم دلی شکسته
حتی کودکی یتیم تنها میخواهم مهربانی کنم اخر تو این را به من یاد دادی انقدر با من مهربانی با وجود بد بودنم که میخواهم حداقل مقدار کمی از مهربانیت را جبران کنم ان هم با کمک به تمام بندگانت در حد توانم بدون اینکه دلی را بشکنم و اگر شکاندم کمک کن تا بتوانم بشوم مرهم دلی شکسته
خداوندا
برای همسایه که نان مرا ربود، نان
برای عزیزانی که قلب مرا شکستند، مهربانی
برای کسانی که روح مرا آزردند، بخشش
و برای خویشتن خویش ، آگاهی و عشق می طلبم . .
برای همسایه که نان مرا ربود، نان
برای عزیزانی که قلب مرا شکستند، مهربانی
برای کسانی که روح مرا آزردند، بخشش
و برای خویشتن خویش ، آگاهی و عشق می طلبم . .
خدایا سرمـ به کدامـ سنگـ باید بخورد تا باور کنیــــ کهـ آدمـ شده امـ
سرمـ را بهـ کدامـ سنگـ بکوبمـ تا فراموشمـ شود همهـ فراموشـ شدنهایمـ را...
خدایا ....منــــ....فراموشیـــ لازمـ دارمــــ...:|
سرمـ را بهـ کدامـ سنگـ بکوبمـ تا فراموشمـ شود همهـ فراموشـ شدنهایمـ را...
خدایا ....منــــ....فراموشیـــ لازمـ دارمــــ...:|
خدایا من دلم قرصه........کسی غیر از تو با من نیست
خیالت از زمین راحت.......که حتی روز روشن نیست
کسی اینجا نمیبینه........که دنیا زیر چشماته
یه عمره یادمون رفته......زمین دار مکافاته
فراموشم شده گاهی.....که این پایین چه ها کردم
که روزی باید از اینجا.......بازم پیش تو برگردم
خدایا وقت برگشتن........یکم با من مدارا کن
شنیدم گرمه اغوشت.....اگه میشه منم جا کن
خیالت از زمین راحت.......که حتی روز روشن نیست
کسی اینجا نمیبینه........که دنیا زیر چشماته
یه عمره یادمون رفته......زمین دار مکافاته
فراموشم شده گاهی.....که این پایین چه ها کردم
که روزی باید از اینجا.......بازم پیش تو برگردم
خدایا وقت برگشتن........یکم با من مدارا کن
شنیدم گرمه اغوشت.....اگه میشه منم جا کن
دلم گرم خداوندیست که با دستان من ، گندم برای یاکریم خانه میریزد
چه بخشنده خدای عاشقی دارم که میخواند مرا با آنکه میداند گنهکارم
دلم گرم است ، میدانم بدون لطف او تنهای تنهایم برایت من ، خدا را آرزو دارم . . .
چه بخشنده خدای عاشقی دارم که میخواند مرا با آنکه میداند گنهکارم
دلم گرم است ، میدانم بدون لطف او تنهای تنهایم برایت من ، خدا را آرزو دارم . . .
دراین سرداب تنهایی خدایا
تنهای تنهایم،نجاتم ده
ازاین غمهارهایم کن نجاتم ده
دراین دوران غمی دارم،رهایم کن
ازاین دل های سنگی رهایم کن
نمی دانم حرف دل عشاق چیست
خدایا...نمیدانم این سکوت از چیست
خدایا.....کمکم کن
تنهای تنهایم،نجاتم ده
ازاین غمهارهایم کن نجاتم ده
دراین دوران غمی دارم،رهایم کن
ازاین دل های سنگی رهایم کن
نمی دانم حرف دل عشاق چیست
خدایا...نمیدانم این سکوت از چیست
خدایا.....کمکم کن
دلی که از یاد تو خالی شد، پر از غیر ِ تو می شود ... آنقدر که جایی برای خدایی ات باقی نمی ماند ...!
خدایا مرا ببخش بخاطر تمام درهایی که کوبیدم و خانه تو نبود...
کوله بارم بر دوش، سفری باید رفت،
سفری بی همراه،
گم شدن تا ته تنهایی محض،
یار تنهایی من با من گفت:
هر کجا لرزیدی،
از سفرترسیدی،
تو بگو، از ته دل
من خدا را دارم...
شاید این چند سحر فرصت آخر باشد که به مقصد برسیم!
خدای من ...!
آهنگ تو کردم و امیدم را از روی اعتماد به سوی تو آوردم
و دانستم مسئلت های بسیار من در برابر توانگری تو کم است
و خواهش های عظیم من در برابر وسعت رحمت تو کوچک است
و کرم تو از مسئلت احدی تنگ نمی گردد
و دست تو در بخشش ها از هر دستی بالاتر است
باز می گردم به سوی تو در چنین حالتی ...
سفری بی همراه،
گم شدن تا ته تنهایی محض،
یار تنهایی من با من گفت:
هر کجا لرزیدی،
از سفرترسیدی،
تو بگو، از ته دل
من خدا را دارم...
شاید این چند سحر فرصت آخر باشد که به مقصد برسیم!
خدای من ...!
آهنگ تو کردم و امیدم را از روی اعتماد به سوی تو آوردم
و دانستم مسئلت های بسیار من در برابر توانگری تو کم است
و خواهش های عظیم من در برابر وسعت رحمت تو کوچک است
و کرم تو از مسئلت احدی تنگ نمی گردد
و دست تو در بخشش ها از هر دستی بالاتر است
باز می گردم به سوی تو در چنین حالتی ...
چه زیبایی، معشوق من؛
اسمت، حست، عشقت، دردت، درمانت، داده ات، نداده ات، وصلت، هجرانت؛
و رؤیای مجنون شدنت، همه زیباست؛
مرا مجنونِ وصالت کن، ای پروردگار مهربانم ...
اسمت، حست، عشقت، دردت، درمانت، داده ات، نداده ات، وصلت، هجرانت؛
و رؤیای مجنون شدنت، همه زیباست؛
مرا مجنونِ وصالت کن، ای پروردگار مهربانم ...
الهی
بر رخ از خجالت گَرد داریم...
و در دل از حسرت درد داریم...
و روی از شرم گناه زرد داریم...
بر رخ از خجالت گَرد داریم...
و در دل از حسرت درد داریم...
و روی از شرم گناه زرد داریم...
بار خدایا :
از کوی تو بیرون نرود پای خیالم
نکند فرق به حالم
چه برانی
چه بخوانی
چه به اوجم برسانی
چه به خاکم بکشانی
نه من انم که برنجم
نه تو آنی که نبخشی و برانی
از کوی تو بیرون نرود پای خیالم
نکند فرق به حالم
چه برانی
چه بخوانی
چه به اوجم برسانی
چه به خاکم بکشانی
نه من انم که برنجم
نه تو آنی که نبخشی و برانی
الهی
از سرگشتگی های دنیا و روز گار
خسته و دل نگرانم
می خواهم دیوار های فاصله را کنار بزنم
چرا که به این ایمان و باور رسیده ام که هیچ کس
جز تو فریاد رسم نیست
و نزدیکتر از تو به من وجود ندارد
پس جوانه های یادت را
با اشک ندامت چشمانم
دوباره شکوفا میکنم
امید که پذیرا باشی
از سرگشتگی های دنیا و روز گار
خسته و دل نگرانم
می خواهم دیوار های فاصله را کنار بزنم
چرا که به این ایمان و باور رسیده ام که هیچ کس
جز تو فریاد رسم نیست
و نزدیکتر از تو به من وجود ندارد
پس جوانه های یادت را
با اشک ندامت چشمانم
دوباره شکوفا میکنم
امید که پذیرا باشی
خدایا
پنجرهای احساسم را باز گذاشته ام
تا نسیم ملکوتیت را بر مشامم استشمام کنم
کاش لایق مهمانیت در زیر بارش رحمت آسمانت باشم
پنجرهای احساسم را باز گذاشته ام
تا نسیم ملکوتیت را بر مشامم استشمام کنم
کاش لایق مهمانیت در زیر بارش رحمت آسمانت باشم
خدایا اگر روزی فراموش کردم که خدای بزرگی دارم ؛ تو فراموش نکن که بندۀ کوچکی داری.....
خدايا حكمت قدمهايي را كه برايم بر ميداري آشكار كن تا درهايي را كه به سويم
ميگشايي ندانسته نبندم و درهاييكه به رويم ميبندي به اصرار نگشايم
ميگشايي ندانسته نبندم و درهاييكه به رويم ميبندي به اصرار نگشايم
